کد مطلب:211490 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:117

عقاقیر
فرمود در عقایر و نباتاتی كه خداوند عالم برای دردها آفریده و خواصی كه در آنها نهفته است و خواص آن در عروق و اعماق مفاصل بدن نفوذ می كند و مواد غلیظه سوداویه و بلغمیه را می كشد و می كشد و دفع می كند مثل شاه



[ صفحه 375]



تره افتیمون كه دفع بادهای مضره بدن است یا سكبینج كه دافع ورم است و هزاران خاصیت دیگر كه برای بدن انسان است - كه خداوند منافع بی شماری در آنها عنایت فرموده است و كلید فهم آن را به عقل و تجربه داده كه این خواص را مردان زیرك دریابند و خداوند حیوانات را هم متفطن قرار داده تا این گیاهان داروئی مسموم و عقاقیر را نخورند و مزاجشان از آفت آنها مصون بماند - و از عجایب لطایف حكمت الهی این است كه هر وقت حیوانات مزاجشان یبس شود و علتی یابد یكی از این نباتات را به وحی حقنه می خورند تا مزاجشان اصلاح شود.

فرمود از حكمتهای الهی این است كه خداوند این گونه نباتات را در صحراها و بیابانها رویانیده تا مردم شهرنشین به اشتباه و نادانی و بی خبری از آن استفاده نكنند كه به ضررشان تمام شود و شامه حیوانات را ممیز بدی آن قرار داده تا آنها هم نخورند فقط با علم و تجربه و آزمایش از خواص آن باید استفاده درونی و برونی نمود.

فرمود كوچكترین نتیجه این گیاهای ناچیز این است كه می توان از آن كاغذ ساخت و پادشاهان و رعایا محتاج به كاغذ هستند.

امام (ع) در این جا درس كاغذسازی را هم تعلیم فرمود و در همان قرن دوم كاغذسازی مسلمین در بغداد شروع شد.

به علاوه از آنها حصیر و انواع صنایع دیگری می توان ساخت (كه امروز چمدان و كلاه و لباس و كیف و غیره می سازند) و ظروف صندوقها و شیشه ها و آبگینه ها می گردد تا محفوظ بماند.

فرمود آنچه خداوند مقرر فرموده از برگها و مدفوعات حیوانات یا انسان همه مورد استفاده در طبیعت است مردم نفع آنها را در زراعت و فلاحت نمی دانند برای تقویت درختان میوه دار هیچ چیز بهتر از مدفوع حیوانات نیست و برای تنوع و تكثیر و تزیید گلها هیچ چیز بهتر از برگهای خشك درختان نیست فرمود مردم نمی دانند كه آنچه خداوند آفریده است دو بازار دارد یكی بازار علم و دانش كه به تجزیه و تجربه حاصل شده و بازار كسب و تجارت و صنعت كه مورد داد و ستد و كار و فعالیت مردم می باشد و اینها همه از نعم لایتناهی الهی است كه باید همه بشناسند و شكر نعمت حق گویند.

مفضل گفت چون سخن بدینجا رسید وقت نماز شد و با بشاشتی تمام برخاسته و آنچه فرموده بود نوشتم و حفظ كردم و مهیای روز چهارم شدم.



[ صفحه 376]