کد مطلب:274956 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:295

اوصیاء
20) ترجمه از الانصاف [1] صدوق در كتاب نصوص از مجاهد از عبدالله بن عباس حدیث كند كه گفت: مردی یهودی كه نامش نعثل بود بر پیغمبر (ص) وارد شد و عرض كرد: ای محمد مطالبی است كه مدتهاست در سینه من خلجان می كند و می خواهم آنها را از شما بپرسم اگر جواب گفتی بدستت اسلام آورم، فرمود: ای ابا عماره بپرس، عرض كرد: ای محمد خدا را برایم وصف كنید، فرمود: آفریدگار توصیف نشود مگر بانچه خودش بان خود را وصف كرده، چگونه وصف شود آفریدگاری كه عاجز است حواس از درك او، و خیالها از رسیدن به (كنه ذات) او، و لحظات از محدود كردنش، و دیدگان از احاطه باو، منزه است از بیان، در عین نزدیكی دور است، و در حین دوری نزدیك، بوجود آورنده كیفیات است، و نتوان گفت چگونه است، پدید آورنده مكانها است و نتوان گفت در كجاست، كیفیت و مكان درباره او منقطع



[ صفحه 83]



است. او همچنانكه خودش بیان فرموده یكتا و صمد است، و هیچ كس را نرسد كه او را وصف كند، نه زائیده و نه زائیده شده و كسی همتایش نبوده، (یهودی) گفت: ای محمد راست گفتی پس خبر ده مرا از گفتارت كه او یكتا است و شبیه ندارد، آیا خدا یكتا نیست چنانچه انسان یكتا است، و یكتائیش شباهت به یكتائی انسان ندارد، فرمود: خداوند یكتای در معنی است ولی انسان در معنی دو تا است مركب از جسم و عرض و روح و بدن است، و فقط تشبیه در معنای یكتائی است و بس، گفت: ای محمد راست گفتی اكنون مرا خبر ده كه وصی تو كیست؟ زیرا هیچ پیغمبری نیست مگر اینكه برای او وصیی است، و پیغمبر ما موسی بن عمران بیوشع بن نون وصیت كرد. فرمود: آری وصی و خلیفه بعد از من علی بن ابی طالب و پس از او دو سبطم حسن و حسین و پس از ایشان نه تن از صلب حسین امامان نیكوكار هستند، عرض كرد: ای محمد نامشان را برایم بیان فرما، فرمود: آری چون حسین برود فرزندش علی، و چون علی بگذرد فرزندش محمد، و چون محمد برود فرزندش جعفر و چون جعفر بگذرد فرزندش موسی، و چون موسی بگذرد فرزندش علی، و چون علی برود فرزندش محمد و چون محمد بگذرد فرزندش علی و چون علی برود



[ صفحه 84]



فرزندش حسن، و بعد از حسن حجه بن الحسن، ایشانند دوازده امام بشماره نقیبان بنی اسرائیل، عرض كرد، جای ایشان در كجای بهشت است، فرمود: همراه و در درجه منند، عرض كرد: اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریك له گواهی می دهم كه پروردگاری جز خدای یگانه نیست، اشهد ان محمدا عبده و رسوله گواهی دهم كه محمد بنده و فرستاده اوست و گواهی می دهم كه ایشانند اوصیاء پس از تو و این مطلب را در كتابهای گذشته دیده ام، و در آنچه موسی بن عمران علیه السلام بما سفارش فرموده چنین است: كه چون آخر الزمان شود پیغمبری كه نامش احمد است بیاید و او خاتم پیمبران است و پس از او پیغمبری نیست. از صلب او بشماره سبطهای بنی اسرائیل امامانی نیكوكار بیرون آیند، فرمود: ای ابا عماره سبطهای بنی اسرائیل را می شناسی؟ عرض كرد: آری ای رسول خدا ایشان دوازده نفر بودند فرمود: در آنها لاوی بن ارخیا بود؟ عرض كرد: ای رسول خدا او را می شناسم و او كسی بود كه از بنی اسرائیل پنهان شد سپس برگشت و شریعتش را پس از كهنگی آشكار كرد و با قرسطیای پادشاه جنگ كرد تا كشته شد، فرمود: هر چه در بنی اسرائیل بوده در امت من نیز بدون كم و زیاد خواهد شد، و دوازدهمین فرزندم پنهان شود كه دیگر دیده نشود، و



[ صفحه 85]



روزگاری بر امتم بیاید كه از اسلام جز نامش، و از قرآن جز نشانه اش باقی نماند، در آن هنگام خداوند اجازه خروجش دهد، پس ظاهر شود و اسلام ر ا آشكار و دین را تجدید كند، سپس فرمود: خوشا بحال كسی كه ایشان را دوست بدارد و خوشا بحال آنكه به ایشان چنگ زند، و وای بحال كسی كه ایشان را دشمن دارد. پس نعثل از جا جست و جلوی روی رسول خدا (ص) ایستاده اشعاری (كه ترجمه اش اینست) انشاء كرد:

1 - درود خدای بزرگ بر تو باد ای بهترین مردمان

2 - توئی پیغمبر بركزیده و هاشمی مفتخر

3 - بوسیله تو پروردگار ما را راهنمائی فرمود و درباره تو امید دستوراتش را داریم.

4 - و درباره امامان دوازده گانه كه نامبردی

5 - خداوند (امامت را) بایشان عطا فرموده و از تیرگی پاكیزه شان فرمود.

6 - هر كه ایشان را دوست بدارد تحقیقا رستگار شده، و هر كه با (آن) ستارگان نورانی دشمنی كرد خسارت و زیان برد.

7 - آخرینشان تشنگان (علم و دانش و اصلاح عالم) را سیراب كند و او امام منتظر (مهدی) است.



[ صفحه 86]



8 - برای عترت برگزیده ات و پیروانشان كه بهر چه خواهند مرا دستور دهند.

9 - هر كه از شما دور گردد خداوند در قیامت آتش دوزخ را باو بچشاند.


[1] الانصاف تاليف سيد هاشم بحراني متوفي بسال 1107 يا 1109 هجري قمري ترجمه بقلم: سيد هاشم رسولي محلاتي.