کد مطلب:224 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:382

نجاسات
(مسأله 68) نجاسات یازده چیز هستند:



اوّل: ادرار، دوم: مدفوع، سوم: منی، چهارم: مردار، پنچم: خـون، ششم و هفتم: سگ و خوك، هشتم: كافر، نهم: شراب، دهم: فقّاع، یازدهم: عرق شتر نجاستخوار.





1 و 2 ـ ادرار و مدفوع



(مسأله 69) ادرار و مدفوع انسان و هر حیوان حرام گوشتی كه خون جهنده دارد (یعنی اگر رگ آن را ببرند، خون از آن جستن می كند) نجس است، ولی فضله حیوانات كوچك مثل پشه و مگس كه گوشت ندارند پاك است.



(مسأله 70) بنابر احتیاط از فضله پرندگان حرام گوشت اجتناب شود گرچه اقوی عدم نجاست آن است.



(مسأله 71) ادرار و مدفوع حیوان نجاستخوار و حیوانی كه انسان آن را وطی كرده (یعنی با آن نزدیكی نموده) و همچنین ادرار و مدفوع گوسفندی كه با خوردن شیر خوك گوشت آن محكم شده باشد، بنابر احتیاط نجس است.





3 ـ منی



(مسأله 72) منی حیوانی كه خون جهنده دارد، نجس است و در حیوان



[18]

حلال گوشت این حكم مبنی بر احتیاط است.





4 ـ مُردار



(مسأله 73) مردار حیوانی كه خون جهنده دارد نجس است، چه خودش مرده باشد و چه به صورت مشروع كشته نشده باشد، و ماهی چون خون جهنده ندارد ـ اگرچه در آب بمیرد ـ پاك است.



(مسأله 74) برخی از اجزاء مردار انسان و حیوان (به غیر از سگ، خوك، و كافر غیر كتابی) كه روح ندارند، یعنی اگر آسیبی به آنها برسد ایجاد ناراحتی نمی كند، مثل پشم، مو، كرك، استخوان و قسمتی از دندان، پاك می باشند.



(مسأله 75) اگر از بدن انسان یا حیوانی كه خون جهنده دارد در حالی كه زنده است، گوشت یا چیز دیگری را كه روح دارد جدا كنند، نجس است. ولی، گوشت، پوست یا عضوی كه از انسان جدا و به قسمت دیگر بدن یا به انسان دیگری متصل می گردد، در صورتی كه جزء زنده وی محسوب شود، پاك است.



(مسأله 76) پوستهای مختصر لب و جاهای دیگر بدن كه هنگام افتادن آنها رسیده، اگرچه آن را بكنند پاك است ولی، بنابر احتیاط مستحب، باید از پوستی كه موقع افتادن آن نرسیده و آن را كنده اند اجتناب نمایند.



(مسأله 77) تخم مرغی كه از شكم مرغ مرده بیرون می آید، اگر پوست داشته باشد ـ گرچه پوستِ روی آن سفت نشده باشد ـ پاك است ولی، ظاهر آن را باید آب كشید.



(مسأله 78) اگر بره و بزغاله و مانند آنها پیش از آن كه علفخوار شوند بمیرند، پنیرمایه ای كه در شیردان آنها می باشد پاك است، ولی ظاهر آن را باید آب كشید.



(مسأله 79) داروهای روان، عطر، روغن، واكس، صابون، مواد خوراكی و مانند آنها كه از كشورهای غیر اسلامی می آورند، اگر انسان یقین به نجاست آنها نداشته باشد، پاكند.



(مسأله 80) گوشت، پیه و چرمی كه در بازار مسلمانان فروخته می شود و یا در دست مسلمان می باشد، پاك است، ولی اگر بدانند آن مسلمان آنها را از كافر گرفته و رسیدگی نكرده كه از حیوانی است كه به دستور شرع كشته شده یا نه، نجس می باشد.



[19]

5 ـ خون



(مسأله 81) خون انسان و هر حیوانی كه خون جهنده دارد (یعنی حیوانی كه اگر رگ آن را ببرند خون از آن جستن می كند) نجس است، پس خون حیواناتی مانند ماهی و پشه كه خون جهنده ندارند، پاك است.



