کد مطلب:43206
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:3
تفسير فرازهاي بيست و يكم تا بيست و پنجم خطبه صد و شصتم كه درباره قدرت بينهايت الهي ايراد شده چيست؟
[چيست آنچه را از مخلوقات كه ما ميبينيم و از قدرت تو در شگفتي فرو ميرويم و عظمت سلطه و توانايي ترا توصيف مينماييم، در حاليكه آن حقايقي كه از ما پوشيده و ديدگان ما از ديد آن، كوتاه است و عقول ما به آن نرسيده متوقف ميگردد و پردههاي غيب كه ميان ما و آنها است، با عظمتتر است.]
شما اين عبارت را در تحقيقات زيستشناسي امروزه مشاهده ميكنيد: «منشأ حيات جزء مكمّل رشد تكامل عمومي جهان ما بود. بنابراين فقط بر اساس تكامل عمومي ماده است كه بررسي آن ميتواند مفيد واقع شود...»
از اين عبارت چنين استفاده ميشود كه براي به وجود آمدن پديده حيات و به جريان افتادن آن، حركت تكاملي عمومي جهان لازم بود كه حيات به عنوان جزء مكمّل آن، تحقق پيدا كند و حركت تكاملي را آغاز كند. حال ما در برابر يك مسئلة با اهميتتر قرار ميگيريم و آن اين است كه براي به وجود آمدن خود جهان كيهاني كه بنا بر اصل فوق جزء مكمّل عالم ما قبل آن بوده است، چه واقعيات با عظمتي لازم بوده است؟ اگر ماقبل به وجود آمدن و به جريان افتادن كيهان تا اين وضع كنوني را به حكمت و مشيت خالق دانا و تواناي مطلق نسبت بدهيم ،در اين صورت، با عظمت علم و قدرت و حكمت و مشيت و ناظم بودن و حافظ بودن او به اين عالم كيهاني كه به بروز پديدة حيات منجر شده است، روياروي ميشويم كه ما توانايي دريافت حتي (1) از بينهايت آنها را دارا نيستيم و اگر نسبت به چيزي غير از خداوند خالق دانا و توانا و حكمت و مشيت او بدهيم، قطعاً
است، بوده باشد. و اين با تصور بساطت محض مادة اوليه هيچ سازگار نيست، در نتيجه، با اين حقيقت روبرو ميشويم كه اگر بخواهيم جهان كيهاني را كه در آن زندگي ميكنيم، تا حدودي بشناسيم، مجبوريم به عظمت ذات و صفات بينهايت آن موجود برين كه «خدا» ناميده ميشود، معتقد شويم ـ عظمتي كه به هيچوجه براي ما قابل درك و دريافت نيست، مگر اجمالاً آن هم به وسيلة شهود دروني فقطً .
ترجمه و تفسير نهجالبلاغه ج 26
آية الله محمدتقي جعفري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.