کد مطلب:227 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:423

وضو
(مسألة 256) وضو شستشوی مخصوصی است كه انسان به دستور خداوند متعال و برای تقرّب به او انجام می دهد و خود به تنهایی عبادت و مستحب و موجب تطهیر قلب است. و طهارت حاصل از وضو از شرایط صحت نماز و طواف است.



(مسأله 257) در وضو واجب است صورت و دستها را بشویند و جلوی سر و روی پاها را مسح كنند.



(مسألة 258) وضو را می توان به صورت ترتیبی یا ارتماسی انجام داد:



وضوی ترتیبی آن است كه آب را روی صورت و هر یك از دستها بریزد و به ترتیبی كه گفته خواهد شد از بالا به پایین بشوید. ولی، وضوی ارتماسی به نحوی كه در مسأله 284 خواهد آمد، انجام می شود.





احكام شستن صورت و دست ها



(مسأله 259) درازای صورت را باید از بالای پیشانی ـ جایی كه معمولاً موی سر می روید ـ تا آخر چانه شست، و پهنای آن به مقداری كه بین انگشت وسط و شست قرار



[45]

می گیرد باید شسته شود. و اگر مختصری از این مقدار را نشوید، وضو باطل است و برای آن كه یقین كند این مقدار كاملاً شسته شده، باید كمی از اطراف آن را نیز بشوید.



(مسأله 260) اگر صورت یا دست كسی كوچكتر یا بزرگ تر از معمول مردم باشد، باید ملاحظه كند كه افراد معمولی چه مقدار از صورت خود را می شویند و او نیز همان مقدار را بشوید. و اگر دست و صورتش هر دو بر خلاف معمول بوده ولی با هم متناسب باشند، لازم نیست ملاحظه معمول را بكند بلكه باید به دستوری كه در مسأله پیش گفته شد وضو بگیرد و نیز اگر در پیشانی او مو روییده یا جلوی سر او مو نداشته باشد، باید به اندازه معمول پیشانی را بشوید.



(مسأله 261) اگر احتمال دهد چرك یا چیز دیگری در ابروها و گوشه های چشم و لب او هست كه نمی گذارد آب به آنها برسد، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد، باید پیش از وضو وارسی كند كه اگر مانعی هست برطرف نماید.



(مسأله 262) اگر پوست صورت از بین مو پیدا باشد، باید آب را به پوست برسانند و اگر پیدا نباشد، شستن مو كافی است و رساندن آب به زیر آن لازم نیست.



(مسأله 263) اگر شك كند كه پوست صورت از بین موها پیدا است یا نه، بنابر احتیاط واجب باید مو را بشوید و آب را به پوست هم برساند.



(مسأله 264) شستن داخل بینی و مقداری از لب و چشم كه در وقت بستن دیده نمی شوند واجب نیست. ولی، برای آن كه یقین كند از جاهایی كه باید شسته شود چیزی باقی نمانده، واجب است مقداری از آنها را نیز بشوید و كسی كه نمی دانسته باید این مقدار را بشوید، اگر نداند در وضوهایی كه گرفته این مقدار را شسته یا نه، نمازهایی كه خوانده صحیح است امّا، اگر وقت باقی باشد، باید وضو بگیرد و نماز را اعاده كند.



(مسأله 265) باید صورت را بنابر احتیاط واجب از بالا به پایین و دستها را از آرنج به طرف سر انگشتان شست، و اگر از پایین به بالا بشوید وضو باطل است.



(مسأله 266) اگر دست را تر كند و به صورت و دستها بكشد، چنانچه رطوبت دست به قدری باشد كه به واسطه كشیدن دست، آب كمی بر آنها جاری شود كافی است.



(مسأله 267) بعد از شستن صورت باید دست راست و بعد از آن دست چپ را از آرنج تا سر انگشتان بشوید.



[46]

(مسأله 268) برای آن كه یقین كند آرنج را كاملاً شسته، باید مقداری بالاتر از آرنج را نیز بشوید.



(مسأله 269) كسی كه پیش از شستن صورت دستهای خود را از مچ تا سر انگشتان شسته، در هنگام وضو باید دستها را تا سر انگشتان بشوید و اگر فقط تا مچ بشوید، وضوی او باطل است.



