کد مطلب:122483 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:331

لمؤلفه




(او محیط است بر همه كون و مكان

نیست هیچ مجهولی بر او اندر جهان)



مظهر علم خدای ذوالجلال

آن ولی الله بود ای خوش خصال



علم او باشد حضوری در جهان

مظهر علم خداوندش بدان



مظهر حسن جمال ذو المنن

مجتبی شد آینه حسن حسن



او حسن خلق و حسن خلق آمدی

مظهر حسن خدای سرمدی



جان (ربانی) ثناگو تا ابد

بر حسن آئینه حسن صمد



این برهان و دلیل عقلی مختصری بود كه بر اثبات علم حضوری و شهودی امام از طریق حكمت اقامه گردید چنانچه برهان و دلیل سابق از طریق عرفان بیان شد.

حال نكته مهمی كه در این مقام لازم است بدانی آن است كه خداوند متعال مزاج انسان كامل ولی الله را در نهایت اعتدال و استحكام آفریده و او را تكوینا دارای اعدل و احكم امزجه قرارد داده است و چون امام و ولی دارای نفس كلیه الهیه و روح اعظم ولایتی است قادر است بقوت و قدرت روحی لاهوتی و ملكوتی خود مزاج خویش را از افول و دثور حفظ نماید مضافا باینكه وجود ذی جود او حافظ و نگهبان جهان و عالم امكان است و موت طبیعی مقام ولایت كلیه مطلقه هنگامی است كه عالم كبیر را به منتهای كمال فعلیت خود برساند و مادامیكه عالم كبیر را بكمال لایق بخود نرساند موت طبیعی او واقع نخواهد



[ صفحه 266]



شد.

و اینكه حكمت و مشیت الهیه در نظام كل لمصلحة اقتضا كرد موت ایشان را (تمام آن وقایع بموت اخترامی بوده نه بموت طبیعی) موید این نكته نفیسه حكمیه كلام معجز نظام امام همام مولانا علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء است كه فرمود (ما منا الا مقتول او مسموم) بنابراین شهادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام بموت اخترامی واقع شد و این سبب اخترامی وجوب پیدا كرده بود كه آن حضرت بسوء اختیار آن مخدره ملعونه مسموم و شهید شود و در علم ازلی الهی برای رعایت نظام كل در نتیجه سوء اختیار آن ملعونه این معنی گذشته بود لذا حضرت امام حسن مجتبی (ع) رضا بقضاء الله و تسلیما لامر الله بحسن اختیار خود مبادرت بخوردن سم نمود.

و اما نكته مهم در سر قیام و نهضت حضرت امام الكونین سید العشاق مولانا ابی عبدالله الحسین كه دانستن آن لازم است این است:

قیام و نهضت آنحضرت و آمدنش بكربلا بر طبق مشیت حقتعالی و روی فرمان باطنی و امر سری ربانی بوده و قدم بقدم طبق مشیت الهی و نظامنامه ربوبی حركت فرموده است پس بدوا و ختما واقعه كربلا و شهادت سید الشهداء طبق قضا و قدر الهی انجام شده و مشیت و اراده سنیه الهیه در كار بوده است (سبحان الذی لا یجری فی ملكه الا ما یشاء) و امام حسین علیه السلام هم چون از حیث مقام ولایت كلیه مطلقه خود تمام حقایق و وقایع برایش مكشوف بوده و بعلم حضوری و شهودی مشهود او بوده چنانچه ولایت معنایش جز این نیست و نیز اتصال بلوح قضا و قدر داشته است و حتی قضاء حتمی لا یتغیر و لا یتبدل الهی را شهود نموده است و لذا هیچ تردیدی و شكی ظنی محور اراده سنیه آن بزرگوار نگردیده و عالما و عارفا و شاهدا و بصیرا بمشهد شهود و مقدس شهادت خود آگاه بوده و بكربلا رفته است و برنامه قضا و قدر الهی را عملا بحسن اختیار خود انجام داده است و تمام اقدامات آن



[ صفحه 267]



بزرگوار بحسن اختیار خودش انجام شده است و در علم باری تعالی هم همین طور گذشته است و همچنین حركات دشمنان او هم همه بسوء اختیار آنان بدون اجبار انجام شده است در هر صورت اختیار در كار بوده است نه اجبار چه در جانب امام حسین علیه السلام به حسن اختیار و در جانب طرف مخالف امام حسین بسوء اختیار بوده و در هر دو جانب اختیار متعلق علم و اراده مشیت الهیه بوده است و شبهه ی جبر بكلی منتفی است.

پس حضرت امام حسین علیه السلام بحسن اختیار خود مبادرت برفتن كربلا نمود در عین اینكه میدانسته كه كشته می شود.

مثل عمل وجود مقدس او عمل اشخاصی بود كه در ركاب پیغمبر اكرم (ص) جهاد فی سبیل الله نموده و برخی بر حسب خبر پیغمبر عالم بكشته شدن خود بودند و حتی برخی درخواست می نمودند كه حضرت ختمی مرتبت دعا فرماید آنها كشته و شهید شوند.

لذا برای احیاء دین مبین اسلام بامر پیغمبر عالیمقام جهاد نموده و در جنگ كشته شده و شربت شهادت می نوشیدند.

و آنها مشمول آیه شریفه (و لا تلقوا بایدیكم الی التهلكه) نبوده بلكه مشمول آیه مباركه، و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون (آیه 169 سوره آل عمران) و همچنین مشمول آیه كریمه، و سارعوا الی مغفرة من ربكم (آیه 133 سوره آل عمران) و همچنین آیه قرآنیه، ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة (آیه 111 سوره ی توبه) و همچنین آیه شریفه، ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا كانهم بنیان مرصوص (آیه 4 سوره ی صف) و سایر آیات جهاد بوده اند.

و چون عمل سیدالشهداء جهاد فی سبیل الله و احیاء د ین مبین اسلام بوده است چنانچه در شب عاشورا باصحاب خود بشارت شهادت را داد لذا این عمل از برای سیدالشهداء از تكالیف حتمیه و واجبه و وظائف مقام خلافت و



[ صفحه 268]



ولایت كلیه آنحضرت بود كه برای احیاء دین جدش و افتتاح باب شفاعت مبادرت بجهاد و كشته شدن در راه حق بنماید زیرا میدانست بواسطه شهادت نائل به آن سعادت كبری و عظمتی كه فتح باب شفاعت باشد میگردد. با توسل بذیل عنایت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام پایان اشراق دوم از كتاب جلوات ربانی اعلام می شود خداوند سایه مقام ولایت كلیه مطلقه را بر سر ما مستدام بدارد.

یا ابامحمد یا حسن بن علی ایها المجتبی یا بن رسول الله یا حجة الله علی خلقه یا سیدنا و مولانا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بك الی الله و قدمناك بین یدی حاجتنا یا وجیها عند الله اشفع لنا عند الله.