کد مطلب:124311 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:240

مقدمه
بسم الله الرحمن الرحیم

دست هدایت الهی، بشر را از نعمت گران بهای عقل بهره مند نمود و حكمت و رحمت خداوند اقتضاء كرد این نعمت را ناقص نگذارد و انسان را در «سیر الی الله» سرگردان رها نكند. بدین سبب، پیامبران را كه مشعل داران هدایت و پرچم داران نجات انسان از گمراهی و علم داران گم گشتگان جهل و خودخواهی هستند، فرستاد تا بشر را به صراط مستقیم رهنمون باشند و این نعمت را آن گاه به مرحله ی تمام و كمال رساند كه خاتم پیامبران صلی الله علیه و آله و برگزیده ی آنان را، همراه با كامل ترین دین و جاودانه ترین كتاب، به عنوان آخرین فرستاده خویش انتخاب نمود.

از آن جا كه همیشه دشمن قسم خورده ی انسان ها، برای گمراه سازی ره پویان سعادت، در كمین است [1] و كتابی با این منزلت و دینی با این كمال، احتیاج به مفسرانی امین و حافظانی بصیر بر اسرار الهی و پاسدارانی شجاع دارد، بر امت این پیامبر منت گذاشت و آن زمان دین را به مرحله ی كمال، و نعمت را به درجه ی تمام رساند [2] ، كه در آخرین سال عمر پیامبر صلی الله علیه و آله در حجة الوداع، به او دستور داد جانشین خود و امام و سرپرست امت را به طور رسمی و علنی معرفی كند [3] و با این كار، دشمنان را مأیوس كند و در انجام این مأموریت هراسی به خود راه ندهد. [4] .



[ صفحه 12]



رسول خدا صلی الله علیه و آله با كوشش تمام، این امر را اطاعت كرد و رسالت خود را انجام داد. هفتاد روز بیشتر از این مأموریت بزرگ نگذشته بود كه خداوند پیامبرش را به ملكوت فراخواند و او به سوی رحمت واسعه ی حق شتافت. درست در همین زمان بود كه شیطان تمام سربازانش را فراخواند و تمام نیرنگ های خود را به كار برد و خودخواهان، حسودان، پیروان هوای نفس، دنیاطلبان و دوست داران ریاست را تحریك كرد تا امت را از مسیری كه خدا و پیامبرش ارائه داده بودند، خارج كند و امامت امت را كه حق مسلم امیرالمؤمنین علی علیه السلام بود، از او غصب كنند و بشریت را از نعمت هدایت های خلیفه ی بلافصل پیامبر، محروم نمایند.

آثار این محرومیت تا قیامت بر جامعه ی انسانی باقی خواهد ماند و تا انسان بر روی گستره ی زمین زندگی می كند و قیامت برپا می شود، هر ستمی كه بر سر مظلومی فروآید و هر كه از صراط مستقیم منحرف شود، خداوند متعال كسانی را كه مانع تابش انوار دلدادگان حق و درخشش آن گنجینه های علم الهی شده اند، در گناه و مسئولیت این انحراف فكری و عملی بشر، شریك و سهیم می نماید، عاملان ظلم، از آغاز تا پایان، مشمول نفرین عترت و همه ی حق طلبان و عدالت خواهان تاریخند.

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد.

از آغاز خلقت آدم ابوالبشر تاكنون، شیطان لعین دو موفقیت بزرگ در گمراه كردن بشر به دست آورده است. یكی، آن زمان كه آدم و حوا را به بهانه ی جاودانه شدن گمراه كرد [5] و خود مورد غضب خداوند متعال قرار گرفت و مطرود گشت. [6] دیگری، زمانی بود كه تمام نیروی خود و همه ی سربازانش را به كار گرفت و قداره بندها و منافقان را تحریك كرد و آنان با پیروی از شیطان پلید و نیرنگ باز، امت پیامبر را از هدایت و بهره گیری از امام و جانشین مسلم رسول خدا محروم ساختند. این اقدام، سرآغاز جنایت های بی شماری بر سر مسلمانان، به طور خاص و بر عموم انسانیت گردید. ای كاش بشریت تشنه ی امامت و نیازمند عدالت، از این نعمت محروم نمی شد و در این مدت طولانی، زیان و ضرری با این عظمت بر او



[ صفحه 13]



تحمیل نمی گشت! در دوره ی 25 ساله خانه نشینی حضرت علی علیه السلام، روزگار جانكاه و طاقت فرسا، خار در چشم و استخوان در گلوی امیرمؤمنان و همه ی مؤمنان راستین بود و چه مصیبت ها كه بر مسلمانان وارد آمد و چه فتنه ها كه برپا شد و بدعت ها در دین گذاشته شد؛ تا سرانجام مردم از ظلم و بی عدالتی به ستوه آمدند و خواستار عدالت علوی شدند و با اصرار از او خواستند زمام حكومت را به دست گیرد.