(مسأله 270) در وضو، شستن صورت و دستها در مرتبه اوّل واجب، در مرتبه دوم جایز و در مرتبه سوم و بیشتر از آن حرام می باشد. و مقصود از یك بار شستن این است كه یك بار تمام عضو به قصد وضو شسته شود. و اگر با یك مشت آب، تمام عضو شسته شود و آن را به قصد وضو بریزد یك مرتبه حساب می شود، چه قصد بكند كه با آن آب یك مرتبه عضو را بشوید و چه قصد نكند.





احكام مسح سر و پا



(مسأله 271) بعد از شستن هر دو دست، باید جلوی سر را با رطوبت آب وضو كه در دست مانده مسح كند. و بنابر احتیاط واجب، باید مسح با دست راست باشد و بنابر احتیاط مستحب، باید دست را از بالا به پایین بكشد.



(مسأله 272) یك قسمت از چهار قسمت سر كه بالای پیشانی و روی سر است جای مسح می باشد و هر جای این قسمت را به هر اندازه مسح كند كافی است، اگرچه احتیاط مستحب آن است كه از درازا به اندازه درازای یك انگشت، و از پهنا به اندازه پهنای سه انگشت بسته، مسح نماید.



(مسأله 273) لازم نیست مسح سر بر پوست آن باشد، بلكه بر موی جلوی سر نیز صحیح است. ولی، كسی كه موی جلوی سر او به اندازه ای بلند است كه اگر مثلاً شانه كند به صورتش می ریزد یا به جاهای دیگر سر می رسد، باید بیخ موها را مسح كند، یا فرق سر را باز كرده پوست سر را مسح نماید. و اگر موهایی را كه به صورت می ریزند یا به جاهای دیگر سر می رسند جلوی سر جمع كند و بر آنها مسح نماید یا بر موی جاهای دیگر سر كه جلوی آن آمده مسح كند، مسح او باطل است.



(مسأله 274) بعد از مسح سر باید با رطوبت آب وضو كه در دست مانده، روی پاها



[47]

را از سر یكی از انگشتان تا برآمدگی روی پا مسح كند.



(مسأله 275) پهنای مسح پا بنابر احتیاط باید به اندازه سه انگشت بسته باشد ولی بهتر، بلكه احوط آن است كه با تمام كف دست، روی پا را مسح كنند.



(مسأله 276) اگر برای مسح پا همه دست را روی پا بگذارد و كمی بكشد صحیح است.



(مسأله 277) در مسح سر و روی پاها باید دست را روی آنها بكشد و اگر دست را نگهداشته و سر یا پا را به آن بكشد، وضوی او باطل است ولی اگر هنگامی كه دست را می كشد سر یا پا مختصری حركت كند، اشكال ندارد.



(مسأله 278) جای مسح باید خشك باشد و اگر به قدری مرطوب باشد كه رطوبت كف دست به آن اثر نكند، مسح باطل است. ولی، اگر رطوبت آن به قدری كم باشد كه رطوبتی كه بعد از مسح در آن دیده می شود را فقط از رطوبت كف دست بدانند، اشكال ندارد.



(مسأله 279) اگر برای مسح رطوبتی در كف دست نمانده باشد، نمی تواند دست را با آب دیگر مرطوب كند، بلكه احوط آن است كه از ریش و ابرو و مژگانی كه داخل در حدّ صورتند رطوبت گرفته و با آن مسح نماید.



(مسأله 280) اگر رطوبت كف دست فقط به اندازه مسح سر باشد، می تواند سر را با همان رطوبت مسح كند و برای مسح پاها از ریش و ابرو و مژگانی كه داخل در حدّ صورتند، رطوبت بگیرد.



(مسأله 281) اگر پس از مسح، شك كند كه مسح را صحیح انجام داده یا نه، می تواند جای مسح را خشك كرده و دوباره مسح نماید.



