کد مطلب:117156 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:461

شناخت دنیا











به منظور شناخت و دریافت دقیق و حقیقی این فراز از سخنان امام (ع) ناگزیریم نگاهی به انسان و نقش سازنده ی او در زندگی داشته باشیم.

اعتقادات اسلامی و اصول اساسی و مبانی حیاتی قرآن درشرح و تفسیر و تبیین زندگی دارای ویژگیها و فلسفه ی خاصی است. برخلاف همه ی جهان بینی های مادی و فلسفه های مكاتب ساخته ی فكر بشر كه انسان را در زندان طبیعت و حصار غریزه محبوس می كنند و برای حیات انسان و فلسفه ی پیدایش و آفرینش او جز یك حركت و تحول مادی، غایت و هدفی معنوی و روحانی مطرح نمی كنند، اسلام انسان را از فضای بسته و محدود دنیا و زندان تاریك طبیعت و غریزه به فراخنای جهان گسترده و بیكران جاودانگی و ابدیت فرامی كشد. جهان بینی قرآنی كه از وحی و الهام خدائی جلوه یافته است همه ی مرزهای بسته و حصارهای جبرآفرین مكاتب مادی را در برابر انسان می گشاید. و او را از پرانتز بسته و محدود پنجاه، شصت، هفتاد،... و چند سال زندگانی بی هدف و فناپذیر مادی مطلق خارج می كند. این یك سنت الهی و ناموس طبیعی و قانونمندی حتمی و قطعی جهان است كه همه ی پدیده های جهان رنگ نیستی و و زوال بر چهره دارند، كه خدای حكیم فرمود:

كل من علیها فان و یبقی وجه ربك ذوالجلال و الاكرام.[1].

و در این میانه دست قدرت الهی انسان را از ورطه ی هلاك و زوال بركشیده و در جهان خلود و فضای بی پایان ابدیت جای داده است. در بینش اسلامی انسان در برابر این امتیاز و موهبت الهی كه پهلو به جاودانگی

[صفحه 44]

می زند، دارای مسوولیتها و تعهداتی است كه به تعبیر بارگران امانت و تكلیف و شهادت در زندگی انسان جلوه كرده است.[2].

آدمیزاده ی مسوول در برابر پروردگار و خلق او و حیات خویش، به حدی كمال و رشد و تعالی می یابد كه دیگر پهنای جهان با همه ی گستردگی و فراخیش در چشم انداز اعتقادات او به گونه ی صدفی تاریك و محدود جلوه می كند، كه می خواهد هرچه زودتر این صدف را بشكند و گوهر حیات خویش را بنماید. هنگامی كه انسان در پرتو ایدئولوژی محرك و دینامیك وحی بر پایگاه كمال و جلال انسانی تكیه می زند، تنگی و محدودیت دنیا در چشم انداز وی تنگنای محدود رحم مادر را مانند است. انسان مسلمان جهت دار و حركت آفرین در روزگار حیات و در بحبوحه ی مبارزات و مجاهداتش با شیطان و نفس و طاغوتها برای تحقق آرمانهای مذهبی و ایده آلهای اسلامی به مرزی از كمال و رشد دست می یابد، كه به اقتضای رقاء و كمال ذاتی خود جهانی دیگر با فضائی باز و بی پایان می طلبد. چرا كه تمامی مراحل كمال و مراتب رشد و رقاء را در دنیا پشت سر گذاشته و با تحقق آرمانهای مكتب وحی در جهان و انجام اعمال صالح و ایجاد حركتها و نهضتهای اصیل مذهبی در گذرگاه تاریخ، اینك برای ادامه ی حركت تكاملی خود جهانی دیگر، برتر و فراتر از دنیا می طلبد. به این سروده ی شاعر اندیشمند پارسی گوی توجه كنید:


جنین است انسان و زهدان جهان
جنین جلوه ها نو بیاید در آن


شود طفل و جوید حیاتی دگر
ز دنیای حیوانی آید به در


ز دنیای میرنده گردد رها
حیاتی خداگونه یابد جزا

[صفحه 45]

