کد مطلب:231301 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:323

توضیح
وجه: آنچیزیكه از شی ء مواجهه شده و دیده شود .

فناء: زوال خصوصیات و امتیازات شی ء است، نه ذاتش.

ثواب: أجر و جزائیست كه بكسی كه أهل آنست برگردد.

در اینمقام احتیاج بچند توضیح پیدا میكنیم:



[ صفحه 45]



1- كلمه لا إله اله الله معادل است بانظر بسوی خدا: زیرا اگر در ذكر اینكلمه توجه خالص بمعنی حقیقی آن باشد: قهرا با نفی هرگونه از آلهه، یعنی با نفی كردن هر آنچیزیكه انسان در مقابل آن خضوع قلبی و امتثال و پیروی میكند ( خواه معبود رسمی و متداول و عمومی باشد مانند بتها و أصنام، و یا معبود خصوصی مانند مال و ملك و عنوان و اولاد، و یا معبود داخلی مانند هوی و هوس قلبی ): حقیقت اخلاص و توحید و توجه خالص بخداوند متعال پیدا شده ، و حقیقت نظر بخداوند تحقق پیدا خواهد كرد.

و برگشت اینمعنی نظر بوجه الله میشود: زیرا هیچكدام از آن الهه ای كه مردم برای خود معبود اخذ میكنند، وجهه الهی و مظهریت از ربوبیت ندارد، یعنی وجه خدا نبوده و خدا را نشان نمیدهد.

پس وجه خدا یعنی مظهر صفات علیا و اسماء حسنی، و نمایانگر عظمت و جلال حق تعالی، و جلوه مقام لاهوتی، و اینمعنی یا با تجلیات صفات و انوار جلال و جمال ظاهر گردد، و یا با ظهور اسماء و صفات تكوینی حق تعالی در خارج كه انبیاء و اولیاء پروردگار هستند.

و چون تفهیم و تفاهم در معنی دوم بظاهر سهلتر است: امام علیه السلام تفسیر نظر بوجه را باینمعنی تطبیق میفرماید.

و در خصوص این تفسیر نتیجه گیری دیگری نیز هست كه: آن توجه دادن مردم بمقامات روحانی و الهی انبیاء و اولیاء باشد. و اما آیه شریفه - كل من علیها فان و یبقی وجه ربك ذوالجلال و الاكرام: فناء از دست دادن و زوال خصوصیات و امتیازات مخصوص است. و ضمیر در كلمه



[ صفحه 46]



علیها: به سماء و أرض بر میگردد نه بأرض تنها. و ذوالجلال و الاكرام صفت وجه است، و مراد صفات جلال باشد كه در وجه ظاهر و تجلی میكند. و تعبیر بكلمه من: بخاطر آنستكه كلام در افراد با شعور است كه از میان آنان وجه رب پیدا شود. پس منظور اینستكه: همه آنانكه در آسمان و زمین هستند، امتیازات و خصوصیات مخصوص بخود را از دست داده و متحول گردند، مگر آنانكه مظهر و آئینه پاك و خالص و نشانگر و وجه خداوند باشند، و اینها از اینجهت و در اینجهت برای همیشه ثابت و پاینده و باقی هستند.

البته ثبوت و بقای آنان: از لحاظ روحانی است نه مادی و ظاهری و بدنی، زیرا بدن همیشه در تحول بوده، و چون لباسی است كه خارج از تن بوده و جزو بدن محسوب نمیشود.

و مثل این آیه است: آیه شریفه - كل شی ء هالك الا وجهه - كه هلاكت بمعنی بهم خوردن وضع و هیئت و صورت است.

و اما روایاتیكه امام نقل فرمود: حقیقت مفهوم آنها روشن است، زیرا كسیكه با وجه پروردگار عزوجل مخالف است: چگونه میتوانند با صاحب وجه موافق و مربوط باشد.

پس انبیاء و ائمه علیهم السلام، وجه و آئینه و مظهر حق باشند، و اسماء و صفات الهیرا نشان میدهند، و از خود هرگز چیزی نشان نداده و هیچگونه خودنمایی ندارند، و در اینصورت اعراض و بغض و دشمنی با آنان: اعراض از خدا خواهد بود.

و چون كسی با مقام عظمت و صفات پروردگار متعال مرتبط گردد: بطور مسلم



[ صفحه 47]



آن حقایق را در مظاهر خواهد دید.



[ صفحه 48]