(مسأله 282) مسح كردن از روی جوراب و كفش باطل است. ولی، اگر به واسطه سرمای شدید یا ترس از دزد و درنده و مانند اینها نتواند كفش یا جوراب را بیرون آورد، مسح كردن بر آنها اشكال ندارد و اگر روی كفش نجس باشد، باید چیز پاكی بر آن بیندازد و بر آن چیز مسح كند و احتیاط واجب آن است كه تیمّم نیز بنماید.



(مسأله 283) اگر روی پا نجس باشد و نتواند برای مسح آن را آب بكشد، باید چیز پاكی را روی پا بیندازد و روی آن را مسح كند و تیمّم نیز بنماید.



[48]



وضوی ارتماسی



(مسأله 284) در وضوی ارتماسی، انسان می تواند تنها صورت را به قصد وضو با مراعات شستن از طرف پیشانی در آب فرو برد. ولی، مسح سر و پاها با رطوبت دست در وضوی ارتماسی اشكال دارد بنابر این می توان در شستن دست راست آن را به قصد وضوی ارتماسی از طرف آرنج در آب فرو برد و در شستن دست چپ، آن را نیز به نحو ارتماسی در آب فرو برد ولی قسمتی از كف دست را باقی گذاشت و آن را با دست راست به صورت ترتیبی شست; در این صورت مسح با رطوبت باقی مانده در دست اشكال ندارد. و كفایت قصد وضوی ارتماسی در حال بیرون آوردن صورت و دست محل اشكال است.



(مسأله 285) اگر برخی از اعضای وضو را به نحوی كه گفته شد با وضوی ارتماسی و برخی دیگر را با وضوی ترتیبی بشوید اشكالی ندارد.





دعاهایی كه خواندن آنها هنگام وضو گرفتن مستحب است



(مسأله 286) كسی كه وضو می گیرد، مستحب است هنگامی كه نگاهش به آب می افتد، بگوید: «بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَالْحَمْدُ للهِ الَّذی جَعَلَ الْماءَ طَهُوراً ولَمْ یَجْعَلْهُ نَجِساً» یعنی «با نام خدا آغاز می كنم، و با كمك از او وضو می گیرم، همه حمد و سپاس از آن خدایی است كه آب را پاكیزه قرار داده و آن را نجس قرار نداده است.» و هنگامی كه پیش از وضو دست خود را می شوید، بگوید: «أَللّهُمَّ اجْعَلْنی مِنَ التَّوّابِینَ وَاجعَلْنی مِنَ المُتَطَهِّرینَ» یعنی «خدایا مرا از توبه كنندگان و پاك شوندگان قرار بده.» و در وقت مضمضه كردن (یعنی آب در دهان گرداندن) بگوید: «أَللّهُمَّ لَقِّنی حُجَّتی یَوْمَ أَلْقاكَ وَأَطْلِقْ لِسانی بِذِكْرِكَ» یعنی «خدایا روزی كه با تو دیدار می كنم، دلیلم را به من تلقین كن و زبانم را به یاد خود بگشا.» و در وقت استنشاق (یعنی آب در بینی كردن) بگوید: «أَللّهُمَّ لاتُحَرِّمْ عَلَیَّ ریحَ الجَنَّةِ وَاجْعَلْنی مِمَّنْ یَشُمُّ ریحَهَا وَرَوْحَها وَطیبَها» یعنی «خدایا بوی بهشت را بر من حرام مگردان، و از كسانی قرارم ده كه نسیم و عطر بهشت را می بویند.» و در هنگام شستن صورت بگوید: «أَللّهُمَّ بَیِّضْ وَجْهی یَوْمَ تَسْوَدُّ فیهِ الْوُجُوهُ وَلا تُسَوِّدْ وَجْهی یَوْمَ تَبْیَضُّ فیهِ الْوُجُوهُ» یعنی «خدایا رویم را در آن روز كه



[49]