با شناخت اندكی از فلسفه ی حیات در فرهنگ اسلام و ایدئولوژی وحی به انگیزه ی حیات و حركت انسان در مسیر تكامل و تعالی دست می یابیم و به روشنی ضرورت حركت انسان در گذرگاه صراط مستقیم مذهب در دوران زندگانی جلوه می كند. ولی با اندك دقتی در تاریخ حیات انسان و با نگاهی عمیق بر گذرگاه راهیان راه عشق و پرستش خدای یگانه، انسانهائی پرتوان و چهره هایی مصمم و پویا و خستگی ناپذیر را دیدار می كنیم. اینان مومنان راستینی هستند كه در راه رسیدن به آرمانهای معنوی و تحقق ایده آلهای مذهبی لحظه ای آرام نمی گیرند و هیچگاه از حركت و انقلاب بازنمی مانند. حقیقت ایدئولوژی وحی و فلسفه ی دینامیك و سازنده ی قرآن در جان و دل و اندیشه و حیات آنها تجلی نهایی یافته است. اینان پاكبازان موحدی هستند كه در دوران زندگانی خود در دنیا به مانند طوفانی خروشان، سیلابی جوشان و پویا و صاعقه ای آتش افكن و روشن بر همه ی جلوه های شیطان و طاغوت و مظاهر تحریف و توجیه و انحراف می تازند و با جهادی جاودانه علیه تمامی مظاهر شرك و كفر و فساد و عوامل و انگیزه های ضد كمال مانند زن، زور، زر، تزویر، مقام، شهرت و قدرتهای اهریمنی می شورند و موجودیت آنها را دچار نیستی و هلاك و زوال می كنند. ایشان در پرتو نهضت جهانی اسلام و در سایه سار امیدبخش منطق وحی در شكل قدرتی فعال و حركتی پویا در بستر زمان جاری می باشند و با استفاده و بهره مندی از قدرت دینامیك و زوال ناپذیر و انرژی بخش فلسفه ی الهی، تام كژرویهای فكری و انحرافات اخلاقی را در مسیر حركت خود به نفع انسان و در رابطه ی با خدا از میان برمی دارند. چنین انسانهای مومن و موحد كه فلسفه ی حیات را یافته اند و جهت حركت زندگی را شناخته اند در كلام امیرمومنان علی (ع) پیشتازان نام گرفته اند.

[صفحه 46]

پیشتازان (سابقین) كسانی هستند كه در جریان حركت تكاملی از همه ی عوامل ضد كمال مانند: شرك، كفر، نفاق، طاغوت و شیطان بریده اند و با قدرتی كه از ایمان به خدا فراهم آورده اند با برخورداری از تجربه های انسانهای اسوه (پشوایان دینی) به راه خود در صراط مستقیم ایمان به خدا گام برمی دارند. پیشتازان چهره های موفق و پیروزی هستند كه نه تنها تضادهای موجود و حاكم بر جامعه را به نفع امت اسلام و توده های مظلوم و مستضعف و در ارتباط با خدا حل می كنند، بلكه با توجه به عملكرد و موضع گیری مذهبی پیشوایان معصوم (ص) (اسوه های قرآنی) در برابر انحرافات اخلاقی و حركتهای ارتجاعی و طاغوتی، جهت حركت خود را در نهایت تقوی و اخلاص به سوی خدای مهربان و حكیم حفظ و پاسداری می كنند. امام علی (ع) مومنان را به ادامه ی راه پیشتازان نهضت توحیدی اسلام فرامی خواند و از گرویدگان راستین به خدا می خواهد، كه در دوران زندگانی گذرای دنیا با توجه به جمع بندی حركات پیشتازان و راز موفقیت و پیروزی آنها در گذشته و نیز با ملاحظه و بهره مندی از چگونگی مبارزه و جهاد و حركت پیشتازان انقلاب اسلامی در جهان راه و جهت خود را با الهام از مكتب و امامت پیدا كرده و به حركت اصلاحی و اسلامی خود ادامه دهند. دقت و مراقبت ویژه در ایمان، آگاهی، اخلاص، تقوی، تعهد، جهاد و حركت و جهت پیشتازان نهضت توحید و مكتب وحی از جمله مسائل و دیدگاههای جدی و حیاتی است كه راهیان راه كمال و پیروان راستین امام علی (ع) باید از آن غافل نباشند. امام علی (ع) از راهیان راستین اسلام می خواهد كه همواره حركت پیشتازان را اسوه ی نیكو و عالی ترین الگو و برنامه ی راه خود قرار دهند، تا اینكه سرانجام مانند آنها موفق و پیروز راه كمال را بپیمایند و در دامان تربیت و پرورش مكتب توحید ایشان

[صفحه 47]

نیز در شمار پیشتازان مكتب اسلام قرار گیرند و حركت و جهت و هدفشان برنامه و سرمشق راهنوردان آینده ی صراط مستقیم باشد.

