کد مطلب:223634 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:220

مقدمه
یا سائرا زائرا إلی طوس

ابلغ سلامی الرضا و حط به



مشهد طهر و ارض تقدیس

اكرم رمس الخیر مرموس



صاحب بن عباد

بسم الله الرحمن الرحیم

آفتاب درخشان دین مقدس اسلام پس از قرون متوالیه كه تاریكی جهالت و نابخردی سطح اندیشه و افكار مردم جهان را فراگرفته بود و افق دماغ آنها را در سیاهی نادانی نگاهداشته و هر دسته ای از بشر گرفتار قسمتی از خرافات شده و هر طبقه ای پابست یك سلسله عقایدی گردیده بودند كه افكار واهی بشری آنها را بوجود آورده بود و این خرافات مردم را در وادی جهالت و ضلالت سرگردان ساخته و مانند شهری كه تمام آثار و ابنیه بلند و پستش زیر برف پنهان گردد كلیه غرائز ممتاز بشری كه باید از هر یك از آن وسایل تكامل و موفقیت بدست آید همه در زیر ظلمت جهالت منغمر و چون آتش در زیر خاكستر بدبختی پنهان و ناپدید گردیده بود كه پرتو اشعه طلائی رنگ خورشید درخشان اسلام از مشرق كوه حرا در قله جبل نور در مكه تابیدن گرفت و با صدای مهیبی لرزاننده كه همه شنوندگان را بر خود بلرزانید مقرون گردیده و از لسان وحی خطاب رسید اقرأ باسم ربك الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ و ربك الاكرم، و الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم [1] بخوان بنام آفریننده ای كه انسان را از علقه ایجاد كرد - بخوان و بزرگ گردان نام آنكس را كه علم و دانش بتو آموخت دانشی كه هیچكس درجه و مرتبه علم و دانش را نمی دانست؟؟!!

این خورشید علم و فضیلت تمام برف جهالت و نابخردی را آب كرده و با نسیم جان بخش



[ صفحه 2]



خود خاكستر جهالت را بباد داد و با نور شدید خویش تاریكی را از سطح فكر و افق عقل بشر زدود و ظلمات نادانی را از بین برد و نور علم و دانش را تا اعماق آدمی تابش داد تا بدرجات كمال لایق خود رسیدند و تمدنی بوجود آوردند كه دنیای بشریت هنوز مرهون و مدیون آنست!!

آفتاب نبوت اسلام برای خاتمیت دوره رسالت در بروج ولایت ائمه اطهار گردش می كرد و خداوند آفریننده دانای توانا منظومه شمسی نبوت را به پیكره ولایت مطلقه الهیه خود كه در گردش انداخته بود متظاهر و متجلی گردانید و آنچه را كه بشر بدان نیازمند بود در مدت 23 سال بوسیله پیغمبر محبوبش حضرت محمد بن عبدالله (ص) كه بزرگترین منجی عالم بشریت بود بر مردم جهان عرضه داشت كه در سیر تكامل خود پیش روند و ائمه اطهار پس از او در مدت سه قرن آن آموزش را بطریق پرورش بمردم جهان آموختند؟!

مسلمین صدر اسلام یعنی همانها كه در تیه جهالت بسر می بردند و پابست خرافات و موهومات بودند یك مرتبه در مكتب توحید جنبش كرده و بطرف علم و عقل و كمال فضیلت سرعت باد و برق پیش رفتند.

آفتاب نبوت در برج ولایت علوی تابیدن گرفت و تمام مظاهر فاضله انسانیت را ظاهر ساخت و علوم و بینش بشر را تا مرتبه كمال نشان داد و با توجه به حدیث انا مدینة العلم و علی بابها هر كس در این مدینه فاضله اسلامی وارد می شد و یا از این ببعد نیز وارد شود از ساحت مقدس علوی درس علم و فضیلت گرفته به مكتب توحید آشنا می شود و حقیقت علم و تقوی را در می یابد.

