کد مطلب:231324 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:308

توضیح
در اینحدیث شریف چند قسمت محتاج بتوضیح است :

1- بهشت و جهنم برای أفراد انسان است، و چون انسان دو جهت دارد: جهت جسمانی و جهت روحانی، لازم میشود از هر دو جهت بحث شود :



[ صفحه 137]



أول - جهت روحانی و آن أصیل و مهم است، چنانكه در وجود انسان روح أصل بوده ، و انسانیت انسان با او میباشد.

و اینجهت برای ما قابل فهم است: زیرا جهات روحی محدود بزمان و مكان و حدود و قیود مادی نبوده، و محیط عالم دنیا یا عالم آخرت در اینمورد هیچگونه فرقی پیدا نمیكند. یعنی مدركات و حواسیكه بهشت روحانیرا در آخرت مشاهده میكند: در این دنیا نیز میتواند با تقویت و رفع موانع و با نورانیت معنوی درك نماید.

آری انسان چون با تزكیه باطن از رذائل صفات و با حذف أنانیت و تعلقات و وابستگیهای مادی، بمقام عبودیت خالص و إخلاص تمام قدم گذاشت: خواهد توانست نمونه ای از روحانیت بهشتی را درك كرده، و زندگی با صفا و پر از شوق و محبت و سرشار از توجه و نورانیت و توأم با رضا و تسلیم و اطمینان نفس پیدا كرده، و از التذاذات بهشتی و فیوضات و ألطاف و رحمتهای إلهی بهره مند گردیده، و باندازه پیشرفت خودش در مقام عبودیت و اخلاص: از نعمتهای روحانی بهشتی استفاده كند.

و در مقابل این: دوزخ روحانی است كه زندگی انسان بحالت حیوانی و در محیط مادی قرار گرفته، و صفات حیوانی از غضب و شهوت و هوسرانی و غفلت و تمایلات بعلائق دنیوی و خودپرستی و خودبینی و شكم پرستی در وجود او حاكم و مسلط گردد. و در نتیجه این صفات: اضطراب و پریشانی و اختلال و وحشت و ظلمت و مضیقه سخت و ابتلاءات بسیار و فقر و احتیاج زیاد بخواب و تغذی و تحصیل



[ صفحه 138]



وسائل آسایش و بهداشت بدن و محبوبیت از درك معارف و حقایق معنوی و محرومیت از إلتذاذات روحانی و ألطاف و توجهات إلهی و تعلقات شدید بامور دنیوی مادی و انقطاع از أنوار و فیوضات مبدء رحمت و نور حاصل خواهد شد. و اینمعنی نمونه ای میشود از عذاب سخت جهنم و آتش سوزنده روز آخرت. و برای كسانیكه كه اینمعانی را بدقت بررسی كنند: حقیقت بهشت و جهنم روحی مشهود خواهد شد. والبته تحقیق و شهود و درك دقیق ایندو قسمت برای هر كسی بمقدار بصیرت و بینایی و نورانیت باطن روشن خواهد شد. و این درك بجایی میرسد كه: آنجوان به پیغمبر اكرم عرض كرد كه: من می بینم أهل بهشت و أهل جهنم را كه در بهشت و در جهنم هستند - و كانی أنظر الی أهل الجنة یتنعمون فی الجنة ... الحدیث - كافی - حقیقة الایمان. و إن جهنم لمحیطة بالكافرین - 49:9.

پس ایندو مرحله از لحاظ روحانی و در عالم روحانی موجود و تحقق دارد، و همیشه جمعی در بهشت و گروهی در جهنم باشند. و اینمعنی از حقایق صد در صد مسلم و یقینی و ثابت میباشد.