(مسأله 82) اگر حیوان حلال گوشت را به دستوری كه در شرع معین شده بكشند و خون آن به مقدار معمول بیرون آید، خونی كه در بدنش می ماند پاك است، اما خوردن آن حرام است مگر این كه در عضو مستهلك باشد. ولی، خونی كه به علت نفس كشیدن یا به واسطه قرار داشتن سر حیوان در جای بلند، به داخل بدن حیوان برمی گردد، نجس است.



(مسأله 83) بنابر احتیاط واجب باید از خونی كه در تخم مرغ است اجتناب كرد و خوردن آن نیز به احتیاط واجب حرام است، اگرچه خون را با زرده تخم مرغ چنان به هم بزنند كه از بین برود. ولی، اگر خون را به نحوی از زرده جدا كنند كه پوست نازك روی آن پاره نشود خوردن زرده و سفیده اشكال ندارد.



(مسأله 84) خونی كه گاهی هنگام دوشیدن شیر دیده می شود، نجس است و شیر را نجس می كند.



(مسأله 85) اگر خونی كه از لای دندانها بیرون می آید به واسطه مخلوط شدن با آب دهان از بین برود، پاك است، ولی احتیاطاً نباید آب دهان را فرو ببرد.



(مسأله 86) خونی كه به واسطه كوبیده شدن، زیر ناخن یا زیر پوست می میرد، اگر به گونه ای شود كه دیگر به آن خون نگویند، پاك است. و اگر به آن خون بگویند، در صورتی كه ناخن یا پوست سوراخ شود و خارج كردن آن مشقت نداشته باشد، باید برای وضو و غسلخون را بیرون آورند و اگر مشقت داشته باشد، باید اطراف آن را به گونه ای كه نجاست زیاد نشود، بشویند و پارچه یا چیزی مثل پارچه، بر آن بگذارند و روی پارچه دست تر بكشند.



(مسأله 87) اگر انسان نداند كه خون، زیر پوست مرده یا گوشت به واسطه كوبیده شدن به آن حالت در آمده، پاك است.



(مسأله 88) اگر هنگام جوشیدن غذا ذرّه ای خون در آن بیفتد، تمام غذا و ظرف آن



[20]

نجس می شود، و جوشیدن و حرارت و آتش پاك كننده نیست.



(مسأله 89) زردابه ای كه در حال بهبودی زخم در اطراف آن پیدا می شود، اگر معلوم نباشد كه با خون مخلوط است یا نه، پاك می باشد.





6 و 7 ـ سگ و خوك



(مسأله 90) سگ و خوكی كه در خشكی زندگی می كنند، حتی مو، استخوان، پنجه، ناخن و رطوبت های آنها، نجس است ولی سگ و خوك دریایی پاك هستند.





8 ـ كافر



(مسأله 91) كافر (یعنی كسی كه منكر خدا است و یا برای خدا شریك قرار می دهد یا پیامبری حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبدالله(صلی الله علیه وآله) را قبول ندارد) و همچنین كسی كه در یكی از اینها شك داشته باشد، نجس است. ولی، بنابر اقوی اهل كتاب پاك هستند; امّا كسی كه ضروری دین (یعنی چیزی مثل نماز و روزه كه مسلمانان جزء دین اسلام می دانند) را منكر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است و انكار آن چیز به انكار خدا، توحید یا نبوت بازگشت داشته باشد، كافر ونجس می باشد و اگر نداند، احتیاطاً باید از او اجتناب كرد گرچه لازم نیست.



(مسأله 92) تمام بدن كافر، حتی مو و ناخن و رطوبت های او نجس است.



(مسأله 93) اگر پدر و مادر بچّه غیر ممیز، كافر غیر كتابی باشند، بنابر احتیاط واجب باید از آن بچّه نیز اجتناب شود واگر بچّه ممیز بوده و اظهار كفر كند نجس می باشد ولی اگر یكی از والدین مسلمان یا اهل كتاب باشند، بچّه نیز پاك است و اگر پدر و مادر كافر بوده ولی جدّ پدری مسلمان باشد، پاك بودن بچّه ممیّز محل اشكال است امّا بچّه شخص مرتد ـ ملّی باشد یا فطری ـ پاك است.