دریای مواج و خروشان علم علی بن ابیطالب امیرالمؤمنین علیه السلام برای مردم موج می زد و آهنگی بسیار ملایم طبع بگوش وجدان می رسانید كه سلونی قبل ان تفقدونی بپرسید از علی قبل از آنكه او را نیابید و چون شخصیت علمی علی (ع) نابود و محو شدنی نیست همیشه هر كس علم و دانش بخواهد ناگزیر است در پیشگاه آستان باب مدینه علم علی زانوی ادب بر زمین زند و گوش هوش فرادارد تا از ندای آسمانی او مطلوب خود را بدست آورد و بروح علم و دانش كلی مأنوس گردد.

در آن عصر گروهی هنوز علی ابن ابیطالب را نشناخته بودند نمی دانستند چه گوهر گرانبهائی است ولی ایرانیان حساس و فكور چون مراتب علاقه پیغمبر (ص) را بدو دیدند



[ صفحه 3]



و آیات و احادیث فضیلت او را بشنیدند و هر چه بآن كوه علم و حلم و وقار نزدیك می شدند در برابر او كوچكتر گردیده و ملازمت می گرفتند ایرانیان در ساحت اقیانوس علم و فضیلت علوی خیمه و خرگاه زدند و از امواج خروشان آن جواهر و لئالی تابناكی بدست آوردند و بدین جهت ابتكار علم و تألیف و تصنیف كتب و تقدم و تفوق فرهنگی را در دست گرفتند و بشهادت تاریخ اولین دانشمندی كه در اسلام كتاب نوشته ایرانی و از شیعه بوده [2] هر چه اطراف حیات معنوی علم و فضیلت علی را بیشتر می گرفتند دشمنان هم در آزار و اذیت آنها بیشتر می كوشیدند تا آنجا كه بنی امیه و حرب اموی جنحه و جنایت را بسر حد كمال رسانیدند و شرح مفصل آنرا در كتاب سیدالشهداء نگاشته ام.

در مدت 28 سال حكومت و بیست سال خلافت معاویه تا آنجا كه امكان پذیر بوده در محو آثار علوی و هواخواهان او بذل سعی شد كه در این مدت علم و فرهنگ اسلام كه مبتنی بر قرآن و حدیث بود رو بضعف و فتور نهاد و هر چه را از دانش و معارف بود بمیل خود ترجمه و تفسیر می كردند و مردم را از راه تكامل اسلامی دور می داشتند. [3] .

اسلام در جریان تاریخ از زمان پیغمبر (ص) تا نهضت حسینی مواجه با تحولات شدید گردیده و آخرین دفاع پیشوایان دین اسلام خونی بود كه از حضرت ابی عبدالله الحسین الشهید (ع) ریخته شد و فداكاری او انقلابی دامنه دار بوجود آورد كه اگر با تعمق بتاریخ اسلام و عمال جنایت كار اموی بنگریم عظمت مقام حسینی را خواهیم دریافت و هر چه در این باره گرفته شده حق مطل را ادا نشده است در نتیجه سیادت و اعلمیت ائمه دین ثابت گردید و فرصتی برای دوران زندگی امام باقر و حضرت امام صادق (ع) بوجود آورد كه از این سیادت و اعلمیت استفاده كردند.

امواج علوم و دانش اقیانوس بی حد و حصر باب مدینه علم در جوش و خروش و در سینه امیرالمؤمنین علی (ع) گره خورده بود اما محیط اجازه نمی داد كه این امواج لؤلؤ و لالای قعر دریای علوم آسمانی را بیرون ریزد و لذا آن حضرت می رفت سر چاهها درد دل



[ صفحه 4]



