کد مطلب:223990 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:119
امامت
من مات و لم یعرف امام زمانه
مات میتة الجاهلیة حدیث نبوی
ان الله جعل اهل بیتی كسفینة النجاة فی قوم
نوح من ركبها نجی و من رغب عنها غرق حدیث نبوی
اول باید فهمید امام كیست و وجوب او برای چیست؟ و ما این مطلوب را حل می كنیم تا باصل موضوع بپردازیم.
در جامعه بشر و امنیت اجتماعی آدمیان چون انسان مدنی بالطبع است و خواهی نخواهی باید با هم زندگی كنند و حداكثر جامعه كه موجبات زندگانی یكدیگر را می توانند فراهم كنند كمتر از ششصد نفر نمی تواند باشد و قهرا این افراد در حقوق فردی و مالكیت بهم برخورد
[ صفحه 377]
و تماس حاصل می كنند و باید مراجع صلاحیت دار بكار آنان رسیدگی كنند و نزاع و نقار و كدورت افراد را بر طرف نمایند تا نظم عمومی و حسن انتظام باقی بماند و چون قوانین اجتماعی كه پدیده فكر خود آن افراد باشد نمی تواند تمام احتیاجات اجتماعی و اشتراكی و را حل كنند باید فكری برتر و بالاتر از همه باشد كه تمام جهات و خصوصیات فطری و طبیعی و محیط زمان و مكان را رعایت كرده قانون را بر طبق آن مقرر دارند و این مرجع جز در مكتب تربیتی ربوبی و خانه وحی و الهام نیست باید قانونگزار آسمانی باشد تا قوانین جامع و مفیدی كه برای همیشه بشر در هر حال باشند از زبان وحی بگیرد و بمردم برساند و چون این امر در افق فكر بشر راه ندارد ناگزیر باید در میان جامعه حكومت آسمانی باشد و آنهم بنام پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم و كسانی كه منصوصا در مكتب تربیتی او و خاندان وحی و الهام تربیت شده باشد یعنی امام بوده و آنها بمنزله عقل بدن و قلب در تن واقف بتمام اعضاء و اجزاء كشور وجود بوده بر كلیه ی واردت و نتایج حاصله آگاهی دارند و حكومت آنها روی علم آسمانی است و تربیتی است كه زبان وحی بآنها آموخته است. این زعیم و پیشوا باید مانند جاذبه بین فلزات مختلف رابطه بین افراد و جمع و تفرقه آنها و رفع دشمنی ها و حل مشكلات و حفظ مصالح باشد خواه بین بعضی با بعض دیگر یا بین آنها و دشمنان و رقیبان و هم چنین هدایت آنها بواجبات و طریق مستقیم و تهیه احتیاجات و كفالت ترقی شئون زندگی مادی و معنوی و اصلاح حالات فردی و خانوادگی و تأمنین سعادت و رستگاری آینده آنها می باشد. این امام بمنزله قدر جامع بشر است كه اگر نباشد جمع آنها پریشان خواهد شد و لذا امام را تشبیه بشمس كرده گفته اند وجود امام مانند آفتاب است برای كلیه موجودات كه تربیت كننده و زنده نگاه دارنده همه موجودات است اگرچه مدتی هم پشت ابر پنهان و ناپیدا باشد این اما در مكتب شدید القوای وحی تربیت شده و آنچه را می خواهد بدیگری بیاموزد قبلا خودش عمل می كند و با ترجمه عملی بدیگران می آموزد چنانچه امیرالمؤمنین عملا چنین می كرد.
«احتجاج هشام با عمرو بصری برای اثبات مقام امامت» [1] .
امامت از اركان اصول دین اسلام است و چون بعقیده فرقه امامیه منصوص و مشخص و منصوب از طرف پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم بامر خداوند است باید پس از رسول خدا زمام امور را بدست گرفته و حكومت بر كلیه موجودات نماید و امام در نظر امامیه دارای مقام ولایت مطلقه است.
[ صفحه 378]
كه در مبحث ولایت شرح داده شده و 72 فرقه دیگر مسلمین در این مورد اختلاف دارند و چون امام بمنزله قلب است در بدن و محور چرخ وجود است اگر كسی او را نشناسد بخود پی نبرده و در ظلمات جهالت بسر خواهد برد و لذا تمام فرق مسلمین در وجوب امام اعتراف و اقرار كرده اند نهایت در نصب و تعیین آن اختلاف دارند.