(مسأله 94) كسی كه معلوم نیست مسلمان است یا نه، پاك می باشد ولی احكام دیگر مسلمانان را ندارد مثلاً نمی تواند زن مسلمان بگیرد و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود مگر این كه بچّه باشد و در بلاد اسلامی پیدا شود.



(مسأله 95) پـاره ای از مسایـل و فـروع نجاست كافر جنبه احتـیاطی دارد و بر



[21]

فرض نجاست، حكمت نجاست او با دیگر نجاستها تفاوت دارد و در حقیقت نجاست كافر یك دستور فرهنگی و سیاسی برای پرهیز از معاشرت و تحت تأثیر واقع شدن و آلودگی اندیشه ها و سلطه كفار بر مسلمانان می باشد.



(مسأله 96) اگر مسلمانی به یكی از چهارده معصوم در حال اختیار و سلامت عقل دشنام دهد یا با آنان دشمنی داشته باشد، نجس است.





9 ـ شراب و مایعات مست كننده



(مسأله 97) شراب و هر چیزی كه انسان را مست می كند، چنانچه بخودی خود روان باشد، نجس است و اگر، مثل بنگ و حشیش، روان نباشد، اگرچه چیزی در آن بریزند كه روان شود، پاك است.



(مسأله 98) استفاده از عطرها یا ادكلن ها در صورتی كه انسان نداند از چیز مست كننده روان ساخته شده اند اشكال ندارد.



(مسأله 99) الـكل صنـعتی كـه بـرای رنـگ كردن در، میز، صندلی و مانند اینها به كار می رود، اگـر انـسان نـداند كـه از مایع مست كننده درست كرده اند یا نه، پاك می باشد.



(مسأله 100) اگر از نفت كه عنصرِ مایع و روان است الكل به دست آورند، در صورتی كه مست كننده نباشد پاك است.



(مسأله 101) اگر انگور و آب انگور به خودی خود جوش بیاید و مست كننده باشد، حرام و نجس است، و اگر معلوم نباشد كه مست كننده است، حرام و احوط اجتناب از آن است، و چنانچه به واسطه پختن جوش بیاید، خوردن آن حرام است ولی، نجس نمی باشد.



(مسأله 102) اگر خرما، مویز، كشمش و آب آنها جوش بیایند، احوط الحاق آنها به انگور و آب آن است خصوصاً در كشمش.





10 ـ فُقّاع



(مسأله 103) فُقّاع كه از جو گرفته می شود، و به آن آبجو می گویند، نجس است.



[22]

ولی، آبی كه به دستور طبیب از جو می گیرند و ابداً باعث مستی نمی شود و به آن ماءالشعیر می گویند پاك است.



11 ـ عرق شتر نجاستخوار



(مسأله 104) عرق شتر نجاستخوار (یعنی شتری كه به خوردن مدفوع انسان عادت كرده) بنابر احتیاط نجس است ولی، اگر حیوانات دیگر نجاستخوار شوند، اجتناب از عرق آنها لازم نیست ولی، ادرار و مدفوع حیوانی كه به خوردن نجاست انسان عادت كرده نجس است.



(مسأله 105) گوشت و تخم حیوان نجاستخوار نجس نیست ولی، خوردن آن حرام می باشد.





عرق جُنُب از حرام



(مسأله 106) عرق جنب از حرام، خواه جنابت به واسطه زنا، لواط، اِستمناء و یا غیر آن باشد، نجس نیست و می توان با لباس یا بدن آلوده به آن نماز خواند.