«پیشتازان مانند كوچ كنندگان از دنیا خیمه بركندند و روزگار آن را چون گذشت از منزلهای بین راه ها سپری ساختند».

انسان در دوران زندگی برای صعود بر ستیغ تكامل و تعالی روحی و اخلاقی تا مرز دستیابی به مقام خلیفه اللهی (جانشینی خدا در زمین) مبارزه ای پی گیر و پیوسته در پیش دارد. و به منظور دستیابی به قله ی رفیع و افراشته ی كمال و جلال انسانی، نخست باید انگیزه های بازدارنده از كمال و حركت و عوامل ضد كمال را به خوبی شناسائی كند و سپس به ستیز و جهاد با آنها برخیزد. بی گمان درخیز و شتاب انسان از فرود خاك به اوج افلاك و دستیابی به كمال و تعالی اخلاقی و روحانی، یكی از انگیزه های سكون و سكوت و بی تفاوتی انسان پیوندها، و علایق مادی و غریزی و خواستهای نفسانی و جلوه گریهای دنیا می باشد.

دنیای فریبنده و اغواگر و امكانات رفاهی ناپایدار آن یكی از بزرگترین و خطرناكترین عوامل ضد تكامل و تحرك است. دنیائی كه دیدگان نافذ و حقیقت بین امام علی (ع) این هستی شناس همه ی عصرها و نسل ها و پرورده ی مكتب قرآن آن را چنین توصیف می كند:

الدنیا تغر و تضر و تمر، ان الله تعالی لم یرضها ثوابا لاولیائه و لاعقابا لاعدائه...[3].

«دنیا می فریبد و زیان می رساند و می گذرد، خداوند متعال (به خاطر پستی و حقارت دنیا) راضی نمی شود كه دنیا را پاداش دوستان خود و یا

[صفحه 48]

كیفر دشمنانش قرار دهد».

و الدنیا كاسفه النور، طاهره الغرور، علی حین اصفرار من ورقها و ایاس من ثمرها و اغورار من مائها، فلا یغرنكم ما اصبح فیه اهل الغرور، فانما هو ظل ممدود، الی اجل معدود.[4].

«نور و روشنائی دنیا پنهان شده، نادرستیهای آن آشكار شده، برگ دنیا زرد شده و ثمره ی آن برای مرد سودی ندارد و آبش فرورفته و خشك شده، پس به آنچه كه گناهكاران با آن روزگار می گذرانند (ثروت و قدرت) شما را نفریبد، چرا كه دنیا مانند سایه ای گسترده تا هنگامی معین است».

البته چنین وصفی از دنیا را امام به هنگامه ی فترت بعثت و عدم حضور پیامبر (ص) در دنیا برای آن بیان كرده است.

ایها الناس، انما الدنیا دار مجاز و الاخره دار قرار، فخذوا من ممركم لمقركم و لاتهتكوا استاركم عند من یعلم اسراركم و اخرجوا من الدنیا قلوبكم من قبل ان تخرج منها ابدانكم.[5].

«ای مردم به تحقیق كه دنیا سرای گذر است و آخرت سرای ماندگاری و قرار، پس از گذرگاهتان (دنیا) برای قرارگاهتان (آخرت) توشه برگیرید. و در برابر كسی كه اسرار شما را می داند (پروردگار) پرده های عفت خود را پاره نكنید. و دلهای خود را از دنیا خارج كنید، پیش از آن كه بدنهای شما را از دنیا بیرون كنند».

[صفحه 49]

دار بالبلاء محفوفه و بالغدر معروفه، لا تدوم احوالها و لایسلم نزالها...[6].

«دنیا سرائی است كه غم و اندوه آن را فراگرفته و به مكر و دغا شهرت یافته، حالات آن ماندگار نیست و واردشدگان در آن سالم نمی مانند...»

من هوان الدنیا علی الله انه لایعصی الا فیها و لا ینال ما عنده الا بتركها.[7].

«از نشانه های خواری و پستی دنیا نزد خدا این است كه خدا را جز در دنیا معصیت نكنند و به آنچه نزد خداست دست نیابند، مگر به ترك دنیا».

با نوف، طوبی للزاهدین فی الدنیا، الراغبین فی الاخره، اولئك قوم اتخذوا الارض بساطا و ترابها فراشا و ماءها طیبا و القرآن شعارا و الدعاء دثارا...[8].

