کد مطلب:193 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:420

مـزارعــه
مسأله 1887ـ «مزارعه» آن است كه صاحب زمین، زمین خود را در اختیار زارع بگذارد تا زراعت كند و سهم معیّنی از حاصل را به مالك دهد. قرارداد مزارعه ممكن است با صیغه لفظی باشد، مثلاً بگوید: «من این زمین را در برابر یك سوم حاصل آن برای مدّت دو سال در اختیار تو می گذارم و زارع بگوید: قبول كردم»، یا بدون آن كه صیغه ای بخواند زمین را برای زراعت در اختیار او بگذارد و او تحویل بگیرد (البتّه گفتگوهای لازم درباره مدّت و مقدار حصّه و مانند آن باید قبلاً شده باشد).







شرایط مزارعه



مسأله 1888ـ در مزارعه چند چیز شرط است: 1ـ صاحب زمین و زارع هر دو باید بالغ و عاقل باشند و با قصد و اختیار خود مزارعه را انجام دهند و حاكم شرع آنها را از تصرّف در اموالشان جلوگیری نكرده باشد و سفیه نباشند، 2ـ همه حاصل زمین به یكی از آن دو اختصاص داده نشود. 3ـ سهم هر كدام بطورمشاع باشد، مانند نصف یا ثلث حاصل و مثل اینها، بنابراین اگر شرط كنندكه نوعی از حاصل مخصوص به یكی و نوع دیگر مخصوص به دیگری باشد، یا شرط كنند حاصل فلان قسمت از زمین مال یكی و حاصل قسمت دیگر مال دومی باشد صحیح نیست و نیز اگر صاحب زمین بگوید این زمین را زراعت كن و هرچه می خواهی به من بده باطل است.









[358]



4ـ باید مدّتی را كه زمین در اختیار زارع است معیّن كنند و به اندازه ای باشد كه به دست آمدن حاصل در آن مدّت ممكن شود. 5ـ زمین باید قابل زراعت باشد ولی اگر زمین آماده نیست امّا می توان كاری كرد كه آماده زراعت شود مزارعه صحیح است. 6ـ نوع زراعت را باید معیّن كند، مگر این كه زراعت هر چه باشد تفاوتی در نظر آنها و نظر توده مردم نداشته باشد و یا این كه معلوم باشد كه این زمین برای چه زراعتی مناسب است. 7ـ باید زمین معیّن باشد، بنابراین اگر كسی چند قطعه زمین دارد و بگوید یكی از آنها را به مزارعه دادم در صورتی كه زمینها در مرغوبیّت متفاوت باشد مزارعه باطل است، ولی اگر آن زمینها یكسان است و مثلاً بگوید مقدار پنج هكتار از این زمین را به تو واگذار می كنم مانعی ندارد و نیز ممكن است زمین را بدون این كه زارع دیده باشد با اوصاف برای او بیان كند. 8ـ مخارج زراعت و همچنین بذر و مانند آن را باید معیّن كنند كه بر عهده چه كسی است; ولی اگر مخارجی را كه هر كدام باید بكنند میان مردم آن محل معلوم باشد كافی است.







احكام مزارعه



مسأله 1889ـ اگر مالك یا زارع قرار بگذارد كه مقدار معیّنی از حاصل (مثلاً یك خروار) مال او باشد و بقیّه را میان هر دو تقسیم كنند اشكال دارد.



مسأله 1890ـ هرگاه مدّت مزارعه تمام شود و حاصل به دست نیاید، چنانچه بر اثر كوتاهی زارع باشد صاحب زمین می تواند زارع را وادار كند كه زراعت را بچیند، ولی اگر به خاطر عقب افتادن سال باشد (طبق آنچه متعارف است) مالك باید صبر كند و اگر هیچ كدام نباشد و چیدن زراعت باعث ضرر و زیان زارع شود و مالك ضرری نبیند نیز باید صبر كند، امّا در صورتی كه ضرر متوجّه او شود حق دارد زارع را وادار به چیدن زراعت كند.



مسأله 1891ـ هرگاه به واسطه پیش آمدی زراعت در زمین ممكن نشود، مثلاً قناتها









[359]



خراب شود و آب قطع گردد، در صورتی كه مقداری از زراعت به دست آمده حتّی مثل قصیل (علف) كه می توان آن را به حیوانات داد آن مقدار مطابق قرارداد مال هر دوی آنهاست و در بقیّه، مزارعه باطل است.



مسأله 1892ـ هرگاه زارع زراعت نكند چنانچه زمین در تصرّف او بوده باید اجاره آن مدّت را مطابق معمول به مالك بدهد و اگر نقصی در زمین پیدا شده آن را نیز ضامن است.



مسأله 1893ـ صاحب زمین و زارع بدون رضایت یكدیگر نمی توانند مزارعه را به هم بزنند، ولی اگر به هنگام قرارداد، حقّ فسخ برای هر دو، یا یكی از آن دو معیّن كرده باشند، می تواند مطابق قرارداد، معامله را به هم زند.



مسأله 1894ـ اگر بعد از قرارداد، صاحب زمین یا زارع بمیرد مزارعه به هم نمی خورد و ورثه آنها به جای آنان خواهند بود، ولی اگر زارع بمیرد و شرط كرده باشند كه شخصاً زراعت كند مزارعه به هم می خورد و اگر زراعت نمایان شده باشد باید سهم او را به ورثه اش بدهند، ولی ورثه نمی توانند صاحب زمین را مجبور كنند كه زراعت در زمین باقی بماند، مگر این كه چیدن آن موجب ضرر و زیان آنها شود.



مسأله 1895ـ هرگاه بعد از زراعت و قبل از پایان محصول بفهمند مزارعه باطل بوده اگر بذر از صاحب زمین است زراعت متعلّق به اوست و باید اجرت زارع را مطابق معمول بپردازد و اگر بذر از زارع باشد زراعت مال اوست و باید مال الاجاره زمین را مطابق معمول به صاحب زمین بدهد و چنانچه رضایت به باقی ماندن زراعت تا پایان مدّت در زمین خود ندهد زارع باید آن را بچیند، مگر این كه این كار موجب ضرر و زیان او گردد و باقی ماندن در زمین و پرداختن مال الاجاره موجب ضرر و زیانی برای مالك نباشد.



مسأله 1896ـ اگر بعد از جمع كردن حاصل و تمام شدن مدّت مزارعه، ریشه زراعت در زمین بماند و سال بعد دو مرتبه حاصل دهد چنانچه صاحب زمین و زارع از آن صرف نظر نكرده باشند حاصل سال دوم مطابق سال اوّل باید تقسیم شود.