کد مطلب:282620 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:249

توقیعات درباره اموال رسیده به امام
شماری از توقیعات راجع به اموالی است كه شیعیان به عنوان خمس و دیگر وجوه شرعی توسط وكلا یا نایبان خاص به حضور امام خود می فرستادند كه نمونه هایی چند نقل می شود: 1 - صدوق از پدرش نقل می كند كه سعد بن عبدالله گفت، اسحاق بن یعقوب گفت از شیخ عمری شنیدم می گفت: با مردی اهل سواد [1] هم صحبت شدم كه مالی از حضرت با وی بود و آن را برای امام غایب فرستاده بود، ولی مال بازگشت داده شده به وی گفته شده بود: حق عمو زاده ات را كه چهارصد درهم است از آن بیرون كن. آن مرد از شنیدن جواب حیران و بهت زده و در شگفت شد و به حساب اموالش رسیدگی كرد. مزرعه ای از پسر عمویش در دست او بود كه مقداری از در آمد آن



[ صفحه 98]



را پرداخت كرده و بعضی را نپرداخته بود. [چون حسابرسی كرد] معلوم شد چهارصد درهم از حق او را - چنان كه حضرت گفته اند - نداده است. پس آن مقدار را از مالش بیرون كرد و بقیه را فرستاد، كه مورد قبول واقع شد. [2] 2 - محمد بن شاذان نیشابوری گوید: نزد من پانصد درهم كه - بیست درهم كسر داشت - جمع شده بود، و من دوست نداشتم [پولی كه می فرستم] این مقدارش كم باشد. بدین جهت از مال خودم بیست درهم وزن كرده بدان افزودم و به اسدی [وكیل امام] دادم، اما از اینكه كمبودی داشته و من آن را كامل كرده ام چیزی ننوشتم. جواب نامه رسید: پانصد درهم كه بیست درهم از تو بود واصل شد... [3] 3 - همین خبر را صدوق نیز نقل می كند و بعد از آن می افزاید: محمد بن شاذان گفت: بعد از این مالی به حضور امام فرستادم اما روشن نكردم كه از كیست. اما جواب رسید كه: آن مال رسید، قدری از آن مال فلانی است و قدری از فلانی، [4] یعنی حضرت دانستند صاحبان اصلی مال كیست و به اطلاع او رساندند.4 - كلینی از حسن بن عیسی عریضی نقل می كند كه گفت: چون ابومحمد - امام حسن عسكری (ع) - درگذشت مردی اهل مصر با مالی



[ صفحه 99]



كه برای امام آورده بود به مكه وارد شد. دید درباره جانشین آن امام اختلاف است. بعضی مردم می گفتند: امام حسن (ع) بدون فرزند درگذشت، و جانشین او جعفر [5] است. بعضی می گفتند: امام عسكری درگذشت ولی فرزند بر جا گذاشته. او مردی را كه كنیه اش ابوطالب بود با نامه ای به عسكر (سامرا) فرستاد. وی به سوی جعفر رفت، و از او برهان [امامتش را] خواست. جعفر گفت: اكنون آمادگی [برای جواب] ندارد! سپس به در منزل امام روی آورد و نوشته اش را به اصحاب داد. پاسخ برایش آمد: خدا ترا در [مرگ] دوستت اجرا دهد. همانا او مرد و مالی كه با او بود به شخص موثقی وصیت كرد، تا در آن باب بدانچه لازم است عمل كند. و جواب نامه اش داده شد. [6] [ابوطالب چون به مكه برگشت صدق گفتار حضرت برایش روشن شد].



[ صفحه 100]




[1] سواد: بخش واقع ميان دجله و فرات را در زمان خلفاي عباسي سواد مي گفتند (فرهنگ فارسي).

[2] كمال الدين، باب ذكر التوقيعات، ص 486، حديث 6، الاصول من الكافي، 519:1، حديث 8، با اندك تفاوت و از راوييي ديگر.

[3] كتاب الغيبه، 258، الاصول من الكافي، 1: 523 - 524.

[4] كمال الدين، ص 509، شماره 38.

[5] معروف به جعفر كذاب، كه ادعاي جانشيني امام يازدهم را مي كرد.

[6] الاصول من الكافي، 523:1، حديث 19.