کد مطلب:231302 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:315
توضیح
زیارت: تمایل و قصد داشتن بانس گرفتن است.
مبایعه: معاهده و معامله ایست كه استمرار داشته باشد.
ذات پروردگار متعال كه نامتناهی و نامحدود است، هرگز برای ما و افراد محدود عاجز، قابل مواجهه و زیارت نباشد. و مواجهه و ارتباط ما با جلوه ها و تجلیات اسماء و صفات است، و یكی از مصادیق انوار و جلوه های حق تعالی: نورانیت و وجود مقدس پیغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) و سائر مرسلین است.
آری رسول اكرم از مصادیق بارز و صد در صد حقیقی مظهر و مجلی صفات الهی است، و ما اگر بخواهیم با خدا ارتباط پیدا كنیم: میباید با آن حضرت از نظر روحی و معنوی و مقامات باطنی مربوط و نزدیك باشیم.
البته ارتباط و استیناس با ظواهر و از جهت بدنی و مادی و اخلاق ظاهری: از
[ صفحه 50]
لحاظ معرفت و حقیقت هیچگونه تأثیری ندارد، و اینگونه ربط و انس و مصاحبت و زیارت هرگز اثر الهی و روحانی نخواهد داشت. پس زیارت و ملاقات پیغمبر اكرم (صلی الله علیه وآله) هنگامی مانند زیارت و لقاء پروردگار متعال میشود كه: بوجهه الهی خالص و از روی معرفت به مقام روحانی و معنوی حقیقی كه مرتبه مظهریت وفناء است، باشد. پس وجود نورانی رسول اكرم ازمصادیق مظاهر حق تعالی است، و همینطوریكه توجه و ارتباط بتجلیات صفات جمال و جلال پروردگار متعال با نورانیت قلب پاك، ارتباط و توجه بخداوند است: توجه خالص و پاك با قلب، بمقامات نورانی انبیاء علیهم السلام كه از مظاهر صفات الهی و اسماء تكوینی خداوند عزوجل هستند: توجه به پروردگار متعال خواهد بود.
واما تطبیق دادن امام علیه السلام زیارت خدا را، باین نوع از زیارت پیغمبر اكرم، نه بنحو توجه بتجلیات صفات جلال و جمال: بخاطر مفهوم شدن اینمعنی برای مردم از خواص و عوام است.
مضافا بر آنكه: در این تفسیر اشاره بشناسائی مقام نورانی پیغمبر اكرم میباشد، تا مردم متوجه باشند كه مقام نبوت ظهور و جلوه حق و توحید و الوهیت و ربوبیت است، و معرفت و اطاعت و بیعت و زیارت و متابعت پیغمبر اكرم (صلی الله علیه وآله) جدا از معرفت و اطاعت و بیعت و متابعت و زیارت پروردگار متعال نمیباشد.
و از این نظر در تعقیب كلام شریف خود: استدلال و استشهاد میفرماید به آیات و روایاتیكه ذكر شد.
و اما افضل بودن آنحضرت از ملائكه: رجوع شود به باب پنجم .
[ صفحه 51]
و ضمنا لازم است توجه شود كه: اینمعنی منافی نیست با امكان زیارت خواص اهل معرفت پروردگار خودشانرا با ارتباط انوار صفات جلال و جمال و عظمت بنحو شهود .
[ صفحه 52]
مبایعه: معاهده و معامله ایست كه استمرار داشته باشد.
ذات پروردگار متعال كه نامتناهی و نامحدود است، هرگز برای ما و افراد محدود عاجز، قابل مواجهه و زیارت نباشد. و مواجهه و ارتباط ما با جلوه ها و تجلیات اسماء و صفات است، و یكی از مصادیق انوار و جلوه های حق تعالی: نورانیت و وجود مقدس پیغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) و سائر مرسلین است.
آری رسول اكرم از مصادیق بارز و صد در صد حقیقی مظهر و مجلی صفات الهی است، و ما اگر بخواهیم با خدا ارتباط پیدا كنیم: میباید با آن حضرت از نظر روحی و معنوی و مقامات باطنی مربوط و نزدیك باشیم.
البته ارتباط و استیناس با ظواهر و از جهت بدنی و مادی و اخلاق ظاهری: از
[ صفحه 50]
لحاظ معرفت و حقیقت هیچگونه تأثیری ندارد، و اینگونه ربط و انس و مصاحبت و زیارت هرگز اثر الهی و روحانی نخواهد داشت. پس زیارت و ملاقات پیغمبر اكرم (صلی الله علیه وآله) هنگامی مانند زیارت و لقاء پروردگار متعال میشود كه: بوجهه الهی خالص و از روی معرفت به مقام روحانی و معنوی حقیقی كه مرتبه مظهریت وفناء است، باشد. پس وجود نورانی رسول اكرم ازمصادیق مظاهر حق تعالی است، و همینطوریكه توجه و ارتباط بتجلیات صفات جمال و جلال پروردگار متعال با نورانیت قلب پاك، ارتباط و توجه بخداوند است: توجه خالص و پاك با قلب، بمقامات نورانی انبیاء علیهم السلام كه از مظاهر صفات الهی و اسماء تكوینی خداوند عزوجل هستند: توجه به پروردگار متعال خواهد بود.
واما تطبیق دادن امام علیه السلام زیارت خدا را، باین نوع از زیارت پیغمبر اكرم، نه بنحو توجه بتجلیات صفات جلال و جمال: بخاطر مفهوم شدن اینمعنی برای مردم از خواص و عوام است.
مضافا بر آنكه: در این تفسیر اشاره بشناسائی مقام نورانی پیغمبر اكرم میباشد، تا مردم متوجه باشند كه مقام نبوت ظهور و جلوه حق و توحید و الوهیت و ربوبیت است، و معرفت و اطاعت و بیعت و زیارت و متابعت پیغمبر اكرم (صلی الله علیه وآله) جدا از معرفت و اطاعت و بیعت و متابعت و زیارت پروردگار متعال نمیباشد.
و از این نظر در تعقیب كلام شریف خود: استدلال و استشهاد میفرماید به آیات و روایاتیكه ذكر شد.
و اما افضل بودن آنحضرت از ملائكه: رجوع شود به باب پنجم .
[ صفحه 51]
و ضمنا لازم است توجه شود كه: اینمعنی منافی نیست با امكان زیارت خواص اهل معرفت پروردگار خودشانرا با ارتباط انوار صفات جلال و جمال و عظمت بنحو شهود .
[ صفحه 52]