راه ثابت شدن نجاست



(مسأله 107) نجاست هر چیزی از سه راه ثابت می شود:



اوّل: خود انسان یقین كند چیزی نجس است، و اگر گمان داشته باشد چیزی نجس است، لازم نیست از آن اجتناب نماید. بنابر این، غذا خوردن در قهوه خانه ها و مهمانخانه هایی كه مردمان بی پروا و كسانی كه پاكی و نجسی را مراعات نمی كنند در آنها غذا می خورند، اگر انسان یقین نداشته باشد غذایی كه برای او آورده اند نجس است، اشكال ندارد. دوم: ذوالید ـ یعنی كسی كه چیزی در اختیار او است ـ بگوید آن چیز نجس است، مثلاً همسر یا خدمتكار انسان بگوید: ظرف یا چیز دیگری كه در اختیار او است، نجس می باشد، مشروط بر این كه متهم به دروغگویی نباشد. سوم: دو مرد عادل بگویند: چیزی نجس است، و نیز اگر یك انسان مورد اعتماد ـ هر چند عادل نیز نباشد ـ بگوید: چیزی نجس است، بنابر احتیاط واجب باید از آن چیز اجتناب كرد.



(مسأله 108) اگر به واسطه ندانستن مسأله، نجس یا پاك بودن چیزی را نداند، مثلاً



[23]

نداند عرقِ جنب از حرام پاك است یا نه، باید مسأله را بپرسد ولی، اگر با این كه مسأله را می داند، در پاكی چیزی شك كند، مثلاً شك كند كه آن چیز خون است یا نه، یا نداند كه خون پشه است یا خون انسان، آن چیز پاك می باشد.



(مسأله 109) در مورد شك در پاكی و یا نجاست چیزی، تفحص لازم نیست بلكه در صورتی كه قبلاً نجس نبوده بنای بر پاكی آن می گذارد گرچه تحصیل علم به نجاست یا پاكی آن چیز ممكن باشد.



(مسأله 110) چیز نجسی كه انسان شك دارد پاك شده یا نه، نجس است و اگر شك كند چیز پاكی نجس شده یا نه، پاك است; و حتی اگر بتواند نجس یا پاك بودن آن را بفهمد، لازم نیست وارسی كند.



(مسأله 111) كسی كه در طهارت و نجاست دچار وسواس است، باید بدون توجه به وسوسه های نفسانی خود به متعارف مردم نگاه كرده، و ببیند آنها در چه مواردی یقین به طهارت و نجاست پیدا می كنند و همانند آنان عمل نماید. همچنین اگر در مسائل وضو، غسل و سایر عبادات نیز وسواس داشته باشد، باید به همین ترتیب عمل نماید. اگر چنین شخصی به وسوسه های نفسانی خود اعتنا نماید، شیطان در او طمع كرده و به تدریج در اعتقادات و امور روزمره او نیز شك و تردید ایجاد می نماید.



(مسأله 112) اگر بداند یكی از دو ظرف یا دو لباسی كه از هر دوی آنها استفاده می كند نجس شده و نداند كدام یك از آنها نجس است، باید از هر دو اجتناب كند. ولی، اگر مثلاً نمی داند لباس خود او نجس شده یا لباسی كه هیچ از آن استفاده نمی كند و از آنِ دیگری است، باز هم احتیاط آن است كه از لباس خود اجتناب نماید، اگرچه لازم نیست.





راه نجس شدن چیزهای پاك



(مسأله 113) اگر چیز پاك به چیز نجس برسد و هر دو یا یكی از آنها به گونه ای تر باشد كه رطوبت یكی به دیگری سرایت كند، چیز پاك نجس می شود. و اگر رطوبت به قدری كم باشد كه به دیگری سرایت نكند، چیزی كه پاك بوده نجس نمی شود.



(مسأله 114) اگر چیز پاكی به چیز نجس برسد، و انسان شك كند كه هر دو یا یكی از آنها تر بوده یا نه، آن چیز پاك، نجس نمی شود.



[24]

(مسأله 115) اگر نجسی با سه واسطه یا بیشتر به چیز پاكی مرتبط شود، به گونه ای كه عرفاً حكم به سرایت نجاست نشود، اجتناب از آن لازم نیست، هر چند احوط لزوم اجتناب است.



