کد مطلب:173026 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:169

قاطعیت
آن گاه كه امام تصمیم به حركت به سوی عراق گرفت عده ای مخالفت كردند و دلیل این خیرخواهان و دور اندیشان، آشنایی با روح پیمان شكنی و بی وفایی حاكم بر مردم كوفه بود. اینان اعتقاد داشتند كوفیان مردمی خوش استقبال و بد بدرقه اند، همان گونه كه امام نیز می دانست. از جمله پیشنهاد دهندگان عبدالله بن عباس بود كه امام علیه السلام در پاسخ او فرمودند:

ای پسر عمو، به خدا سوگند، می دانم كه تو از راه خیرخواهی و مهربانی و دلسوزی این را پیشنهاد می كنی، ولی من تصمیم گرفته ام به سوی عراق حركت كنم. [1] .

همچنین وقتی امام در منزل «زباله» خبر شهادت مسلم بن عقیل را شنید، بعضی فكر می كردند شاید حضرت از حركت خویش منصرف شود، اما امام علیه السلام فرمود:

خبر بس تأثر انگیزی به ما رسیده است و آن كشته شدن مسلم بن عقیل و هانی بن عروه و عبدالله بن یقطر است. شیعیان ما دست از یاری ما برداشته اند. اینك هر یك از شما كه بخواهد در بازگشتن آزاد است و از سوی ما حقی بر گردنش نیست. [2] .


قاطعیت امام حسین علیه السلام در خطبه معروفش در مكه مكرمه به هنگام تبدیل حج تمتع به عمره و خروج از آن مكان مقدس، بیشتر نمایان است، آن جا كه می فرماید:

مرگ، كه سرنوشت فرزندان آدم است، همچون گردنبند بر گردن دختر جوان برازنده و زیباست. چنان به دیدار گذشتگانم مشتاقم، كه یعقوب در اشتیاق دیدار یوسف. برای من مرگی برگزیده اند كه با عشق و افتخار با آن رو به رو می شوم. هم اكنون گویی اعضای پیكر خویش را می نگرم كه آن را گرگ های بیابان های «نواویس» و «كربلا »پاره پاره می كنند و روده های تهی و شكم های گرسنه ی خود را از آنها پر می سازند. از روزی كه با قلم مشیت پروردگار نوشته شده است، گریزی نیست. خشنودی خدا، خشنودی خاندان پیامبر است. در برابر آزمایش او پایداری می كنیم و در برابر، پاداش مقاومت كنندگان را به دست می آوریم. [3] .


[1] كامل ابن اثير، ج 3، ص 276 به نقل سخنان حسين بن علي از مدينه تا كربلا ص 36.

[2] ارشاد، مفيد، ص 223.

[3] ناسخ التواريخ، ج 2، ص 120.