چهره ها سیاه می گردند سپید گردان، و در آن روزی كه چهره ها سپید می شوند، رویم را سیاه مگردان.» و در وقت شستن دست راست بخواند: «أَللّهُمَّ أَعْطِنی كِتابی بِیَمینی وَالْخُلْدَ فی الْجِنَانِ بِیَساری وَحاسِبْنی حِسابَاً یَسیراً» یعنی «خدایا نامه كردارم را به دست راستم بده، و جاودانی در بهشت را به دست چپم، و حساب مرا آسان فرما.» و هنگام شستن دست چپ بگوید: «أَللّهُمَّ لاتُعْطِنی كِتابی بِشِمالی وَلا مِنْ وَراءِ ظَهْری ولا تَجْعَلْها مَغْلُولَةً إِلی عُنُقی، وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ مُقَطَّعاتِ النّیرانِ» یعنی «خدایا نامه كردارم را به دست چپ و از پشت سر به من مده، و آن را به گردنم مبند، و من از پاره های آتش سوزان جهنم به تو پناه می برم.» و هنگامی كه سر را مسح می كند، بگوید: «أَللّهُمَ غَشِّنی بِرَحْمَتِكَ وَبَرَكاتِكَ وَعَفْوِكَ» یعنی «خدایا مرا با رحمت و بركتها و بخشایش خود بپوشان.» و در وقت مسح پا بخواند: «أَللّهُمَ ثَبِّتْنی عَلَی الصِّراطِ یَوْمَ تَزِلُّ فیهِ الأَقْدامُ وَاجْعَلْ سَعْیی فی ما یُرْضیكَ عَنّی یَا ذَاالْجَلالِ وَالإكْرامِ» یعنی «خدایا آن روز كه گامها بر صراط می لغزند، گام مرا ثابت و استوار بدار، و كوششم را در آنچه از من خرسند می شوی قرار ده، ای دارنده شكوه و بزرگواری.»



شرایط وضو



شرایط صحیح بودن وضو سیزده چیز است:



شرط اوّل: آب وضو پاك باشد.



شرط دوم: مطلق باشد.



(مسأله 287) وضو با آب نجس و آب مضاف باطل است، اگرچه انسان نجس بودن یامضاف بودن آن را نداند یا فراموش كرده باشد، و اگر با آن وضو نمازی نیز خوانده باشد، باید آن نماز را دوباره با وضوی صحیح بخواند.



(مسأله 288) اگر غیر از آب گِل آلود مضاف، آب دیگری برای وضو در اختیار نداشته باشد، چنانچه وقت نماز تنگ باشد باید تیمّم كند، و اگر وقت داشته باشد، باید صبر كند تا آب صاف شود و وضو بگیرد.



شرط سوم: آب وضو و همچنین فضایی كه در آن وضو می گیرد باید مباح باشد.



(مسأله 289) وضو با آب غصبی و با آبی كه معلوم نیست صاحب آن راضی است یا نه (مگر از نهرهای بزرگ به ترتیبی كه در مسأله 293 می آید) حرام و باطل است. ولی،



[50]

اگر سابقاً راضی بوده و انسان نمی داند كه از رضایت خود برگشته یا نه، وضو صحیح است. و نیز، اگر آب وضو از صورت و دستها در جای غصبی بریزد، اگر محل منحصر باشد، یعنی غیر از مكان غصبی مكان دیگری نداشته باشد، و وضو موجب ریزش آب به محل غصبی باشد، وضو باطل و حرام است و باید تیمّم كند و نماز بخواند.



(مسأله 290) وضو گرفتن از حوض مدرسه ای كه انسان نمی داند آن حوض را برای همه مردم وقف كرده اند یا برای محصلین همان مدرسه، در صورتی كه معمولاً مردم از آب آن وضو بگیرند و وضو گرفتن آنان نشانه رضایت متولّی باشد، اشكال ندارد.



(مسأله 291) كسی كه نمی خواهد در مسجدی نماز بخواند، اگر نداند حوض آن را برای همه مردم وقف كرده اند یا برای كسانی كه درآنجا نماز می خوانند، نمی تواند از حوض آن وضو بگیرد. ولی، اگر معمولاً كسانی هم كه نمی خواهند در آنجا نماز بخوانند از حوض آن وضو بگیرند و وضو گرفتن آنان نشانه رضایت متولّی باشد، می تواند از حوض آن وضو بگیرد.