(مسأله 116) اگر چیز پاكی با رطوبت به یكی از دو چیزی كه انسان نمی داند كدام پاك و كدام نجس است برسد، نجس نمی شود. ولی، اگر یكی از آنها قبلاً نجس بوده و انسان نداند پاك شده یا نه، چنانچه چیز پاكی به آن برسد نجس می شود.



(مسأله 117) اگر زمین، پارچه و مانند آن رطوبت داشته باشد، هر قسمتی كه نجاست به آن برسد نجس می شود و جاهای دیگر آن پاك است. و همچنین است خیار و خربزه و مانند آن.



(مسأله 118) اگر شیره یا روغن و مانند آن روان باشد، به محض این كه یك نقطه از آن نجس شد، تمام آن نجس می شود ولی، اگر روان نباشد، نجس نمی شود.



(مسأله 119) اگر مگس یا حیوانی مانند آن، روی چیز نجسی كه تر است بنشیند و بعد روی چیز پاكی كه آن نیز تر است بنشیند، چنانچه انسان بداند نجاست همراه آن حیوان بوده، چیز پاك نجس می شود، و اگر نداند، پاك است.



(مسأله 120) اگر جایی از بدن كه عرق دارد نجس شود و عرق ازآنجا به جای دیگر برود، هر جا كه عرق به آن برسد نجس می شود. و اگر عرق به جای دیگر نرود، جاهای دیگر بدن پاك است.



(مسأله 121) اخلاطی كه از بینی یا گلو می آید، اگر خون داشته باشد، جایی كه خون دارد نجس و بقیه آن پاك است; پس اگر به بیرون دهان یا بینی برسد، مقداری را كه انسان یقین دارد جای نجس اخلاط به آن رسیده نجس است، و محلی را كه شك دارد جای نجس به آن رسیده یا نه، پاك می باشد.



(مسأله 122) اگر آفتابه ای را كه زیر آن سوراخ است روی زمین نجس بگذارند، چنانچه آب به گونه ای زیر آن جمع گردد كه با آب آفتابه یكی حساب شود، و آب با فشار از آفتابه خارج نشود، آب آفتابه نجس می شود. ولی، اگر آبی كه از زیر آفتابه خارج می شود در زمین فرو رود یا جاری شود به نحوی كه با آب داخل آن یكی حساب نشود یا آب با فشار از آفتابه خارج شود، آب آفتابه نجس نمی شود.



[25]

(مسأله 123) اگر چیزی داخل بدن شود و به نجاست برسد، در صورتی كه بعد از بیرون آمدن آلوده به نـجاست نـباشد پاك است، پس اگر اسباب اماله یا آب آن در مخرج مدفوع وارد شود یا سوزن و چاقو و مانند اینها در بدن فرو رود و بعد از بیرون آمدن به نجاست آلوده نباشد، نجس نیست.



(مسأله 124) اگر آب دهان و بینی در داخل دهان یا بینی به خون برسد و بعد از خارج شدن به خون آلوده نباشد پاك است.





احكام چیزهایی كه نجس شده اند



(مسأله 125) خوردن و آشامیدن چیز نجس، حرام است. و نیز خوراندن عین نجس به اطفال در صورتی كه ضرر داشته باشد حرام می باشد. بلكه، اگر ضرر نیز نداشته باشد، بنابر احتیاط واجب باید از آن خودداری كنند، ولی غذاهایی را كه نجس شده اند، در صورتی كه در دست خود طفل نجس شده باشند، می توان به طفل خوراند، مگر این كه برای طفل ضرر داشته باشند، و اگر در دست خود او نجس نشده باشند بنابر احتیاط نباید به او بخورانند.



(مسأله 126) فروختن و عاریه دادن چیز نجسی كه می شود آن را آب كشید اگرچه نجس بودن آن را به خریدار یا عاریه گیرنده نگویند، اشكال ندارد. ولی، چنانچه انسان بداند كه عاریه گیرنده یا خریدار، آن را در خوردن و آشامیدن استعمال می كند، باید نجس بودن آن را به او بگوید.