«ای نوف، خوشا حال دل بریدگان از دنیا و شیفتگان به آخرت، اینان گروهی هستند كه زمین را فرش و خاك آن را بستر و آب آن را شربت گوارا و قرآن را پوشاك ظاهر و نیایش و دعا را جامه ی خود قرار داده اند...»

و الله لدنیاكم هذه اهون فی عینی من عراق خنزیر فی ید مجذوم.[9].

[صفحه 50]

«به خدا سوگند كه این دنیای شما در چشم انداز من از استخوان بی گوشت خوك در دست فردی جذامی پست تر و بی ارزش تر است».

فتزودوا فی الدنیا، من الدنیا، ما تحرزون به انفسكم غدا.[10].

«پس در دنیا، از دنیا توشه برگیرید، توشه ای كه فردای قیامت خود را به وسیله ی آن از عذاب نگهدارید» و بسیاری وصفهای دقیق دیگر از دنیا كه در نهج البلاغه امام آمده است و در این صحیفه نمی گنجد. این سخنان حكمت آمیز خواه از زبان گویای امام علی (ع) و یا پیامبر (ص) و یا هر یك از معصومین (ع) كه در توصیف دنیا بیان شده، خود آژیر خطری است در گوش جان آدمی، تا مرگ انسان دنیا را دریابد و بشناسد و تنها از آن در حد یك وسیله برای تعالی خویش و حركت به سوی خدا استفاده كند. ناگفته پیداست كه مذمت دنیا به این جهت نیست كه به سراغ اندیشه های خرافی مرتاضان و زاویه نشینان مرتجع برویم، كه همه ی مسوولیتها و تعهدات دینی و اخلاقی و اجتماعی را به بهانه ی پوچی و بی ارزشی و ناپایداری دنیا رها كرده اند. چرا كه خدای حكیم در رابطه با دنیا و برخورداری از نعمتهای آن و روی آوردن به مسوولیتهای دنیایی فرمود:

وابتغ فیما اتیك الله الدار الاخره و لا تنس نصیبك من الدنیا و احسن كما احسن الله الیك و لا تبغ الفساد فی الارض ان الله لا یحب المفسدین.[11].

[صفحه 51]

«آنچه كه خدای تو را در سرای آخرت بخشیده بجوی و بهره ی خود را از دنیا نیز فراموش مكن و همانگونه كه خدا به تو نیكی كرده است نیكی كن و بر روی زمین در جستجوی فساد مباش، به تحقیق كه پروردگار فسادكنندگان را دوست نمی دارد».

قل من حرم زینه الله التی اخرج لعباده و الطیبات من الرزق قل هی للدین آمنوا فی الحیوه الدنیا خالصه یوم القیامه، كذلك نفصل الایات لقوم یعلمون.[12].

«بگو زینت خدا را كه برای بندگان خود بیرون آورده و روزیهای پاكیزه را، چه كسی حرام كرده؟ بگو آن در قیامت مخصوص كسانی است كه در دنیا ایمان آوردند، این چنین آیات را برای مردمی كه بدانند تفصیل می دهیم».

الم تر ان الله سخر لكم ما فی الارض و الفلك تجری فی البحر بامره و یمسك السماء ان تقع علی الارض الا باذنه ان الله بالناس لروف رحیم.[13].

«آیا نمی بینی كه خدا برای شما رام كرده است آنچه را كه در زمین است و كشتی كه در دریا به فرمان او می رود و اینكه آسمان را از افتادن بر روی زمین نگاه می دارد، مگر به فرمان او، هرآینه خداوند نسبت به مردمان مهربان و رحیم است».

و آیات دیگری كه از حوصله ی این نوشته بیرون است و همگی دلالت

[صفحه 52]

بر استفاده ی از دنیا و برخورداری از مسائل و موضوعات و پذیرش تعهدات و مسوولیتهایی است كه زندگانی این جهان به ما واگذار كرده است. بنابراین مقصود از نكوهش دنیا هدف قرار دادن آن است در حالی كه وسیله ای برای تقرب به خدا و دستیابی به كمال و رقاء بیش نیست.

با توجه به این حقایق و واقعیتهای هستی است كه امام علی (ع) یكی از ویژگیهای پیشتازان (سابقین) راه خدا را عدم دلبستگی و پیوند آنها به دنیا و فریبندگیها و پدیده های دانسته است. و در وصف پیشتازان می گوید:

«آنان از دنیا دل بریده اند به مانند مسافران كوچ كننده ای كه خیمه برمی كنند، و روزگار را سپری كردند به گونه ی گذشتن از منزلهای بین راه».