دوم - جهت جسمانی كه مربوط بقالب و بدن روح است: البته بدن جسمانی انسان همیشه در تحول و تغیر و تبدل است، ولی صورت آن در هر حالی ثابت است، مثلا بدن فعلی از نظر مواد صد در صد غیر از بدن ده سال پیش است، و بدن عالم ماده غیر از بدن عالم برزخ، و بدن برزخی غیر از بدن عالم قیامت كبری باشد . و بهر صورت بدن برای تحدید و تشخیص و تعین روح است، و ماده أصلی كه



[ صفحه 139]



سلول أولی واحد یا متعدد باشد در همه أطوار و حالات و تحولات موجود است، اگر چه بتناسب و اقتضای هر عالمی قهرا متحول باشد، البته با محفوظ ماندن صورت شخصی و ماده أولی أصیل.

و أما خصوصیات بهشت و جهنم از نظر جسمانی و بلحاظ بدنی: چون بدن بذاته و بدون وسیله روح شاعر نیست، و روح هم نمیتواند جزئیات را با جنبه روحانی درك و شهود كند: ما از درك حقیقت و خصوصیات و جزئیات این جهت جسمانی عاجز هستیم.

ما خصوصیات این بدن مادید فعلی را می بینیم، و میدانیم كه آن پس از موت از هم متلاشی و فانی میشود، و بدن برزخی هم نمیتواند مادی باشد، و مادی هم نیست، و اینمعنی برای ما محسوس است.

و أما بدن بعد از بعث: بجز تعبد از كلام خدا و أنبیاء و أئمه علیهم السلام راهی برای وصول بدرك حقیقت آن نداریم، و آنچه از آنكلمات استفاده میكنیم: اینكه آن مادی كثیف نیست.

و همچنین از خصوصیاتیكه در قرآن مجید در توصیف بهشت و جهنم ذكر میشود، اینستكه از سنخ عالم ماده نیست، و أما خصوصیات دیگر و حدود جسمانیت آن برای ما قابل بحث و فهم نخواهد بود. خداوند متعال میفرماید: جهنم لا یموت فیها و لا یحیی، كان مزاجها كافورا، لایرون فیها شمسا، كان مزاجها زنجبیلا، و جنة عرضها كعرض السماء و الارض، و أنهار من لبن، و أنهار من خمر.

2- من أنكر خلق الجنة و النار فقد كذب النبی: برنامه بعثت پیغمبر أكرم در



[ صفحه 140]



قرآن مجید معین است كه - یتلوا علیهم آیاته و یزكیهم و یعلمهم الكتاب و الحكمة - قرار دادن آیات إلهی در پیشروی خود و إراءه آنها بمردم، و تهذیب و تزكیه آنان از صفات رذیله حیوانی و خبائث أخلاق، و تعلیم بآنان نوشته ها و أحكام إلهی و حكمت و معارف روحانی را، تا مهتدی گردند بسوی سعادت .

و این برنامه برای سیر دادن بشر است بكمال و روحانیت و نورانیت، و بازداشتن و مانع شدن است از زندگی حیوانی ظلمانی.

پس تمام كوشش و فعالیت پیغمبر اكرم سوق مردم است ببهشت روحانی كه رسیدن بمقام صفا و طهارت و خلوص و معرفت و حقیقت، و دور شدن از مراحل مضیقه و ظلمت و حیوانیت و آتش است. و كسیكه تكذیب مخلوق بودن او موجودی بهشت و جهنم كرد: در حقیقت منكر برنامه پیغمبر خدا و مكذب او خواهد بود. .

أما بهشت جسمانی: در اینجهت فرقی نمیكند، زیرا تن خودش موضوعیتی ندارد، و برای محدود و مقید ساختن و تشخیص روح است ، و روح است كه درك لذت و روحانیت و ارتباط و نورانیت و لقاء و عبودیت كرده ، و میتواند از مراحل ظلمت و حیوانیت نجات پیدا كند.

و كسیكه منكر موجود بودن بهشت و جهنم است: در حقیقت مقامات و مراحل روحانی انسانرا تكذیب كرده ، و برای سیر و سلوك و ترقی انسان أرزش و أثری قائل نشده است.

