کد مطلب:43202
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:1
تفسير فرازهاي هفتم تا يازدهم خطبه صد و پنجاه و هشتم كه علي(ع) ميفرمايد: قرآن هرگز با شما سخن نخواهد گفت و در اين كتاب است دواء درد شما، چيست؟
«ذلِكَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْيَنْطِقَ وَلكِنْ أُخْبِرُكُمْ عَنْهُ: أَلا أِنَّ فِيهِ عِلْمَ مايأتِي، وَ الْحَديِثَ عَنِ الْماضِي وَ دَواءَ دائِكُمْ وَ نَظْمَ مابَيْنِكُمْ» [آن است قرآن، او را به سخن گفتن وادار كنيد و هرگز [با شما] سخن نخواهد گفت، ولي من براي شما از قرآن خبر ميدهم: آگاه باشيد در اين كتاب الهي است هر آنچه كه خواهد آمد و حديث هر آنچه كه گذشته است و دواء درد شما و نظم آنچه كه در ميان شما است و [بايد باشد].]
اين قرآن با شما سخني نخواهد گفت
اين جمله سه احتمال دارد:
احتمال يكم. اينكه ظاهر اين كتاب مدون، نقوش كلماتي است كه دلالت آنها بر معاني خود قراردادي است. به همين جهت، و با توجه به همين معنا است كه گفته ميشود: قرآن قطعيالصدور و ظنّيالدلاله است. يعني اينكه قرآن از خدا به پيامبرش وحي شده است، قطعي است، ولي دلالتش به معاني مقصوده ظني است. البته بدان جهت كه اكثر آيات، محكمات، و داراي ظهور قابل استناد است، لذا اين احتمال صحيح نيست.
احتمال دوم. همان است كه مرحوم محقق هاشمي خويي بيان نموده است: «فهم قرآن از خود قرآن امكانپذير نيست، زيرا قرآن مشتمل محكم و متشابه و ناسخ و منسوخ و ظاهر و باطن و تنزيل و تأويل و ... است»، لذا فهم قرآن نيازمند تفسير و تأويل است كه كار هر كس نيست، به همين جهت پشت سر جملات فرمود: «ولكن من از قرآن به شما خبر ميدهم».
احتمال سوم. فهم همة حقائق قرآني به طور يكايك آيات و مجموع آنها از ديدگاه موضوعي و اسرار نهفته در آيات، از عهدة انسانهاي معمولي برنميآيد و بايد پيامبر اكرم(ص)و ائمه معصومين(ع) آن را به عهده بگيرند. و ظن قوي اين است، بلكه ميتوان از روي يقين گفت كه روايت بسيار معروف از رسول خدا(ص): «أِنِّي تارِكُ فِيكُمُ الثِّقْلَيْنِ كِتابَ اللهِ وَ عِتْرَتي...» (عمدة عيون صحاح الاخبار ـ ابن البطريق ـ شمس الدين يحيي، فصل11، ص113)
[من در ميان شما دو امانت بزرگ ميگذارم و ميروم: كتاب خدا و عترت من]. يعني همانگونه كه عترت پيامبر بدون قرآن، مأموريت الهي خود را نميتوانند به طور كامل انجام بدهند، كتاب خدا (قرآن) هم بدون تفسير و تأويل و تبيين ظاهر و باطن آن به وسيلة عترت كه راسخون در علم هستند، امكانناپذير است.
در قرآن كريم مقداري از رويدادهاي آينده مانند سرنوشت مغلوبيت و غالبيت روم را صراحتاً بيان فرموده است. و حوادث و وقايع ديگر به دو نوع است: 1ـ به وسيلة آياتي آمده است كه ظواهر معمولي قرآن آنها را، به طور واضح بيان ننموده، ولي راسخون در علم، از بطون آن آيات، توانايي استخراج آنها را دارند، چنانكه در بعضي از موارد مشاهده شده است. 2ـ ميتوان گفت: «در آيات قرآني، اصول كليهاي به عنوان سنن الهي آمده است كه چنانكه سرگذشت بشري در بردارد، همانگونه آيندة آن را هم بيان ميكند، نهايت امر، تطبيق آنها بر حوادث آينده و گذشته به اضافه تجارب، به يك نورانيت دروني و استشمام ملكوتي نيازمند است.
با اين حال، آن كدامين درد است كه نميگذارد انسانها دردها و درمانهاي خود را در اين تشخيص نامهها و نسخهها بفهمد و به يك زندگي سالم توفيق يابد؟!
زندگي بدون نظم مساوي زندگي بيقانون و اصل است كه مساوي بيهويتي زندگي است
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صفحه 167
ترجمه و تفسير نهجالبلاغه ج 26
آية الله محمدتقي جعفري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.