امام عل ی (ع) در این فراز از كلام راهنما و راه گشای خویش می خواهد كه پیروانش به سبكباری آزادگان دنیا رها كرده، در ایام عمر با تكیه به پروردگار و با پیروی از سابقین از دنیا بگذرند و به سبكبالی پرنده های بهاری از فراخناهای سرسبز و فریبنده ی متاع دنیا به سوی ملكوت اعلا و پایگاه قرب پروردگاری پر كشند.

علامه ی محقق حاج میرزا حبیب الله هاشمی خوئی قدس سره، ذیل این بخش از سخنان امام (ع) می نویسد:

«فكونوا كالسابقین قبلكم) الی الجنه (و الماضین امامكم) من المومنین الزاهدین فی الدنیا و الراغبین فی الاخره (قوضوا من الدنیا تقویض الراحل) یعنی انهم قطعوا علایق الدنیا و ارتحلوا الی الاخره كما ان الراحل اذا اراد الارتحال یقوض متاعه و ینقض خیمته و یهدم بناءه (و طووها طی المنازل) ای طووا ایام الدنیا و مده عمرهم كما یطوی المسافر منازل طریقه».[14].

[صفحه 53]

«(پس مانند پیشتازان قبل از خود باشید) كه به سوی بهشت شتافتند (كسانی كه از پیش روی شما گذشتند) گروهی از مومنان دل بركنده از دنیا و شیفتگان و دلدادگان به آخرت. (از دنیا به مانند كوچیدن مسافر، كوچ كردند) یعنی آنان از دلبستگی های دنیا بریدند و به سوی آخرت شتافتند، به گونه ی مسافری كه چون آهنگ كوچ كند، كالای خود برمی چیند و خیمه ی خویش برمی كند. (و دینا را سپری كردند به مانند گذشتن از جایگاههای بین راه) و روزگار خود را در دنیا سپری كردد و دوران عمرشان را چونان مسافری كه منزلهای میان راه را طی می كند، به پایان رساندند».

كمال الدین میثم بحرانی شارح و مفسر بزرگ نهج البلاغه نیز در شرح این بخش از كلام امام علی (ع) نوشته است:

«ثم امرهم ان یكونوا كالسابقین من اكابر الصحابه و الماضین امامهم الی الجنه فی الاعراض عن الدنیا و استعار لفظ التقویض و الطی لقطعهم علائق الدنیا و رحیلهم الی الاخره كما یقوض الراحل متاعه للسفر و یطوی خیامه للرحیل».[15].

«سپس آنان را فرمان می دهد كه مانند پیشتازان از بزرگان صحابه باشند كه پیش روی ایشان از دنیا گذشتند و به سوی بهشت با پرهیز و اعراض از دنیا شتافتند. و استعاره و وام گرفتن لفظ كوچیدن و گذشتن به خاطر بریدن ایشان از وابستگی های دنیا و كوچ كردن آنان به سوی جهان دیگر است. آن چنانكه مسافر ابزار سفر برمی چیند و به خاطر كوچیدن خیمه های خود را درهم می پیچد».

[صفحه 54]


صفحه 44، 45، 46، 47، 48، 49، 50، 51، 52، 53، 54.








    1. سوره ی الرحمن، آیه ی 27 -26.
    2. انا عرضنا الامانه علی السموات و الارض و الجبال فابین ان یحملنها و اشفتن منها و حملها الانسان انه كان ظلوما جهولا- سوره ی احزاب آیه ی 72.
    3. نهج البلاغه فیض، حكمت 407.
    4. نهج البلاغه فیض، خطبه ی 88.
    5. نهج البلاغه فیض، كلام 194.
    6. نهج البلاغه فیض، خطبه ی 217.
    7. نهج البلاغه فیض، حكمت 377.
    8. نهج البلاغه فیض، حكمت 101.
    9. نهج البلاغه فیض، حكمت 228.
    10. نهج البلاغه فیض، خطبه ی 63.
    11. سوره ی قصص، آیه ی 77.
    12. سوره ی اعراف، آیه ی 32.
    13. سوره ی حج، آیه ی 65.
    14. شرح نهج البلاغه، محقق خوئی، ج 10.
    15. شرح نهج البلاغه ابن میثم بحرانی، ج 3.