کد مطلب:231313 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:338
توضیح
ختم: بآخر رسانیدن و منتهی نمودن.
طبع: زدن بر چیزیستكه در یك حالتی ثابت و باقی باشد.
[ صفحه 97]
آیه اول در سوره بقره :7 و آیه دوم در نساء :155- میباشد.
ختم و طبع در خارج بیك مرتبه صدق میكند، و از لحاظ مفهوم: ختم باعتبار نهایت و آخر جریان است. و طبع باعتبار آغاز و ابتداء جریان دوم كه بحالت تثبیت و یكنواخت بودن شروع میشود. و خاتمه دادن و همچنین تثبیت كردن محتاج بمقدمات و تحقق سیر و حركاتیست كه تا مرتبه آخر منتهی گردد، بطوریكه امید برگشت و زمینه توبه و تنبه باقی نمانده، و هیچگونه اقتضاء و تمایلی دیده نشود.
و در اینصورت است كه خداوند متعال برای تعیین تكلیف، و روشن شدن حقیقت امر، و برقرار بودن جریان طبیعی، و آزادی افكار و اعمال افراد: تمایل صد درصد و اختیار قاطع و انتخاب جدی آنانرا در برنامه زندگی مادی بپایان رسیده و تثبیت شده می بیند.
و پس از این مرحله هرگز برخلاف تمایلات و خواهشهای نفسانی و افكار مادی آنان، عملی انجام نداده، و آنانرا از رحمتهای مخصوص و فیوضات و توفیقات معنوی و توجهات ربانی كه برخلاف خواسته و میل آنها است: محروم میكند. اینست كه میفرماید: ان الذین كفروا سواء علیهم ءانذرتهم ام لم تنذرهم لا یومنون ختم الله علی قلوبهم. طبع الله علیها بكفرهم. كذلك یطبع الله علی قلوب الكافرین 101:7 كذلك یطبع الله علی كل قلب متكبر جبار 35:40.
و همینطوریكه امام فرمود: این ختم و طبع بزرگترین عقوبت و اثر سویی باشد كه در نتیجه سوء اعمال و انحراف و فسق و كفر، بآنها میرسد. و هرگز در این جریان سوء نیتی از جانب خداوند متعال نسبت بآنان دیده
[ صفحه 98]
نمیشود، بلكه خود آنها هستند كه فكرا و عملا و عقیدتا بی نیازی خود را از هدایت و توفیق معنوی و راهنمایی خداوند متعال اعلام میدارند.
[ صفحه 99]
طبع: زدن بر چیزیستكه در یك حالتی ثابت و باقی باشد.
[ صفحه 97]
آیه اول در سوره بقره :7 و آیه دوم در نساء :155- میباشد.
ختم و طبع در خارج بیك مرتبه صدق میكند، و از لحاظ مفهوم: ختم باعتبار نهایت و آخر جریان است. و طبع باعتبار آغاز و ابتداء جریان دوم كه بحالت تثبیت و یكنواخت بودن شروع میشود. و خاتمه دادن و همچنین تثبیت كردن محتاج بمقدمات و تحقق سیر و حركاتیست كه تا مرتبه آخر منتهی گردد، بطوریكه امید برگشت و زمینه توبه و تنبه باقی نمانده، و هیچگونه اقتضاء و تمایلی دیده نشود.
و در اینصورت است كه خداوند متعال برای تعیین تكلیف، و روشن شدن حقیقت امر، و برقرار بودن جریان طبیعی، و آزادی افكار و اعمال افراد: تمایل صد درصد و اختیار قاطع و انتخاب جدی آنانرا در برنامه زندگی مادی بپایان رسیده و تثبیت شده می بیند.
و پس از این مرحله هرگز برخلاف تمایلات و خواهشهای نفسانی و افكار مادی آنان، عملی انجام نداده، و آنانرا از رحمتهای مخصوص و فیوضات و توفیقات معنوی و توجهات ربانی كه برخلاف خواسته و میل آنها است: محروم میكند. اینست كه میفرماید: ان الذین كفروا سواء علیهم ءانذرتهم ام لم تنذرهم لا یومنون ختم الله علی قلوبهم. طبع الله علیها بكفرهم. كذلك یطبع الله علی قلوب الكافرین 101:7 كذلك یطبع الله علی كل قلب متكبر جبار 35:40.
و همینطوریكه امام فرمود: این ختم و طبع بزرگترین عقوبت و اثر سویی باشد كه در نتیجه سوء اعمال و انحراف و فسق و كفر، بآنها میرسد. و هرگز در این جریان سوء نیتی از جانب خداوند متعال نسبت بآنان دیده
[ صفحه 98]
نمیشود، بلكه خود آنها هستند كه فكرا و عملا و عقیدتا بی نیازی خود را از هدایت و توفیق معنوی و راهنمایی خداوند متعال اعلام میدارند.
[ صفحه 99]