کد مطلب:149337 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:171

نصح
مسأله ی دوم كه قرآن مجید در مسأله ی تبلیغ روی آن تكیه می كند، چیزی است كه آن به «نصح» تعبیر می نماید. ما معمولا نصح را به خیرخواهی ترجمه می كنیم. البته این معنا درست است ولی ظاهرا خیرخواهی عین معنی نصح نیست، لازمه ی معنی نصح است. «نصح» ظاهرا در مقابل «غش» است. شما اگر بخواهید به كسی شیر بفروشید، ممكن است شیر خالص به او بدهید و ممكن است خدای ناخواسته شیری كه داخلش آب كرده اید بدهید، یا اگر می خواهید سكه ی طلایی را به كسی بدهید ممكن است آن را به صورت خالص بدهید (در حد عیارهای معمولی) و ممكن است به صورت مغشوش بدهید، یعنی در آن غش باشد، نصح در مقابل غش است. ناصح واقعی آن است كه خلوص كامل داشته باشد. توبه نصوح یعنی توبه ی خالص. مبلغ باید ناصح و خالص و مخلص باشد، یعنی در گفتن خودش هیچ هدف و غرضی جز رساندن پیام كه خیر آن طرف است نداشته باشد. مسأله ی اخلاص و خلوص است. [در حدیث آمده است:]


«الناس كلهم هالكون الا العالمون و العالمون هالكون الا العاملون و العاملون هالكون الا المخلصون و المخلصون علی خطر عظیم» مردم در هلاكند مگر اینكه آگاه و عالم باشند (جاهل نمی تواند راهی را پیدا كند)، و علما نیز در هلاكند مگر آنها كه عاملند، و عاملان نیز در هلاكند مگر آنها كه مخلصند، و مخلصان تازه در خطرند.

این داستان را در جلساتی مكرر گفته ام: نقل كرده اند در مرض فوت مرحوم آیت الله بروجردی (اعلی الله مقامه) عده ای اطرافشان بودند. یكی از آنها از ایشان تقاضا كرد كه هم برای یادآوری خودتان و هم برای نصیحت دیگران جمله ای بفرمایید. گفتند: آقا رفتیم ولی كاری نكردیم و اندوخته ای نزد خدا نداریم. یكی از حضار خیال می كرد كه حالا وقت تعارف كردن است، گفت: آقا شما چرا این حرفها را می زنید؟ الحمد لله شما چنین كردید، چنان كردید، مسجد ساختید، مدرسه ساختید، حوزه ی علمیه تأسیس كردید و از این حرفها... همینكه حرفهایش را زد، ایشان رو كردند به حضار و با گفتن جمله ای كه در حدیث است، سكوت كردند. فرمودند: «خلص العمل فان الناقد بصیر بصیر» [1] عمل را پاك تحویل بده كه آن نقاد است و نقد می كند، آن صرافی كه به این سكه رسیدگی می كند خیلی آگاه است.

مسأله ی اخلاص مسأله ی كوچكی نیست. قرآن هم به همین جهت است كه ظاهرا از زبان همه ی انبیاء این سخن را می گوید: «ما اسألكم علیه من اجر» [2] من مزدی برای تبلیغ خودم نمی خواهم، چون ناصحم. ناصح و خیرخواه در عمل خودش باید نهایت اخلاص را داشته باشد.


[1] مواعظ العدديه، ص 124.

[2] ص / 86.