کد مطلب:37417
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:1
تفسير فرازهاي صدوسيوچهارم تا صدوپنجاهم خطبة صدونهم نهجالبلاغه كه امام علي در آن به توصيف جايگاه انسانهاي نيكوكار پرداخته چيست؟
«فَاَمَّا اَهْلُ الطَّاعَةِ فَاَثَابَهًمْ بِجِوَارِهِ، وَخَلَّدَهُمْ فِي دَارِهِ، حَيْثُ لاَيَظْعَنُ التُّزّالُ، وَلاَيَتَغَيَّرُبِهِمُ الْحَالُ، وَلاَتَنَلُهُمُ اْلأسْقَامُ، وَلاَتَعْرِضُ لَهُمُ الْأَخْطَارُ وَلاَتُشْخِصُهًمُ اْلأَسْفَارُ»
[اما مردم مطيع، پس آنان را به مجاورت خود پاداششان ميدهد و براي آنان در سراي ابديش جاودانگي ميبخشد، جايگاهي كه وارد شوندگان از آنجا كوچ نكنند و حالاتشان دگرگون نگردد و خوف و هراسها به آنان هجوم نياورد و بيماريها به سراغشان نيايد و مخاطرات برآنان عارض نگردد، و سفرها براي حركت آمادهشان ننمايد].
آن درجة رفيعه و مقام شامخ كه جوار الهي ناميده ميشود، فقط از يك راه ميتوان به آن رسيد و آن اطاعت خداوندي است، اطاعت خداوندي چه معني دارد؟
آيا در عرصة هستي حقيقتي بنام كمال كه هم مطلوب جدي و هم قابل وصول باشد وجود دارد؟ آري، زيرا علم و معرفت وجود دارد، احساس تعهدبرين وجود دارد، انجام تكليف فوق معاملهگريها وجود دارد، گذشت و فداكاريها در راه احياي انسانها وجود دارد، تحول از مراحل پست سودجوئي و لذتپرستي به درجات عالي ابتهاج در مسير حقيقتگرايي و حقيقتيابي وجود دارد، احساس زيبائي در اخلاق والاي انساني و گرايش به عقل برين وجود دارد. آري، همة اين حقائق كمالي وجود دارند كه هم مطلوب و هم قابل وصول ميباشد. آيا اين حقائق كمالي به عنوان مقاصد نهائي ميتوانند حركت و تكاپوي ما را متوقف بسازند؟ نه هرگز، زيرا اين حقائق نه تنها مقاصد نهائي حركت و تكاپوي ما نيستند. بلكه هر انساني كه با اخلاص و فهمبرين اين حقائق را درمييابد، متكي بودن آنها را به جلال و جمال خداوندي كه مجموعاً كمال مطلق ناميده ميشود، ميفهمد و ميپذيرد، زيرا كدامين مغز مقتدر و سالم قبول ميكند كه احساس بسيار شريف تعهد برين محصول يك مشت عناصر طبيعي تفاعل يافته، ميباشد؟! آيا هيچ عاقل آگاهي تصديق ميكند كه انجام تكليف فوق معامله گريها غير از برخورداري از شعاع عنايت الهي، عاملي ديگر ميتواند داشته باشد؟!
حركت و دگرگونيها در جوار رحمت خداوندي منتفي ميگردد زيرا هر حركت رو به مقصدي در جريان است، چه مقصدي بالاتر و نهائيتر از جوار رحمت الهي. دگرگونيها موجب بروز ابعاد و استعدادهاي نهاني اشياء كه يا مستقيماً در مسير تكامل است كه نهايت كمال جوار رحمت خداونديست و يا عرصه را براي حركات تكاملي اشياء آماده ميسازد، فرض اينست كه بساط هرگونه جريان برچيده شده است. ديگر خبري از آن ناگواريها و مشقتها كه در دار دنيا گريبانگير انسانهاي مطيع بود و آن بيماريها كه آنان را در درد و شكنجه غوطهور ميساخت نمانده است. مخاطرات و تغيير مكان براي جلب سود يا نفعضرر نيز وجود ندارد، زيرا در آن جايگاه ابديت نياز بهيچ شكل وجود نخواهد داشت.
ترجمه و تفسير نهجالبلاغه ج 20
آيةالله محمدتقي جعفري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.