(مسأله 127) اگر انسان ببیند كسی چیز نجسی را می خورد یا با لباس نجس نماز می خواند، لازم نیست به او بگوید.



(مسأله 128) اگر جایی از خانه یا فرش كسی نجس باشد و ببیند بدن یا لباس یا چیز دیگر كسانی كه وارد خانه او می شوند، با رطوبت به جای نجس رسیده است، اگر به واسطه او نجس شده یا به دعوت او آمده باشند، باید به آنان بگوید و در غیر این صورت لازم نیست به آنان بگوید.



(مسأله 129) اگر صاحب خانه در بین غذا خوردن بفهمد غذا نجس است، باید به مهمان ها بگوید. امّا، اگر یكی از مهمان ها بفهمد، لازم نیست به دیگران خبر دهد. ولی،



[26]

چنانچه به گونه ای با آنان معاشرت داشته باشد كه بداند به واسطه نگفتن، خود او نیز نجس می شود، باید بعد از غذا به آنان بگوید.



(مسأله 130) اگر چیزی كه عاریه كرده نجس شود، چنانچه كه بداند كه صاحب آن چیز، آن را در خوردن و آشامیدن استعمال می كند، واجب است به او بگوید و اگر نداند نیز بنابر احتیاط واجب باید به او بگوید.



(مسأله 131) بچه ممیزی كه خوب و بد را می فهمد و به سن تكلیف نیز نزدیك است، اگر بگوید چیزی را آب كشیدم، دوباره باید آن را آب كشید. ولی، اگر بگوید چیزی كه در دست اوست نجس است، احتیاط آن است كه از آن اجتناب كنند.



(مسأله 132) نجس كردن خط و ورق قرآن و زمین، بنا و فرش مسجد، حرام است و اگر نجس شوند باید فوراً آنها را پاك كنند. و نجس كردن حرم پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امامان(علیهم السلام)حرام است و اگر نجس شوند، چنانچه جزئی از مسجد باشند و یا بی احترامی محسوب شود باید فوراً تطهیر شوند و بنابر احتیاط اگر بی احترامی نیز نباشد باید فوراً پاك شوند.



(مسأله 133) اگر جلد قرآن نجس شود، در صورتی كه بی احترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بكشند.



(مسأله 134) گذاشتن قرآن روی عین نجس; مانند خون و مردار، اگرچه آن عین نجس خشك باشد، حرام است و برداشتن قرآن از روی آن واجب می باشد.



(مسأله 135) نوشتن قرآن با مُركب نجس، اگرچه یك حرف آن باشد حرام است. و اگر نوشته شود، باید آن را آب بكشند یا به واسطه تراشیدن و مانند آن، كاری كنند كه نوشته از بین برود.



(مسأله 136) احتیاط واجب آن است كه از دادن قرآن به كافر خودداری كنند و اگر قرآن در دست اوست، در صورت امكان از او بگیرند.



(مسأله 137) دادن قرآن به دست كفار و اهل كتاب به امید هدایت آنان و به منظور مطالعه و بررسی ودرك آیات آن، در صورتی كه در معرض نجس شدن و هتك و اهانت نباشد و واقعاً بخواهند از آن استفاده كنند، مانعی ندارد.

(مسأله 138) اگر ورق قرآن یا چیزی كه احترام آن لازم است ـ مثل كاغذی كه اسم خدا یا پیامبر(صلی الله علیه وآله) یا امام(علیه السلام) بر آن نوشته شده ـ در محل نجسی چون مستراح بیفتد،



[27]

بیرون آوردن و آب كشیدن آن، اگرچه خرج داشته باشد، واجب است، و اگر بیرون آوردن آن ممكن نباشد، باید به آن مستراح نروند تا یقین كنند آن ورق پوسیده است. و نیز اگر تربتی كه از قبر پیامبر(صلی الله علیه وآله) یا ائمه(علیهم السلام) است در مستراح بیفتد و بیرون آوردن آن ممكن نباشد، باید تا وقتی كه یقین نكرده اند آن تربت به كلی از بین رفته، به آن مستراح نروند.