(مسأله 292) وضو گرفتن از حوض پاساژها و مسافرخانه ها و مانند آنها، برای كسانی كه ساكن آن اماكن نیستند، در صورتی صحیح است كه معمولاً كسانی هم كه ساكن آن جاها نیستند، با آب آنها وضو بگیرند و وضو گرفتن آنان نشانه رضایت صاحبان آن محل باشد.



(مسأله 293) وضو گرفتن در نهرهای بزرگ اگرچه انسان نداند كه صاحب آنها راضی است، اشكال ندارد. ولی، اگر صاحب آنها از وضو گرفتن نهی كند، احتیاط واجب آن است كه با آب آنها وضو نگیرند.



(مسأله 294) اگر فراموش كند آب غصبی است، و با آن وضو بگیرد، وضوی او صحیح است.



شرط چهارم: ظرف آب وضو مباح باشد.



شرط پنجم: ظرف آب وضو طلا و نقره نباشد.



(مسأله 295) اگر آب وضو در ظرف غصبی باشد و غیر از آن آب دیگری نداشته باشد، باید تیمّم كند، و چنانچه با آن آب وضو بگیرد، وضوی او باطل است. ولی، اگر بتواند آب را در ظرف دیگری خالی كند و بعد از آب آن ظرف وضو بگیرد وضوی او



[51]

صحیح است بلكه اگر بتواند به وجه مشروعی این كار را انجام دهد، باید وضو بگیرد و اگر آب مباح دیگری در اختیار داشته باشد، چنانچه در آن ظرف غصبی وضوی ارتماسی بگیرد و یا با آن ظرف آب به صورت و دستها بریزد، وضوی او باطل است. ولی، اگر با كف دست، آب از آن ظرف بردارد و به صورت و دستها بریزد، وضوی او صحیح است، اگرچه از جهت تصرّف در ظرف غصبی، مرتكب فعل حرام شده است. وضو گرفتن از ظرف طلا و نقره نیز مثل وضو گرفتن از ظرف غصبی است.



(مسأله 296) اگر در حوضی كه مثلاً یك آجر یا یك سنگ آن غصبی است وضو بگیرد، وضوی او صحیح است. ولی، اگر وضوی او تصرّف در غصب حساب شود گناهكار است، البته غالباً تصرّف در آن آجر یا سنگ به حساب نمی آید.



(مسأله 297) اگر در صحن یكی از امامان یا امامزادگان كه سابقاً قبرستان بوده حوض یا نهری بسازند، چنانچه انسان نداند كه زمین صحن را برای قبرستان وقف كرده اند، وضو گرفتن در آن حوض و نهر اشكال ندارد.



شرط ششم: اعضای وضو هنگام شستن و مسح كردن، پاك باشند.



(مسأله 298) اگر پیش از تمام شدن وضو، جایی كه شسته یا مسح كرده نجس شود، وضو صحیح است.



(مسأله 299) اگر غیر از اعضای وضو جای دیگری از بدن نجس باشد، وضو صحیح است. ولی، اگر مخرج را از ادرار یا مدفوع تطهیر نكرده باشد، احتیاط واجب آن است كه اوّل آن را تطهیر كند و بعد وضو بگیرد.



(مسأله 300) اگر یكی از اعضای وضو نجس باشد و بعد از وضو شك كند كه پیش از وضو آنجا را آب كشیده یا نه، چنانچه در هنگام وضو متوجه پاك بودن و نجس بودن آنجا نبوده، وضوی او باطل است. و اگر می داند كه متوجه بوده یا شك دارد كه متوجه بوده یا نه، وضوی او صحیح است. و در هر صورت جایی را كه نجس بوده باید آب بكشد.



(مسأله 301) اگر بریدگی یا زخمی در صورت باشد كه خون آن بند نمی آید و آب برای آن ضرر نداشته باشد، باید آن را در آب كُر یا جاری فرو برد و قدری فشار دهد كه خون بند بیاید و بعد به دستوری كه گفته شد صورت را با وضوی ارتماسی بشوید.



شرط هفتم: وقت برای وضو و نماز كافی باشد.