آنچه كار را بر امیرالمؤمنین علیه السلام مشكل می كرد، عادت و اخلاق غارتگران بیت المال بود؛ آنانی كه سالیانی طولانی در مرتع بی حساب و كتاب بیت المال، چریده و به اسراف و مال اندوزی و خوش گذرانی خو كرده بودند. اینان تاب تحمل عدالت امام علی علیه السلام را نداشتند و بدین سبب، به پیمان شكنی و كارشكنی دست یازیدند.

این دوران پررنج و مشقت، با همه ی فرازها و نشیب هایش، گذشت و در شب قدر با ضربتی كه بر فرق شریف حضرت علی علیه السلام وارد شد و او را از غم و رنج طولانی رها ساخت، به پایان رسید.

از آن جا كه زمین و اهل آن از حجت خالی نمی ماند، امامت امت به امام حسن علیه السلام رسید و آن حضرت مسئولیت كشتی طوفان زده ی امت را برعهده گرفت.

رهبری امام حسن علیه السلام در شرایطی آغاز شد كه معاویه با تسلط چندین ساله ی خود بر منطقه ی شام، همه ی حق گریزان و آنانی كه شكم ها را از حرام پر كرده و اموال بیت المال را به یغما برده و از عدالت فرار كرده بودند و در یك كلام، همه ی اهل باطل را با خود هم راه و هم پیمان كرده بود.

امام حسن علیه السلام از یك طرف، با دشمنی این گونه روبه رو بود و از سوی دیگر، یارانی داشت كه هیچ امیدی به پایداری و یاری آنان نداشت. آن حضرت به مردم كوفه فرمود:

«در حق من مكر و حیله كردید، همان طوری كه در مورد پیشینیانم عمل كردید.» [7] .

مظلومیت امام حسن علیه السلام به جایی رسید كه فرماندهان سپاه آن حضرت، یكی پس از دیگری به معاویه پناهنده شدند [8] و بعضی از سربازانش به خیمه ی آن حضرت یورش برده،



[ صفحه 14]



سجاده از زیر پایش و رداء از دوش مباركش كشیده، ضربه ای بر او وارد كرده و مجروحش كردند. [9] گوشه ای از این ماجرای دلخراش در این موسوعه آمده است.

در چنین شرایطی است كه امام حسن علیه السلام هیچ چاره ای ندارد جز این كه جنگ را متوقف كند و آن هم با شرائطی كه اگر معاویه نیرنگ باز به آن عمل می كرد، مسلم موفقیت با امام مجتبی علیه السلام بود ولی آنانی كه از ترس شمشیر خود و اجدادشان به زبان، اظهار اسلام كردند ولی قلبا ایمان نداشتند، هیچ گاه به پیمان خویش وفادار نخواهند ماند!.

امام حسن علیه السلام با درایت و دوراندیشی در آن شرایط حساس، چنان سیاستی در پیش گرفت كه مانع از بین رفتن اسلام شد و آنانی را كه نقشه ی محو آثار رسالت پیامبر عظیم الشان اسلام صلی الله علیه و آله را داشتند، با ناكامی مواجه ساخت و این همه، برگرفته از هدایت های الهی و درایت و حكمتی بود كه خداوند منان در امامان شیعه به ودیعت گذارده است. اگر امام حسین علیه السلام و یا هر یك از امامان دیگر نیز در چنین شرایطی قرار می گرفت، همان كاری را انجام می داد كه امام حسن علیه السلام انجام داد، چون این سكان داران هدایت تنها در پی انجام اوامر الهی هستند؛ قیام باشد یا صلح. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

«حسن و حسین امام هستند قیام كنند یا ساكت باشند.» [10] .

برای آشنا شدن با شخصیت امام حسن علیه السلام و این كه آن امام مظلوم در چه شرایطی قرار گرفته بود و یاران و دشمنانش با آن حضرت چگونه رفتار كردند، لازم است رفتار، سخنان و نامه های آن حضرت مطالعه گردد؛ تا بتوان در همه ی ابعاد زندگی (اخلاق، عبادت، سیاست و...) از آن اسوه تقوا و كوه صبر و مقاومت، درس گرفت و در پناه آن نور همیشه تابان، راه پرخطر صراط مستقیم را پیمود.