امامیه معتقدند نصب امام واجب است اجماعا و دیگران اختلاف كرده اند در اینست كه آیا بر خدایتعالی واجب است یا بر خلق و آیا وجوب آن بحكم عقل است یا از راه سمع و خبر امامیه گفته اند نصب امام و خلیفه بر رسول خدا واجب است كه یكی از امت خود را بامر خدا انتخاب نموده و بامت معرفی كند و شرط خلافت رسول الله عصمت است كه باید در عصر خود در جمع طوایف امت در صفات كمالیه مقدم باشد و آن خلیفه باید بامر پیغمبر خلیفه و جانشین بعد از خود را معین كند تا عملا زمین خالی از حجت نباشد و او باید مفسر قرآن و مبین اخبار و عترت و اهل بیت پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم باشد.
در اسلام بدلایل عقلی و نقلی قرآن و احادیث بسیاری كه در دست است، رسول خدا پسر عم و دامادش علی مرتضی را بولایت و امامت و خلافت و وزارت وصایت منصوب و منصوص قرار داد و صدها حدیث در این باره است كه سنی و شیعه در آن اتفاق دارند ولی عامه لغت امامت را معنی دیگری كرده اند. ما این بحث را با چهل حدیث معتبر سنت و چهل حدیث معتبر شیعه و صدها حدیث نبوی درباره انتصاب و نص امام علی علیه السلام در كتاب (امیرالمؤمنین) كه در سال 1331 شمسی و سال 1333 چاپ شد و نوشته ایم و اینجا فقط بیك حدیث اكتفا می كنیم و علاقه مندان را بكتاب امیرالمؤمنین كه حاصل مطالعه هزارها جلد كتاب است مراجعه می دهیم.
مورخین شیعه و سنی اتفاق دارند كه پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم فرموده یا علی انت منی بمنزلة هرون من موسی الا انه لا نبی بعدی و آنگاه فرمود ائمه بعد از علی فرزندان و تربیت شده گان مهد نبوت و ولایت می باشند اولنا محمد و آخرنا محمد و اوسطنا محمد و اسامی 12 نفر را از علی بن ابیطالب تا حجة بن الحسن العسكری یك یك نقل فرموده اند. [2] .
[ صفحه 379]
مات میتة الجاهلیة حدیث نبوی
ان الله جعل اهل بیتی كسفینة النجاة فی قوم
نوح من ركبها نجی و من رغب عنها غرق حدیث نبوی
اول باید فهمید امام كیست و وجوب او برای چیست؟ و ما این مطلوب را حل می كنیم تا باصل موضوع بپردازیم.
در جامعه بشر و امنیت اجتماعی آدمیان چون انسان مدنی بالطبع است و خواهی نخواهی باید با هم زندگی كنند و حداكثر جامعه كه موجبات زندگانی یكدیگر را می توانند فراهم كنند كمتر از ششصد نفر نمی تواند باشد و قهرا این افراد در حقوق فردی و مالكیت بهم برخورد
[ صفحه 377]
و تماس حاصل می كنند و باید مراجع صلاحیت دار بكار آنان رسیدگی كنند و نزاع و نقار و كدورت افراد را بر طرف نمایند تا نظم عمومی و حسن انتظام باقی بماند و چون قوانین اجتماعی كه پدیده فكر خود آن افراد باشد نمی تواند تمام احتیاجات اجتماعی و اشتراكی و را حل كنند باید فكری برتر و بالاتر از همه باشد كه تمام جهات و خصوصیات فطری و طبیعی و محیط زمان و مكان را رعایت كرده قانون را بر طبق آن مقرر دارند و این مرجع جز در مكتب تربیتی ربوبی و خانه وحی و الهام نیست باید قانونگزار آسمانی باشد تا قوانین جامع و مفیدی كه برای همیشه بشر در هر حال باشند از زبان وحی بگیرد و بمردم برساند و چون این امر در افق فكر بشر راه ندارد ناگزیر باید در میان جامعه حكومت آسمانی باشد و آنهم بنام پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم و كسانی كه منصوصا در مكتب تربیتی او و خاندان وحی و الهام تربیت شده باشد یعنی امام بوده و آنها بمنزله عقل بدن و قلب در تن واقف بتمام اعضاء و اجزاء كشور وجود بوده بر كلیه ی واردت و نتایج حاصله آگاهی دارند و حكومت آنها روی علم آسمانی است و تربیتی است كه زبان وحی بآنها آموخته است. این زعیم و پیشوا باید مانند جاذبه بین فلزات مختلف رابطه بین افراد و جمع و تفرقه آنها و رفع دشمنی ها و حل مشكلات و حفظ مصالح باشد خواه بین بعضی با بعض دیگر یا بین آنها و دشمنان و رقیبان و هم چنین هدایت آنها بواجبات و طریق مستقیم و تهیه احتیاجات و كفالت ترقی شئون زندگی مادی و معنوی و اصلاح حالات فردی و خانوادگی و تأمنین سعادت و رستگاری آینده آنها می باشد. این امام بمنزله قدر جامع بشر است كه اگر نباشد جمع آنها پریشان خواهد شد و لذا امام را تشبیه بشمس كرده گفته اند وجود امام مانند آفتاب است برای كلیه موجودات كه تربیت كننده و زنده نگاه دارنده همه موجودات است اگرچه مدتی هم پشت ابر پنهان و ناپیدا باشد این اما در مكتب شدید القوای وحی تربیت شده و آنچه را می خواهد بدیگری بیاموزد قبلا خودش عمل می كند و با ترجمه عملی بدیگران می آموزد چنانچه امیرالمؤمنین عملا چنین می كرد.
