کد مطلب:37395
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:3
آيا اين كه خداوند پيامبران و امامان((عليهم السلام)) و صالحان را از طينت پاك و كافران را از طينت ناپاك آفريده است، به معناي جبري بودن اعمال انسان نمي شود و آيا با اين حال مي توان كافران را سرزنش كرد و كيفر داد؟
اين اشكال در روايات سعادت و شقاوت نيز به چشم مي آيد; زيرا در آنها نيز آمده كه خداود اراده كرده است برخي خوشبخت شوند و برخي بدبخت.
مرحوم علاّمه طباطبائي در توضيح اين روايات مي نويسد:
قضاي خداوند درباره يك انسان كه طينتي پاك يا ناپاك داشته باشد]يا فردي سعادتمند يا شقيّ بشود[ به صادر شدن اعمال از انسان از روي اختيار تعلّق مي گيرد.
اعمال در عين اينكه اختياري هستند وقوع آنها حتمي نيز هست. ]امّا توضيح اينكه چگونه اختياري هستند با وجود اينكه قضاي الهي به آن تعلّق گرفته و وقوع آن حتمي است اين است كه خداوند با علم نامحدود و محيط خود كه به همه موجودات و همه زمانها احاطه دارد مي داند كه انسان با اختيار خود در چه راهي قدم خواهد گذاشت; از اين رو قضاي الهي با توجّه به اعمال انسان كه از روي اختيار از او سر مي زند تعلّق گرفته
ـ772ـ
است[ نه اينكه قضاي الهي به خود اعمال چه انسان آن را از روي اختيار انجام دهد و چه آن را اختيار نكرده باشد تعلق بگيرد(1).
بنابراين، خداوند مي داند كه هر كس از روي اختيار و انتخاب قدم در چه راهي خواهد گذاشت; و از اين رو قضاي الهي بر اين قرار مي گيرد طينت او پاك يا ناپاك باشد قضاي الهي بر اين تعلّق ميگيرد كه سعادتمند يا شقي باشد.
البته اين امر به معناي اين نيست كه انسان در اعمال خود به طور كامل مختار و آزاد است و قضاي الهي صرفاً به انتخاب انسان تعلّق مي گيرد، بل به اين معناست كه خداوند در انسان اندازه ها و حدود و ضوابط تكويني و تشريعي قرار داده است كه اگر انسان با انتخاب خود از اين حدود ضوابط تخطي كند دچار شقاوت و بدبختي و عذاب خواهد شد و در مقابل اگر اين حدود و ضوابط را رعايت كند به سعادت و ثواب الهي خواهد رسيد.
بنابراين، قضاي الهي درباره طينت پاك يا ناپاك انسان و نيز سعادت يا شقاوت انسان داراي دو وجهه است: اول وجهه اختياري انسان، دوم وجهه حتمي و لازم بودن تبعيت از حدود وضوابط تشريعي مثالي كه تنهاي براي روشن شدن مطلب مفيد است
ـــــــــــــــــــــ
1 - اصول كافي، ج 2، پاورقي ص 3.
ـ773ـ
اينكه: فرض كنيد شما مي دانيد كه اگر پول هنگفتي در اختيار شخصي قرار دهيد آن شخص در آن امانت خيانت نخواهد كرد. آيا علم شما به خيانت نكردن او، اختيار را از وي سلب مي كند؟ به طور حتم خير. خداوند نيز با علم بي منتها و با احاطه بي حد و حصر خود مي داند كه با ودايعي كه نزد انسان ها گذراده، چگونه رفتار خواهد شد. اگر انسان اين وديعه ها را قدر بداند و آن را به زيادي و رشد برساند قضا و مشيّت الهي بر اين قرار گرفته كه سعادتمند شود و گرنه موجودي بدبخت و شقي شود كه هم رنج و عذاب را در اين دنيا و هم در آخرت خواهد چشيد كه اين امر نيز خارج از قضاي الهي نيست.
(بخش پاسخ به سؤالات )
ـ774ـ
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.