کد مطلب:37820
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:2
چرا عليعليهالسلام به هنگام هجوم به خانهاش و مضروب شدن فاطمه زهرا (س) اقدامي نكرد، مگر ايشان قهرمان خيبر و شير عرب نبود؟ آيا كتك خوردن فاطمه (س) راست است يا بر اثر تعصب گفته شده است؟
از نظر تاريخ روشن است هنگامي كه ميخواستند اميرمؤمنان عليعليهالسلام را به زور به مسجد ببرند، با مقاومت فاطمه(س) رو به رو شدند و فاطمه براي جلوگيري از بردن همسر گراميش و دفاع از مقام ولايت، صدمههاي روحي و جسمي بسيار ديد.
شهرستاني كه از فقها و دانشمندان اهل سنت است، در مورد جسارت به ساحت مقدس حضرت زهرا (س) مينويسد: عمر در ايمام اخذ بيعت در را بر پهلوي فاطمه زد و او بچهاي را كه در رحم داشت، سقط كرد. نيز فرمان داد خانه را با كساني كه در آن بودند بسوزانند، در حالي كه در خانه جز علي و فاطمه و حسن و حسين كسي ديگر نبود. اما مسئله سيلي از نظر تاريخي مسلّم نيست.
جعفر سبحاني، فروغ ولايت، ص 189.
حضرت عليعليهالسلام شخصيتي است كه تمام وجودش براي اسلام و همه كارهايش براي رضاي خدا است، حتي در ميدان جنگ هنگامي كه ميخواهد سر از بدن دشمن (عمر بن عبدود) جدا كند، چند متر راه ميرود تا اين كار فقط براي رضاي خدا باشد، بنابراين صبر و عدم توسل به قدرت و قيام مسلحانه در مقابل غصب خلافت و اهانت و جسارت به اهل بيت، براي خدا و به منوظور حفظ اساس اسلام و دين محمدصلي الله وعليه وآله بوده است، زيرا اگر ايشان قيام نمود و دست به شمشير ميبرد، مسلّماً سرمستان باده قدرت و خلافت، آن حضرت و اندك ياران باوفايش را به شهادت ميرساندند و حاملان قرآن و دين را از بين ميبردند. در آن صورت به مرور زمان، ديني كه پيامبر اسلام آورده بود، كاملاً تحريف ميشد و از بين ميرفت، هم چنين با شهادت امام و يارانش اختلاف و درگيري شديد بين مسلمانان به وجود ميآيد و دشمنان داخلي و خارجي از فرصت استفاده ميكردند و با يك جمله اساس اسلام را محو ميكردند. دشمنان داخلي كساني چون ابوسفيان بودند كه حتي به حضرت عليعليهالسلام پيشنهاد قيام را دادند و گفتند كه به حمايت از او برخي ميخيزند، اما حضرت با اشاره به ماهيت منافقانه اينان و هدفشان از اين پيشنهاد (كه اختلاف بين مسلمانان و بهرهبرداري كساني چون ابوسفيان بود) پيشنهاد دشمنان را رد كرد.
از طرف ديگر خبرهايي رسيد كه كشور روم خود را آماده حمله به مسلمانان كرده است و مسئله صبر عليعليهالسلام در آن حادثه در راستاي صبر امام به هنگام غصب خلافت بوده. حضرت در خطبه شقشقيه، صبر و بردباري خود در آن ايام را بيان كرده است.
نهج البلاغه، فيض الاسلام، ص 37، خطبه 3.
امام به صبر خود و علت آن در برابر ظلمهاي روا رفته در موارد ديگر اشاره نموده است. در آغاز خلافت عثمان كه رأي شورا به نفع وي تمام شد و قدرت به دست عثمان افتاد، حضرت به اعضاي شورا فرمود:
در خواب ميدانيد كه من از همه كس به خلافت شايسته ترم. به خدا سوگند! تا هنگامي كه اوضاع مسلمانان روبراه باشد و در هم نريزد و بر غير من ستم نشود، همچنان مدارا خواهم كرد.
همان، ص 162، خطبه 73.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.