کد مطلب:292390 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:253

مقدمه

مقدّمه :

حمد و سپاس فراوان و غیر قابل قیاس، شایسته آن قائم بالذّاتی است كه خارج از جهان فكر و اندیشه و حواس گوناگون می باشد و حمد و ستایش فراوان و غیر قابل شمارش شایسته و سزاوار كسی است كه برآورنده آرزوها و امید امیدواران در هنگام سختی ها و رنج ها است.

این كتاب در مورد حكایت ها و قصه های كسانی است كه در زمان غیبت كبری به خدمت آقا رسیدند. چه، كسانی كه در حال تشرف آن حضرت را شناختند و یا بعد از جدایی از روی قرائن حتمی، مشخص شد كه آن حضرت بوده و چه كسانی كه با معجزه از آن حضرت در بیداری و یا خواب آگاه شدند و یا با نشانه و اثری از آثار و نشانه های حتمی و روشن بر وجود نازنین آن حضرت كه همه آن حكایت ها برای اثبات این مطلب، كه هدف كلّی این كتاب است دخالت دارند.

همچنین این كتاب در مورد جمع بین حكایت ها و قصه های ذكر شده و آنچه در خبرها رسیده كه كسانی را كه ادعا می كنند در زمان غیبت حضرت را دیده اند باید حرفشان را دروغ پنداشت، می باشد و خواهیم گفت كه طبق سخنان علما پنج صورت برای آنها وجود دارد و نیز خواهیم گفت كه برخی از علما تصریح كرده اند به اینكه در ایام غیبت امكان رؤیت امام زمان وجود دارد و نیز بعضی از سخنان سید جلیل علی بن طاووس را در این باره یادآور خواهیم شد كه البته همین سخنان در اثبات این ادّعاها كفایت میكند.

حكایتهای موجود در این كتاب به دو بخش تقسیم می شود:

1 - در حكایت، قرینه سابقه یا قرینه یا لاحقه ای موجود است بر اینكه صاحب آن حكایت امام عصر صاحب الزّمان(ع) است كه هدف اصلی از ذكر آن حكایت می باشد.

2 - در اصل حكایت هیچ گونه قرینه ای بر آن مطلب وجود ندارد بلكه متضمن این است كه درمانده یا وامانده در بیابانی مثلاً بیچاره و گرفتار شده كمك خواست یا نخواست كه یك نفر او را به صورت خارق العاده ای نجات داد مثل برخی از حكایتهایی كه در این كتاب آمده كه به این حكایت ها نزدیك است و بسیار بر اینها شك و گمان وارد می شود كه شاید آن شخص یكی از ابدال و اولیاء باشد نه آقا امام زمان(ع) و صادر شدن كرامات و خرق عادات از كسانی كه غیر امام(ع) هستند نیز جایز می باشد و هر طایفه ای از اینگونه حكایات به علمای صالح و متقی خود نسبت می دهند، بنابراین ذكر اینگونه داستانها در اینجا مناسب نیست ولی ما:

اولاً: پیروی كردیم از بزرگان اصحاب خود كه مانند این قضیه ها را در مورد كسانی كه در غیبت كبری مشرف شدند نقل كردند.

ثانیاً: رسیدگی به درماندگان و بیچارگان یكی از مقام ها و منصب هایی است كه از جانب خدا به آن حضرت داده شده كه داد مظلوم را بستاند و به انسان بیچاره و گرفتار كمك كند.

ثالثاً: بر فرض اینكه آن فریادرس، حضرت نباشد، ناچار باید كسی از خواص و پیروان مخصوص آن حضرت باشد پس فرد بیچاره اگر شخص حضرت را نتوانسته ببیند كسی را دیده كه به نزد حضرت رفته و این برای اثبات این موضوع كفایت می كند.

رابعاً: چنانچه فرض سوم را باطل بدانیم، یعنی شخص فریادرس از پیروان مخصوص آن حضرت نیز نباشد باز هم دلالت نماید بر اصالت و حقیقت مذهب امامیه چرا كه حتماً آن فرد از مسلمانان است در این صورت اگر امامی مذهب نباشد (شیعه باشد) امامیه را كافر و كشتن او را واجب می داند و جزیه نیز از ایشان نمی گیرند در صورتیكه از اهل كتاب جزیه می گیرند (شیعه را پایین تر از اهل كتاب و مهدور الدم می دانند) پس چنین فردی را چگونه در هنگام گرفتاری ها و به هلاكت افتادن به صورت خارق العاده نجات دهد و حال بپردازیم به حكایات (بعون الملك الودود.)

محدّث نوری