کد مطلب:37825
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:1
از طرف ميدانيم معصومان داراي ولايت تكويني هستند و از طرفي معتقديم كه رهبر اسلامي امين بر جان و مال و ناموس مردم است. حال پاسخ شما به اين نظريه چيست كه فقط معصومان به علت ولايت تكويني قادر بر امانت جان و مال و ناموس مردم هستند، نه فقها؟
بين مسئله ولايت و امامت در جامعه و ولايت تكويني رابطه چنداني وجود ندارد. از اين رو در مباحث مربوط به ولايت امام در جامعه، از ولايت تكويني كمتر سخن گفته شده است. از سوي ديگر ولايت تكويني به ولايت تشريعي ارتباط چنداني ندارد. ولايت تكويني از ويژگيهاي ائمهعليهمالسلام و معصومانعليهمالسلام ميباشد. ولايت تكويني در عرض دو شأن و مقام ديگر امامان معصوم، يعني مرجعيت ديني (ولايت تشريعي) و ولايت سياسي و حاكميت در جامعه قرار دارد.
اشكالي كه غالباً در مسئله ولايت فقيه طرح ميشود، آن است كه معصومانعليهمالسلام به دليل اين كه معصوم هستند، بر مردم ولايت دارند، زيرا اشتباه نميكنند، ولي فقيهان به دليل اين كه معصوم نبستند، اشتباه ميكنند، از اين رو نبايد بر مال، ناموس و جان مردم سلط شوند. اين اشكال به مسئله ولايت تكويني ارتباط ندارد.
در نقد و بررسي اين مبنا بايد گفت: آيا در زمان غيبت معصومعليهمالسلام جامعه نياز به رهبر دارد؟ بي ترديد
جامعه جهت برقراري نظم، امنيت و اجراي قوانين نياز به حكومت و رهبر دارد، از اين رو نظريه سازان و
خردمندان بر تشكيل حكومت اتفاق نظر دارند و تمام جوامع ديگر نيز حكومت داشته و دارند. در مباني فقهي حكومت اسلامي (ترجمه ولايت فقيه آقاي منتظري)، ج 1، ص 83 - 92 .
انديشه سياسي اسلام نيز به ضرورت حكومت اشاره شده است تا آن جا كه امام عليعليهالسلام فرمود: و انه لابدّ همان.
للناس من اميربرّا و فاجر... البته امام عليعليهالسلام در اين جملات درصدد آن نيست كه بفرمايد رهبر فاجر حق نهج البلاغه، خطبه 40.
حكومت دارد، بلكه حضرت به اصل و اهميت ضرورت وجود رهبر تأكيد نموده است.
در برخي از روايات ديگر از رهبر به عنوان عامل وحدت و نظم ياد شده است.
بحارالانوار، ج 25، ص 122 - 123.
انديشوران اسلامي نيز بر ضرورت رهبري تأكيد دارند.
بي ترديد همان گونه كه در زمان حضور معصومعليهمالسلام نياز به رهبر است، در زمان غيبت نيز رهبري ضرورت دارد. حال اين پرسش مطرح استكه چه كسي بايد رهبر باشد؟ اكثر دانشمندان اسلامي عقيده دارند - به رغم آن كه ولي فقيه معصوم نيست فقيهان واجد شرايط رهبران جامعه بوده و آنان به طور عام از سوي معصومعليهمالسلام به عنوان رهبر منصوب شدهاند زيرا در جامعه اسلامي شريعت اسلام بايد حاكم باشد و فقها خبرگان اين محقق اردبيلي، مجمع الفائده، ج 12، 11؛ امام خميني، كتاب البيع، ج 2، ص 488.
شريعتند و طبق اين كه در هر موضوعي رجوع به اهل خبره يك مسئله عقلايي است، فقيهان شايستهترين افراد براي رهبري جامعه اسلامي ميباشند.
عالمان ديني مانند احمد فراقي و امام راحل(ره) از طرفداران اين نگرش هستند آنان باور دارند كه تمام احمد نراقي، عوائد الايام، ص 187 - 188.
اختيارات و وظايف حكومتي معصومانعليهمالسلام به فقيه واگذاري شده است. امام راحل(ره) فرمود: از آنچه گوشت [ دليلهاي عقلي و نقلي ] به اين نتيجه ميرسيم: از سوي معصومانعليهالسلام براي فقيهان، ولايت ثابت است، در هر آنچه كه براي خود آنان ولايت ثابت بوده است، از آن جهت كه آنان سلطان بر امت بودهاند. اگر
موردي را بخواهيم از اين قاعده كلي خارج نماييم، نياز به دليل داريم كه بر ويژگي آن به امام معصومعليهمالسلام دلالت كند...
امام خميني، كتاب البيع، ج 2، ص 488.
همان اختيارات و ولايتي كه حضرت سول و ديگر ائمهعليهمالسلام در تدارك سپاه و بسيج سپاه، تعيين وُلات... داشتند، خداوند همان اختيارات را براي حكومت فعلي قرار داده است اين شأن و مقام، همان گونه كه از اين ولايت فقيه، ص 40.
عبارت به دست ميآيد، در امور اجتماعي مردم است، نه در امور خصوصي آنها و مقصود از ولايت بر جان و مال مردم نيز همان شئون اجتماعي و جامعه است، نه اين كه ولي فقيه بخواهد بي هيچ دليلي، مالي يا جاني را از كسي بستاند. اصولاً اين شأن و مقام تمام حاكمان جوامع است.
همان گونه كه در زمان پيامبرصلي الله وعليه وآله و ائمه كه معصوم بودند، مديران و كارگزاران آنها كه معصوم نبودند، در منطقه خاص خود بر جان و مال مردم حاكميت سياسي و اجتماعي داشتند.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.