کد مطلب:210899 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:136

لطیفه
یكی از سادات وعاظ كه شاعر و ادیب و سخن سنج بوده در سالی كه تهران اداره ارزاق تشكیل یافت و نان به صورت نامطلوب درآمد هم سیاه و گران و كمیاب شد در تكیه دولت كه آن را مدیر منحرف العقیده بانك خراب كرده در حضور شاه به منبر رفت و این آیه را تلاوت نموده كه و كل شی ء احصیناه فی امام مبین گفت امام مبین بد هیچ كس را نمی خواهد و لذا سیدالشهداء روز عاشورا در حق دشمنان خود نفرین نكرد بلكه دعا كرد آنجا كه به عمر سعد فرمود امیدوارم از گندم ری نخوری آن حضرت می دانست كه نانش به این بدی می شود نمی خواست دشمن نان بد بخورد او گفت آیا نمی دانم از اداره ارزاق است یا از اراده ی رزاق است و این جمله سبب شد كه نان شهر به صورت مطبوعی درآمد!!



[ صفحه 404]



امام جعفر صادق علیه السلام هم در حق دشمنان خود دعا می كرد و آن دعا رد نمی شد زیرا خداوند به اولیاء خود وعده داده آنها را مسلط بر امور نماید و منویات آنها را هم برآورد و ما یشاؤن الا ان یشاء الله كه آنها جز آنچه خدا می خواست نمی خواستند و هر چه آنها می خواستند مشیت و اراده حق بوده و لذا خداوند دعای آنها را حتما مستجاب می كرد دعای پیغمبر صلی الله علیه و آله بلافاصله مستجاب می شد و دعای حضرت زهرا (س(15 سال طول كشید درباره عمر كه دستخط پیغمبر را در فدك پاره كرد در حق او دعا كرد خداوند شكم او را پاره كند و چنین هم شد و دعاهای حضرت سیدالشهداء و حضرت سجاد و بالاخص دعای حضرت امام صادق علیه السلام درباره دشمنان به زودی مستجاب می شد مخصوصا در شش هفت بار كه منصور از روی خشم و غضب آن حضرت به قصد آزار و قتل احضار نمود همه این موارد با دعا رفع خطر شد و از آن جمله ادعیه حضرت صادق كه به زودی مستجاب شد درباره كسانی بوده كه حضرت زید بن علی بن الحسین را به دار آویختند و این شعر را خواندند و مفاخره می نمودند.

در كتاب نثرالدرر آبی روایت شده كه چون حكم بن عباس كلبی گفت:



صلبنا لكم زیدا علی جذع نخلة

و لم ارا مهدیا علی الجذع یصلب



و قسم بعثمان علیا سفاهة

و عثمان خیر من علی و اطیب



چون این خبر به حضرت صادق علیه السلام رسید دست های خود را بلند كرده و گفت «فبلغ قوله اباعبدالله علیه السلام فرفع یدیه الی السماء و هما یرعشان فقال اللهم ان كان عبدك كاذبا فسلط علیه كلبك فبعثه بنوامیه الی الكوفه فافترسه الاسد».

امام ششم با حال پریشان از پروردگار خود درخواست نمود كه پروردگارا اگر این بنده تو دروغ می گوید (او زید بن علی را مصلوب نموده) سگ خود را بر او مسلط كن.

و در اثر دعای امام صادق بنوامیه او را از شام به كوفه فرستادند كه بین راه شیری بر او حمله كرد و او را درید به جهنم واصل ساخت و چون به امام صادق علیه السلام خبر دادند.

«و قال الحمد لله الذی انجزنا ما وعدنا» [1] .

سپاس خدای را كه آنچه به ما وعده داده بود وفا كرد و آن استجابت دعا است. ابن حجر بدین عبارت نقل كرده.



صلبنا لكم زیدا علی جذع نخلة

و لم نر مهدیا علی الجذع یصلب





[ صفحه 405]



«قال علیه السلام اللهم سلط علیه كلبا من كلابك: فافترسه الاسد».

و دعای امام صادق چنین بوده:

«یا ذالقوة القویه و یا ذاالمحال الشدید و یا ذاالعزه التی كل خلق لها ذلیل - اكفنی هذه الطاغیة و انتقم لی منه».

ای پروردگاری كه دارای قوی ترین نیروها هستی و سخت ترین مشكل را حل می كنی و دارای عزتی هستی كه همه خلق ذلیل تو می باشند مرا از دست این طاغی (داود بن علی حاكم مدینه) نجات ده و انتقام مرا از او بگیر.

ساعتی گذشت كه صدای واویلا بلند شد و گفتند داود مرده است و ابن حجر این واقعه را در صواعق بدین عبارت نقل كرده:

«و قتل بعض الطغاة مولاه فلم یزل الیه یصلی ثم دعا علیه عند السحر فسمعت الاصوات بموته».

حاكم مدینه كه داود بن علی كه از اقارب منصور خلیفه و مردی بداندیش بود از غلام ها و بستگان امام ششم را كشته بود امام به محض اطلاع در سر شب نمازی خواندند و در حق او این دعا را نموده كه هنوز سحر نشده بود صدای گریه از خانه او بلند شد و گفتند حاكم مرده است و نظایر آن در كتب اخبار و احادیث بسیار دیده می شود.


[1] ابن حجر در صواعق اين واقعه را نسبت به حكم بن عباس كلبي نقل كرده است.