[52]

(مسأله 302) هرگاه وقت به قدری تنگ باشد كه اگر وضو بگیرد، كمتر از یك ركعت از نماز را می تواند در وقت آن بخواند، باید تیمّم كند و اگر یك ركعت یا بیشتر را بتواند داخل وقت بجا آورد، بعید نیست كه وظیفه او تیمّم باشد ولی، اگر برای وضو و تیمّم به یك اندازه وقت لازم باشد، باید وضو بگیرد.



(مسأله 303) كسی كه در تنگی وقتِ نماز باید تیمّم كند، اگر وضو بگیرد، وضوی او صحیح است، چه برای نماز وضو بگیرد و چه برای كار دیگر.



شرط هشتم: به قصد قربت (یعنی برای انجام فرمان خداوند) وضو بگیرد. و اگر برای خنك شدن یا به قصد دیگری وضو بگیرد، باطل است.



(مسأله 304) لازم نیست نیّت وضو را به زبان بگوید یا از قلب خود بگذراند، ولی باید در تمام مدّت وضو گرفتن، متوجه باشد كه وضو می گیرد، به گونه ای كه اگر از او بپرسند: چه می كنی؟ بگوید: وضو می گیرم.



شرط نهم: وضو را به ترتیبی كه گفته شد بجا آورد; یعنی اوّل صورت و بعد دست راست و بعد دست چپ را بشوید و بعد از آن سر و بعد پاها را مسح نماید، و احتیاطاً باید پای راست را پیش از پای چپ مسح كند. و اگر به این ترتیب وضو نگیرد، وضوی او باطل است.



شرط دهم: كارهای وضو را پشت سر هم انجام دهد.



(مسأله 305) اگر بین كارهای وضو به قدری فاصله شود كه عرفاً یك عمل واحد به حساب نیاید و نگویند كه این شخص در حال وضو گرفتن است، وضوی او باطل است و خشك شدن اعضای سابق وضو نیز اگر بیانگر این حالت باشد، وضو را باطل می كند.



(مسأله 306) اگر كارهای وضو را پشت سر هم بجا آورد ولی، به واسطه گرمای هوا یا حرارت زیاد بدن و مانند آن اعضای وضو خشك شوند، وضوی او صحیح است.



(مسأله 307) راه رفتن در بین وضو اشكال ندارد، پس اگر بعد از شستن صورت و دستها چند قدم راه برود و بعد سر و پا را مسح كند، وضوی او صحیح است.



شرط یازدهم: شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد، و اگر دیگری او را وضو دهد وضویش باطل است و نیز اگر در ریختن آب به صورت و دستها او را یاری كند، چنانچه به قصد كمك كردن به او باشد، وضوی او اشكال دارد.



[53]

(مسأله 308) كسی كه نمی تواند وضو بگیرد، باید در قسمتهایی كه نمی تواند، نایب بگیرد كه او را وضو دهد، و چنانچه مزد نیز بخواهد، در صورتی كه بتواند باید بدهد. ولی، باید خود او نیّت وضو كند و با دست خود مسح نماید. و اگر نمی تواند، باید نایب دستش را بگیرد و به محل مسح او بكشد. و اگر این نیز ممكن نباشد، باید از دستش رطوبت بگیرند و با آن رطوبت، سر و پای او را مسح كنند.



(مسأله 309) برای اعمالی از وضو كه خود می تواند آنها را به تنهایی انجام دهد، نباید كمك بگیرد.



شرط دوازدهم: استعمال آب برای او مانعی نداشته باشد.



(مسأله 310) كسی كه می ترسد در صورت وضو گرفتن مریض شود، یا بیماری او شدت یابد، یا زمان بهبودی او طولانی تر شود یا اگر آب را به مصرف وضو برساند دچار تشنگی شدید شود، نباید وضو بگیرد و اگر نداند كه آب برای او ضرر دارد و وضو بگیرد و بعد بفهمد كه ضرر شدیدی كه از نظر شرع حرام است داشته، وضوی او باطل است و در غیر این صورت صحیح می باشد، اگرچه احتیاط مستحب آن است كه با آن وضو نماز نخواند و تیمّم كند.



