کد مطلب:37418
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:3
تفسير فرازهاي صدوپنجاهويكم تا صدوشصتوچهارم خطبه صدونهم نهجالبلاغه كه امام علي در آن به توصيف جايگاه انسانهاي خطا كار پرداخته چيست؟
«وَأمَّا أَهْلُ الْمَعْصِيَهِ، فَأَنْزَلَهُمْ شَرَّدَارِ، وَغَلَّ اْلأَيْدِيَ إِلي اْلأَعْنَاقِ، وَقَرَنَ النَّوَاصِيَ بِاْلأَقْدَامِ، وَأَلْبَسَهُمْ سَرَابِيلَ الْقَطِرَانِ وَ مُقَطَّعَاتِ النَّيرَانِ فِي عَذَابٍ قَدِاشْتَدَّحَرُّهُ وَبَابٍ قَدْأُطْبِقَ عَلي أَهْلِهِ، فِي نَارٍلَهَا كَلَبُ وَلَجَبٌ وَلَهَبٌ سَاطِعٌ، وَقَصِيفٌ هَائِلٌ، لاَيَظّعَنُ مُقِيمُهَا وَلاَ يُفَادَي أَسِيُرهَا وَلاَتُفْصَمُ كُبُولُهَا. لاَمُدَّهَ لِلدَّارِ فَتَفني وَلاَأَجَلَ لِلْقَوْمِ فَيُقْضَي».
[و اما معصيتكاران، پس خداوند آنان را به بدترين جايگاه فرود بياورد و دستهاي آنانرا بگردنشان بسته و پيشاني آنان را به پاهايشان نزديك سازد، و پيراهنهاي قطران و لباسهائي از آتش به آنان بپوشاند در عذابي كه حرارتش بسيار سخت و در جايگاهي كه در آن بر ساكنانش بسته و در آتشي با هجوم شديد و با صدا و در شعلهاي مرتفع و صدائي بس هولناك، آن كس كه در چنان عذابي گرفتار شود كوچ نتواند كرد و اگر اسيرش گردد با دادن فديه آزاد نتواند گشت و بند و زنجيرهائي كه به آن تبهكاران بسته شده گسيخته نشود. مدتي معين براي اقامت در آن جايگاه عذاب نيست كه به سر آيد، و براي آن مردم اجلي مشخص نيست كه فرا رسد و زندگي زجرآورشان پايان پذيرد].
آيا انسان اين همه عذاب و شكنجه را كه در دوزخ وجود دارد ميتواند تحمل كند؟
اين سؤال، درست مانند اين سؤال است كه آيا انسان آن همه نعمتها و شكوفائيها و عظمتها و لذائذ فوق مادي را كه در بهشت وجود دارد، ميتواند تحمل كند؟ پاسخ هر دو سؤال مثبت است و براي توضيح اين پاسخ، مطلب زير را بايد درنظر بگيريم ـ اگر منظور از انسان كه در هر دو سؤال مطرح است، فقط موجوديت مادي او بوده باشد، و ماهيت و مختصات موجوديت مادي او، همين ماهيت و مختصات باشد كه در اين دنيا دارا است، كه يكي از آنها، نابود شدن جسم مادي است با ورود عوامل متضاد به آن، مانند سوختن، مسلماً جواب منفي است، زيرا يك موجود مادي با اين ماهيت و مختصات دنيوي، بيش از يكبار نميسوزد. همچنين بجهت محدوديت ظرفيت موجوديت مادي انسان در تأثرات و احساسات و نشاطهاي وارده بر آن، بديهي است كه موجوديت مادي دنيوي نميتواند آن همه نعمتها و شكوفائيها و عظمتها و لذائذ فوق مادي را هضم كند. بنابراين، يا بايد بگوئيم: همين موجوديت مادي ما در پشت پردة طبيعت داراي استعدادها و ابعادي است كه ميتواند هر دو جريان عذاب دوزخ يا تنعم بهشتي را تحمل كند، چنانكه عصاي چوبين حضرت موسي علي نبينا و آله و عليهالسلام در پشت پردة طبيعت آن استعداد را داشت كه مبدل به اژدها شود و روزگار فرعون و فرعونيان را به پايان برساند. و يا بايد بگوئيم: تحمل كنندة آن همه عذاب و شكنجههاي دوزخ و آن همه نعمتهاي بهشتي، روح آدمي است كه استعداد بينهايت معذب شدن با انواع عذابها را دارا است، چنانكه استعداد بينهايت تنعم و تلذد فوق مادي بهشتي را دارد و ضمناً هر دو نوع جريان براي روح بوسيلة همين بدن مادي خواهد بود، نهايت امر اينست كه ظرفيت و تحمل اين بدن مادي، معلولي از فعاليتهاي روح آدمي خواهد بود «قالب از ما هست شدني ما از او.»
ترجمه و تفسير نهجالبلاغه ج 20
آيةالله محمدتقي جعفري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.