کد مطلب:253997 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:288

مجسمیه
این گروه می پنداشتند خداوند جسم است. آنان برداشت هایی بسیار سطحی و ابتدایی از دین داشتند و از درك مجرّدات و چیزهایی كه از سیطره جسم و ماده خارج است، بسیار ناتوان بودند. از این رو، همواره بسیاری از حقایق هستی را كه خارج از دایره ماده بود، انكار می كردند یا آن را تا عالم مادّه پایین می كشیدند. كم كم آنها و اندیشه های بدوی و یكسویه شان در بین شیعیان رسوخ كرد و عقاید آنان را نیز تحت تأثیر سطحی نگری و كوته بینی خود قرار داد. خبر به امام هادی علیه السلام رسید و شیعیان از امام كسب تكلیف كردند. «ابراهیم بن همدانی» در نامه ای، عقاید منحرف آنان را به عرض امام رساند و از ایشان راهنمایی خواست. او به امام نوشت كه در بین شیعیان و دوستداران اهل بیت علیهم السلام افرادی پیدا شده اند كه تحت تأثیر این عقاید پوچ قرار گرفته اند و می پندارند كه خداوند جسم است. امام در پاسخ او برای روشن شدن پیام مكتب ناب اهل بیت علیهم السلام در این زمینه نگاشت: «پاك و منزه است آن خدایی كه هیچ حد و مرزی ندارد! هرگز این گونه توصیف نمی شود، هیچ مثل و مانندی ندارد و او شنوای داناست». [1] .


[1] شيخ صدوق، التوحيد، تهران، مكتبة الصدوق، 1378 ه. ق، باب تجسيم و صورة، ص 100.