(مسأله 311) اگر رساندن آب به صورت و دستها به مقدار كمی كه وضو با آن صحیح است ضرر نداشته و بیشتر از آن ضرر داشته باشد، باید با همان مقدار كم وضو بگیرد.



شرط سیزدهم: در اعضای وضو، چیزی مانع از رسیدن آب نباشد.



(مسأله 312) اگر بداند چیزی به اعضای وضو چسبیده ولی، شك داشته باشد كه از رسیدن آب به پوست جلوگیری می كند یا نه، باید آن را برطرف كند یا آب را به زیر آن برساند.



(مسأله 313) رنگ موهایی كه افراد برای رنگ كردن مو یا ابروی خود به كار می برند و نیز رنگ جوهر خودكار یا خودنویس كه بر دست می ماند، چنانچه جرم نداشته و تنها رنگ باشند، برای وضو اشكال ندارند.



(مسأله 314) اگر زیر ناخن چرك باشد وضو اشكال ندارد. ولی، اگر ناخن را بگیرند، در صورتی كه چرك مانع از رسیدن آب به پوست باشد، باید برای وضو آن چرك را برطرف كنند. و نیز اگر ناخن بیشتر از حدّ معمول بلند باشد، باید چرك زیر



[54]

مقداری از ناخن را كه از حدّ معمول بلندتر است برطرف نمایند.



(مسأله 315) اگر در صورت، دستها، جلوی سر و یا روی پاها به واسطه سوختن یا چیز دیگری برآمدگی پیدا شود، شستن و مسح روی آن كافی است. و چنانچه سوراخ شود، رساندن آب به زیر پوست لازم نیست. بلكه، اگر پوست یك قسمت آن نیز كنده شود، لازم نیست آب را به زیر قسمتی كه كنده نشده برساند. ولی، چنانچه پوستی كه كنده شده گاهی به بدن چسبیده و گاهی بلند شود، در صورتی كه مشقّت نداشته باشد، باید آن را قطع كند یا آب را به زیر آن برساند.



(مسأله 316) اگر انسان شك كند كه به اعضای وضوی او چیزی چسبیده یا نه، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد، مثل آن كه بعد از گِل كاری شك كند كه گِل به دست او چسبیده یا نه، باید وارسی كند یا به قدری دست بمالد یا به نحو دیگری اطمینان پیدا كند كه اگر مانعی بوده، برطرف شده یا آب به زیر آن رسیده است.



(مسأله 317) اگر جایی كه باید آن را شست و مسح كرد چرك باشد، در صورتی كه چرك آن مانع از رسیدن آب به بدن نباشد و همچنین اگر بعد از گچ كاری و مانند آن، چیز سفیدی كه جلوگیری از رسیدن آب به پوست نمی نماید بر دست باقی بماند، اشكال ندارد. ولی، اگر شك كند كه با بودن آنها آب به بدن می رسد یا نه، باید آنها را برطرف كند.



(مسأله 318) اگر پیش از وضو بداند كه در بعضی از اعضای وضو مانعی برای رسیدن آب هست و بعد از وضو شك كند كه در هنگام وضو آب را به آن جا رسانده یا نه، وضوی او صحیح است. ولی، اگر بداند كه هنگام وضو متوجه آن مانع نبوده، باید دوباره وضو بگیرد.



(مسأله 319) اگر در بعضی از اعضای وضو مانعی باشد كه گاهی آب بخودی خود زیر آن رسیده و گاهی نمی رسد و انسان بعد از وضو شك كند كه آب زیر آن رسیده یا نه، چنانچه بداند هنگام وضو متوجه رسیدن آب به زیر آن نبوده، باید دوباره وضو بگیرد.



(مسأله 320) اگر بعد از وضو چیزی كه مانع از رسیدن آب است در اعضای وضو ببیند و نداند هنگام وضو وجود داشته یا بعد پیدا شده، وضوی او صحیح است. ولی، اگر بداند كه در وقت وضو متوجه آن مانع نبوده، احتیاط واجب آن است كه دوباره وضو بگیرد.



(مسأله 321) اگر بعد از وضو شك كند چیزی كه مانع رسیدن آب است در اعضای



[55]

وضو بوده یا نه، وضوی او صحیح است.