از آن جا كه كتابی كه دربردارنده ی تمام سخنان آن حضرت و منابع آن ها باشد، در دسترس نبود و از طرفی، چون پس از انتشار سخنان امام حسین علیه السلام توسط پژوهشكده ی باقرالعلوم علیه السلام، عده ای از استادان و شخصیت های فرهنگی تأكید فرمودند كه لازم است جمع آوری،



[ صفحه 15]



تنظیم، تدوین و انتشار سخنان سایر معصومین علیهم السلام نیز ادامه یابد، پژوهشكده ی باقرالعلوم علیه السلام بر آن شد تا سخنان دومین امام معصوم علیه السلام را گردآوری نماید. این كار با كمك خداوند، توسط اعضای محترم گروه حدیث پژوهشكده انجام و به این شكل تنظیم و آماده شد.

كتاب دارای دو بخش است:

1. سخنان امام حسن علیه السلام به ترتیب تاریخی، كه در سه فصل تنظیم شده است.

- فصل اول:سخنان امام حسن علیه السلام در زمان پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله.

- فصل دوم:سخنان امام حسن علیه السلام در زمان امام علی علیه السلام

- فصل سوم:سخنان امام حسن علیه السلام در زمان امامت.

2. سخنان امام حسن علیه السلام به ترتیب موضوعی، كه در چهار فصل قرار گرفته است.

- فصل اول:عقاید.

- فصل دوم:احكام.

- فصل سوم:اخلاق.

- فصل چهارم:ادعیه.

این مجموعه به دو زبان عربی و فارسی منتشر می شود. امیدواریم خداوند توفیق دهد تا سخنان سایر معصومین علیهم السلام نیز آماده و منتشر گردد.

روش كار

روش كار، همان سبك «فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیه السلام» است كه در آن جا بیان كردیم و دوباره تكرار نمی شود؛ فقط به نكات جدیدی كه لازم است، اشاره می شود:

1. سعی شده است احادیث مشترك بین امام حسن و امام حسین علیهماالسلام كه در فرهنگ جامع امام حسین علیه السلام آمده است، در این جا تكرار نشود.

2. در این مجموعه، سخنان و افعال امام حسن علیه السلام جمع آوری شده ولی از آوردن رفتار مداوم، كه جزو سنن و سیره ی دائمی آن امام بود، خودداری شده است. رفتار مداوم معصومین علیهم السلام در مجموعه ای با نام «موسوعة سنن المعصومین علیهم السلام» گرد آمده است و



[ صفحه 16]



به زودی منتشر خواهد شد.

3. از آن جا كه اشعار زیادی از امام حسن علیه السلام نقل نشده، برای آن ها، فصل جدایی در نظر گرفته نشده و در همان باب مربوطه آورده شده است.

امیدواریم تلاش ناچیز ما مورد قبول و عنایت آن امام مظلوم واقع شود و همگان با الهام از سخنان آن حضرت و تأسی به این اسوه ی شجاعت و صبر و اخلاق و عبادت، در شمار پیروان واقعی اهل بیت علیهم السلام قرار گیریم و از پویندگان صراط مستقیم الهی باشیم.

آمین رب العالمین.

گروه حدیث پژوهشكده ی باقرالعلوم علیه السلام

وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی



[ صفحه 21]




[1] اعراف:16؛ (قال فبما أغويتني لأقعدن لهم صراطك المستقيم).

[2] مائده:3؛ (اليوم أكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي...).

[3] مائده:67؛ (يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك...).

[4] مائده:3؛ (اليوم يئس الذين كفروا من دينكم فلا تخشوهم...).

[5] اعراف:22 - 20؛ (فوسوس لهما الشيطان ليبدي لهما ما وري عنهما.... فدلهما بغرور فلما ذاقا الشجرة بدت لهما سوءاتهما...).

[6] اعراف:13؛ (قال فاهبط منها فما يكون لك أن تتكبر فيها...).

[7] الخرائج و الجرائح، 2، ص 574.

[8] مقاتل الطالبيين، ص 62.

[9] همان، ص 63.

[10] مناقب، ج 3، ص 394؛ علل الشرايع، ص 211؛ دعائم الاسلام، ج 1، ص 137.