می كرد و مكرر شنها را بدست عقب نموده رمز علم و دانش را آشكار می ساخت و مكرر می فرمود سینه علی از تاریكی محیط و عدم قابلیت آن تنگ شده است و بی اختیار می گفت معاشر الناس بپرسید هر چه می خواهید قبل از آن كه مرا نیابید و معدودی سؤالات عادی در خور فهم آن عصر می كردند مخزن علوم و دانش علوی در خلال كلمات و خطب و بیانات و قضایا مكتوم ماند و فقط سینه به سینه به مقام ولایت نقل و انتقال می شد تا در دوره جعفری رشد علمی مردم بیشتر شد و مانند هشام بن حكم و جابر بن حیان و ثابت بن غره و دوازده هزار مرد دانشمند نیرومند متبحر و متخصص در فنون مختلفه فقه و حدیث و تفسیر و علوم طبیعی و ریاضی و فلسفی بودند كه از رشته های مختلف علوم می پرسیند و علم و دانش می آموختند. [4] .

افكار مردم پرورش داده شده و اذهان عمومی روشن و باز شد و یك حركت فكری بوجود آمد. و مردم توجه و استقبال شایانی به مكتب جعفری نمودند مقدمه آن جنبش علمی شد كه در عصر هارون و مأمون بوجود آمد و كتب سریانی و رومی و یونانی و ایرانی جمع آوری، فلسفه فقه، ریاضیات، فلكیات و هیئت و نجوم بحث و مذاكره می شد منطق و كلام و حكمت و فقه و اصول عقاید حلاجی و تشریح و تحلیل گردید بطوریكه در مكتب جعفری مفصل بحث كرده ام - این دوازده هزار دانشمند بزرگ كه هر یك نابغه بودند و چهار هزار مدرس و چهارصد مؤلف پیدا شدند ولی این فرصت را از امام كاظم (ع) گرفتند او را تبعید و زندانی كردند [5] و نگذاشتند مكتب اسلام بكار خود ادامه دهد روی این اغراض باز رشته كار متشتت شد و دوباره درباره توحید علمای یهود و نصاری و مجوس و طبیعی القاء شبهه كردند مذاهب اربعه را در مقابل مذهب جعفری ایجاد نمودند عقاید كلامی و فلسفی موجب پریشانی اذهان مسلمین گردید و چون مأمون هم دارای شخصیت علمی بود و محیط دانش و بینش را پرورش و توسعه می داد و از دانشمندان حمایت می كرد و در ضمن عقیده هم داشت كه علم و سیادت در خاندان علی است و باید یك رشته از حكومت هم دست افضل اولاد علی باشد تا كشور پهناور او از تعرض و انقلاب و دعوای خلافت علویان و امویان هر دو مصون بماند این عقیده و نیاز علمی محیط هم موجب شد كه افكار و اندیشه های مخالف با هم تماس حاصل كرده قوت و نیرو گرفته و روحیه جامعه نیازمند یك عالم آسمانی كه از مكتب شدید القوای نبوت و از مهبط



[ صفحه 5]



وحی و الهام سرچشمه گرفته باشد و بتواند در شرایط حاضر در محیط خلافت مأمون مشكلات عقاید و افكار و معضلات علمی را حل و تحلیل نماید و گرهی كه روی گره های سابق زده اند باز كند و حقایق علمی را به مردم بفهماند.


[1] سوره علق.

[2] بكتاب الاوايل و ريشه علوم و فنون و اصل الشيعه و اساس الشيعه مراجعه شود.

[3] براي اثبات اين حقيقت تاريخ مراجعه شود بكتاب اعيان الشيعه جلد اول و اصل الشيعه و الشيعة و الفنون. و عوامل قيام سيدالشهداء از نويسنده اين كتاب كه در 1333 چاپ شد و كتاب الامية في الجاهلية و الاسلام اثر دانشمند معاصر آقاي حاجي سيد جواد كليددار كربلا.

[4] بشرحي كه در سه جلد زندگاني امام جعفر صادق (ع) بيان شده است.

[5] محيط آن عصر و خدمات برجسته امام كاظم (ع) را در دو جلد نوشته ام.