«احتجاج هشام با عمرو بصری برای اثبات مقام امامت» [1] .
امامت از اركان اصول دین اسلام است و چون بعقیده فرقه امامیه منصوص و مشخص و منصوب از طرف پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم بامر خداوند است باید پس از رسول خدا زمام امور را بدست گرفته و حكومت بر كلیه موجودات نماید و امام در نظر امامیه دارای مقام ولایت مطلقه است.
[ صفحه 378]
كه در مبحث ولایت شرح داده شده و 72 فرقه دیگر مسلمین در این مورد اختلاف دارند و چون امام بمنزله قلب است در بدن و محور چرخ وجود است اگر كسی او را نشناسد بخود پی نبرده و در ظلمات جهالت بسر خواهد برد و لذا تمام فرق مسلمین در وجوب امام اعتراف و اقرار كرده اند نهایت در نصب و تعیین آن اختلاف دارند.
امامیه معتقدند نصب امام واجب است اجماعا و دیگران اختلاف كرده اند در اینست كه آیا بر خدایتعالی واجب است یا بر خلق و آیا وجوب آن بحكم عقل است یا از راه سمع و خبر امامیه گفته اند نصب امام و خلیفه بر رسول خدا واجب است كه یكی از امت خود را بامر خدا انتخاب نموده و بامت معرفی كند و شرط خلافت رسول الله عصمت است كه باید در عصر خود در جمع طوایف امت در صفات كمالیه مقدم باشد و آن خلیفه باید بامر پیغمبر خلیفه و جانشین بعد از خود را معین كند تا عملا زمین خالی از حجت نباشد و او باید مفسر قرآن و مبین اخبار و عترت و اهل بیت پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم باشد.
در اسلام بدلایل عقلی و نقلی قرآن و احادیث بسیاری كه در دست است، رسول خدا پسر عم و دامادش علی مرتضی را بولایت و امامت و خلافت و وزارت وصایت منصوب و منصوص قرار داد و صدها حدیث در این باره است كه سنی و شیعه در آن اتفاق دارند ولی عامه لغت امامت را معنی دیگری كرده اند. ما این بحث را با چهل حدیث معتبر سنت و چهل حدیث معتبر شیعه و صدها حدیث نبوی درباره انتصاب و نص امام علی علیه السلام در كتاب (امیرالمؤمنین) كه در سال 1331 شمسی و سال 1333 چاپ شد و نوشته ایم و اینجا فقط بیك حدیث اكتفا می كنیم و علاقه مندان را بكتاب امیرالمؤمنین كه حاصل مطالعه هزارها جلد كتاب است مراجعه می دهیم.
مورخین شیعه و سنی اتفاق دارند كه پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم فرموده یا علی انت منی بمنزلة هرون من موسی الا انه لا نبی بعدی و آنگاه فرمود ائمه بعد از علی فرزندان و تربیت شده گان مهد نبوت و ولایت می باشند اولنا محمد و آخرنا محمد و اوسطنا محمد و اسامی 12 نفر را از علی بن ابیطالب تا حجة بن الحسن العسكری یك یك نقل فرموده اند. [2] .
[ صفحه 379]
[1] پيشواي اسلام ص 454 - چهارده معصوم ص ج 1 - اميرالمؤمنين ص.
[2] غايةالمرام و ترجمه آن بنام كفايةالخصام ص 72 مي نويسد در اين موضوع از عامه به 9 طريق و از خاصه به 19 طريق حديث وارد شده كه علي جانشين رسول خداست - كتاب زندگاني اميرالمؤمنين ص 42 - منتقم حقيقي - چهارده معصوم.