کد مطلب:231322 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:295

توضیح
در اینجا مطالبی را باید متوجه باشیم:

1- أول ما خلق الله لیعرف به: مراد أولین خلق و تقدیر است كه با أدای اصوات از مخارج مختلف دهان، حروف خارج میشود، یعنی خصوصیات تقدیر مخارجیكه در دهان انسان است كه در اینجهت او از سائر حیوانات امتیاز پیدا میكند، و تقدیر حروف 28 گانه ای كه از این مخارج بصداهای مختلف درمیآید.

و این تقدیر و خلق در برنامه سخن گفتن انسان و نطق او: أولین اقدام و نخستین عملی است كه انجام گرفته است.

2- احتیاج به تلفظ حروف كه مواد كلمات است، در مقام مخاطبه و حضور لازم است . و اما در غیاب محتاج میشویم بكتابت حروف و كلمات، تا با نوشتن و خواندن أدای مقصود بشود.







[ صفحه 128]



و اینمعنی بسی بالاتر از تلفظ و بیان و نطق است: زیرا بیان مقصود بأنحاء مختلف هم میشود، چنانكه در حیوانات و افراد لال نموده میشود، ولی ضبط مطالب و علوم و تواریخ منحصرا با كتابت است.

البته أشكال حروف موضوعیتی ندارد، و هر قومی ألفاظ خود را بشكلی مینویسند ،چنانكه لغت مخصوص نیز مورد توجه نیست.

نظر بمواد حروف است كه از مخارج دهان خارج شده و بصورتهای مختلف و لغات گوناگون تلفظ میشود، و از اینجهت است كه انسان با حیوانات دیگر امتیاز پیدا میكند.

3- حروف و كلمات: مظاهر مفاهیمی است كه در ذهن وجود پیدا میكند از موضوعات خارجیه، و شخص واضع قهرا تناسبی فیمابین موضوع خارجی و آن حروف وء كلمات منظور میكند، و هرگز بدون تصور تناسب اگر چه خیالی صرف باشد: وضع صورت نمیگیرد. و اگر واضع و جاعل خداوند متعال عالم محیط حكیم شد: بطور قطع وجود تناسب واقعیت و حقیقت داشته، و هیچگونه متصور نیست كه جعل و خلق پروردگار متعال بدون رابطه و بی تناسب باشد.

4- تناسب در حروف از جهت خصوصیات و صفات ذاتی حروف است، مانند جهر و شدت و همس و رخاوة و استعلا و إستقلال و اطباق و انفتاح و مد و لین و غیر اینها، كه در كتب تصریف و تجوید از خصوصیات آنها بحث شده است.

و آثار این صفات، در كلمات بطور واضح دیده میشود.

5- روی این صفات و خصوصیات دیگریكه در حروف كلمات دیده میشود:



[ صفحه 129]



دلالت الفاظ تا حدودی ذاتی و طبیعی است، مثلا ما می بینیم كه مد و قصر و ادغام و حركات، و صفات حروف كه در حدود بیست و پنج صفت است: اثر زیادی در مفهوم كلمه دارد.

از باب مثال: خ - م - و - ل، در كلمه خمول: این چهار حرف مشتركند در صفات سكون و انفتاح و استفال. و - خ، ن - در صمت. و- م، ل، و - در جهر بین الشدة و الرخاوة.

پس سكون وانفتاح و صمت در حرف خ: متناسب میشود با خمول یعنی سقوط و اندراس.و حرف ج در جلال و جمال: متناسب است با صفات جهر و شدت و ضغط و انفتاح، بسبب تجلی جلال و جمال و عظمت.

و حرف ح در حلم: متناسب است با صفات همس و شدت و سكون در انفتاح و صمت، برای حصول سازش و فعالیت و تأمین.

و در حرف ل در لعن: ملحوظ میشود جهر بین الشدة و الرخاوه و انحراف و زلق، كه متناسب با لعن و تبعید میشود.

و در حرف ه در دهان: منظور میشود صفات همس و رخاوة و استفال و سكون و صمت و خفاء .

و همچنین در سائر حروف و أسماء و مفاهیم.

6- قریب باین مضمون با اختلافاتی یك حدیث دیگر از أمیرالمؤمنین (علیه السلام) به



[ صفحه 130]



ترتیب حروف أبتث، و دو حدیث دیگر از حضرت عیسی (علیه السلام) و رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) به ترتیب حروف أبجد، در باب 32 و 33 توحید صدوق نقل شده است، و بیش از این مقتضی بشرح نیست.

7- إذا ضرب علی راسه بعصا: از اینكلام معلوم میشود كه اثر ضرب عصا در زبان و نطق ظاهر شده، و موجب آن شود كه ضعفی در نطق و ادای كلمات پیدا گردد: در اینصورت حروف 28 گانه معجم، باو عرضه میشود، و بمقداریكه نتواند بروشنی تلفظ كند، بهمان نسبت از تمام دیه، بذمه شخص ضارب تعلق میگیرد، و این مسأله غیر از فرضیه ضربت بلسان یا قطع از لسان است.

8- و توجه شود كه دائره أبجد مخصوص لغت عبری و سریانی است، و آن 22 حرف باشد تا آخر - قرشت، و اما شش حرف دیگر - ثخذ، ضظغ: آنها مخصوص لغت عربی است، و بحروف ابجد ملحق كرده اند كه حروف عربی در این دائره تمام شود. و خصوصیات این دائره، و كلماتیكه از این حروف تركیب شده، مانند تركیبات دائره أبثت، جحخد: موجب اشتباه گشته، و احتمالات مختلفی در كتابها گفته شده است كه همه خالی از حقیقت است. و از اینجا روشن میشود كه: در روایت حضرت عیسی (علیه السلام) و روایت حضرت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) در جواب مرد یهودی: بچه علت حروف معجم را طبق دائره ابجد ( نه دائره ابتث ) پاسخ داده شده است.

و ضمنا فهمیده میشود كه: اساس این تعبیرات و مفاهیم مرتبط بحروف از ادیان گذشته است، و در اسلام برای تماس با یهود و نصاری این معانی تكمیل



[ صفحه 131]



گشته است. رجوع شود بتوحید صدوق.

9- أنزل هذا القرآن: قرآن مجید از همان حروف 28 گانه و از همان كلمات و لغات عربی متداول و معمول در میان افراد قریش، مركب و جمله بندی جملات و خصوصیات مربوط بكلام، بطوری تنظیم شده است كه موجب اعجاز و برتری گشته است. و خصوصیات اعجاز قرآن مجید در كتاب التحقیق مشروحا بیان شده است.

و ضمنا معلوم شود كه: اعجاز قرآن نه تنها از لحاظ كلمات، جملات و فصاحت و بلاغت در حد اعلا بودن است، بلكه بالاتر از الفاظ: جهت معانی است كه موضوعات خارجی و احكام عبادتی و معارف الهی و اخلاقیات اجتماعی و آنچه مربوط میشود بتهذیب نفس و سیر و سلوك بسوی كمال انسانیت و قرب به پروردگار متعال و حقائق دیگر، همه با نهایت دقت و لطف، و با واقعیت تام و بدون كمترین ضعف و سستی در قرآن مجید ذكر شده است. آری قرآن مجید كتاب آسمانی و نازل از جانب پروردگار متعال است، و بزرگترین و قاطعترین سند برای رشته های علوم الهی و حقائق و احكام انفرادی و اجتماعی است.



[ صفحه 132]