کد مطلب:304378 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:299

کلمه
واژه «كلمه»، در لغت به معنای مجموعه حروفی است كه یك واحد را تشكیل می دهند، خواه لفظِ معنادار، اسم باشد یا فعل یا حرف، و خواه در جمله ای كه از چندین كلمه تركیب یافته، در هیئت تركیبی خود، یك حقیقت را افاده می كند. بر این اساس، به قطعه ای از كلام، قضیّه، بیت شعر یا قصیده ای كامل، كلمه می گویند، به لحاظ اینكه هر یك از آنها یك معنا و یك پیام را همراه دارند؛ مانند:«كَلِمَةُ اللَّهِ هِیَ الْعُلْیا» [1] (شعار توحید)؛ «وَ جَعَلَ كَلِمَةَ الَّذینَ كَفَرُوا السُّفْلی» [2] (شعار كفر) و «كَلِمَةَ التَّقْوی» [3] (لااله اِلّا اللَّه).

در معارف دینی و تعالیم قرآنی، تألیف و ترتیب و تحقّق موجودات و به تعبیر دیگر، آفرینش، به سان كتابی است كه دست جمال و جلال نگارنده حكیم، با قلم تكوین «كُنْ» نگاشته و با گسترش دَمی از مشیّت بی منتهای خود (نفَس رحمانی)، بساط راز دارِ هستی را با استحكام ویژه ای گسترانیده است. بدین روی، دانشمندان اسلامی با بهره گیری ذوقمندانه از مفاهیم قرآن، كتاب را به «تكوینی» و «تدوینی» و هر یك از این دو بخش یاد شده را به بخشهایی كه از حروف، كلمات و اِعراب و حركات و سكنات، و سرانجام سوره ها و آیه ها تركیب یافته، تقسیم كرده اند:

آفاقی،تكوینی، علّیینی، كتاب انفسی،تدوینی و تشریحی (قرآن) سبحینی.

عارف نامی شیخ محمود شبستری، در شاهكار ادبی - عرفانی خویش، گلشن راز، همانندی كتاب تكوین و تدوین را به نظم كشیده است:


به نزد آنكه جانش در تجلّی است

همه عالم كتابِ حق تعالی است


عَرَض اِعراب و جوهر چون حروف است

مراتب همچو آیات وقوف است


از او هر عالمی چون سوره ای خاص

یكی زان فاتحه دیگر چو اخلاص


پاره ای از واقعیت های خارجی و حقایق عینی كه در قرآن با تعبیر «كلمه» از آنها یاد شده، عبارت اند از: 1. واقعیت های خارجی كه به فرمان خدای تعالی تحقّق می یابند و مراتب هستی را تشكیل می دهند و به گونه ای بدیع (بدون علّت مادّی و صوری) یكباره از ذات حق صادر شده اند:

قُلْ لَوْ كانَ الْبَحْرُ مِداداً لِكَلِماتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ اَنْ تَنْفَدَ كَلِماتُ رَبّی وَ لَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدَاً. [4] بگو: اگر دریا برای پروردگارم مركّب شود، پیش از آنكه كلمات پروردگارم پایان پذیرد، قطعاً دریا پایان می یابد، هر چند نظیرش را به مدد [آن]بیاوریم.

همچنین در آیه 27 سوره لقمان، وجود مُفاض از حق تعالی با تعبیر «كلمات» آمده است. 2. از حضرت عیسی مسیح(ع) با تعبیر «كلمه» یاد شده است:

اِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ یا مَرْیَمُ اِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ وَجِیهاً فی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبیِنَ. [5] [یادكن] هنگامی [را] كه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به كلمه ای از جانب خود، كه نامش مسیح عیسی بن مریم است، مژده می دهد، در حالی كه او در دنیا و آخرت، آبرومند و از مقرّبان [درگاه خدا]است.

همچنین در پاره ای از روایات و دعاها از محمّد(ص) و آل او به «كلمات تامّات» یاد شده است: اَللّهُمَ اِنّی اَسْألُكَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ نَبیِّ رَحْمَتِكَ، وَ كَلِمَةَ نُورِكَ. [6] وَ اَعُوذُ بِكَلِماتِ اللَّهِ التّامّاتِ. كه مقصود از «كلمات تامّات»، پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) است [7] امّا منظور از «كلمه» در این فقره از گفتار فاطمه(س) كه فرموده: «كَلِمةٌ جُعِلَ الْاِخلاصُ...»، «اَشهد اَن لا اله الّا اللَّه وحده لا شریك له» یا «لا اله الا اللَّه» است؛ اگر چه كاربردِ «كلمه» در سخنانِ اولیای معصوم(ع)، درستی احتمالِ دوم را تأیید می كند. از امام رضا(ع) چنین روایت شده است:

قالَ رَسُولُ اللَّه(ص): یَقُولُ اللَّه جَلَّ جَلالُهُ: لا اِله اِلّا اللَّهُ حِصْنی فَمَنْ دَخَلَهُ اَمِنَ مِنْ عَذابی. [8] پیامبر اكرم(ص) فرمود كه خدای تعالی می فرماید: لا اِله الّا اللَّه قلعه من است. هر كس در قلعه من وارد شود، از عذاب من در امان خواهد بود.

در این حدیث قدسی كه به «سلسلةُ الذَّهَب» معروف است، «كلمه» تنها برای «لا اله الّااللَّه» به كار رفته است.


[1] سوره توبه، آيه 40.

[2] سوره توبه، آيه40.

[3] سوره فتح، آيه 26.

[4] سوره كهف، آيه 109.

[5] سوره آل عمران، آيه 45.

[6] مفاتيح الجنان، دعاي بعد از زيارت آل يس.

[7] شرح توحيد صدوق، ج 1، ص 48.

[8] المحجّة البيضاءِ، ص 371.