و در اینصورت أعمال و مجاهدات انسان، و هر گونه طاعات و تزكیه و عبودیت: بخاطر اینستكه در قیامت بهشت و جهنمی خلق شده، و پس از رسیدگی و



[ صفحه 141]



محاسبه، نیكوكاران ببهشت، و بدكاران بجهنم بروند.

واقعا در مقابل این برنامه خیالی و بر خلاف حس و عقل كه بخداوند متعال نسبت داده میشود: آدم عاقل و بصیر و نورانی متحیر میشود.

3- و لیس من ولایتنا علی شی ء: ولایت بمعنی متولی شدن و سركشی و تحت نظر گرفتن است. و چون إمام برای إجراء و إبقاء و بسط أحكام و قوانین پیغمبر أكرم باشد: از این لحاظ متولی امور و تربیت أفراد مسلمین شده، و همه تحت تولیت او قرار میگیرند.

پس كسیكه با برنامه رسول خدا و با نظر نهایی او مخالفت كرد: از دائره ولایت حضرات أئمه علیهم السلام خارج شده است.

4- فناولنی من رطبها فأكلته: عروج پیغمبر أكرم بطور مسلم بكرات سماوی جسمانی نبود، زیرا از كرات جسمانی معرفت و قرب و روحانیت و نوری بانسان نمیرسد، و معلوم نیست كه یكی از آنها از نظر معنوی بهتر از این زمین باشد ، و مخصوصا اینكه بهشت و جهنم محال است در این آسمانهای مادی بوده، و انسانهای تزكیه شده و از خود گذشته و سراپا نورانی را در آخرت در آنجاها مسكن بدهند.

پس معراج آنحضرت با جسم و بدن خود بود، ولی نه باین آسمانهای مادی كه توجه بآنها و بودن در آنها خود موجب پیدایش حجب زمانی و مكانی و حدود مادی میشود.

و گذشته از این میوه و رطب مادی چنین تأثیری نمی بخشد، و حد أعلای غذای مادی از لحاظ خوبی اینستكه: پاك و حلال باشد، و أما لطافت و لذت و



[ صفحه 142]



خوشبو بودن از جهت مادی اگر جلب تمایل نفسانی نكند: جذب نورانیت و روحانیت نخواهد كرد. و اگر نه: میباید متنعمین در نعمت و غذاهای لطیف مادی، همیشه در روحانیت باشند.

5- معراج روحانی و معاد روحانی هر دو از لحاظ اینكه مادی خالص نبوده، و روحانی صرف نیز نباشند: مانند یكدیگر هستند.

آری مورد بحث انسانیستكه از دو جهت تركیب پیدا كرده است: جهت مادی كه قسمت بدن و أعضاء و جوارح او باشد . و قسمت روحانی كه جهت روان و روح و نیروی ماوراء ماده او است.

انسان نه چون حیوانات است كه فاقد روح إلهی، و معراج و آخرت آنها در محدوده همین عالم ماده صورت میگیرد.

و نه چون ملائكه باشد كه در همه احوال عروج روحانی داشته، و در عالم ماوراء ماده إدامه حیات میدهند.

انسان عروج و بعث او باید از همین بدن و روح مركب از همدیگر نشأت گرفته، و با در نظر گرفتن هر دو جهت و با حفظ شخصیت و نیروهای مادی و معنوی و روحانی، معراج و بعث صورت بگیرد .

و جدا كردن ایندو جهت و بیك طرف توجه داشتن اشتباه بزرگ و از حقیقت موضوع بركنار رفتن است.

و أما بحث از خصوصیات و جزئیات ایندو موضوع، مخصصوصا از لحاظ عالم آخرت: بكلی دور از حقیقت باشد.

از خداوند متعال مسألت داریم كه: ما را بحقایق امور و بمعارف إلهی بآنطوریكه



[ صفحه 143]



واقعیت و حقیقت است، هدایت فرماید.



[ صفحه 144]