کد مطلب:319191 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:299

احادیث
نویسنده ی خاتمیت سپس بنقل احادیث چندی پرداخته و به آنها استدلال جسته از جمله:

1 - از «اربعین» نقل نموده (یظهر من بنی هاشم صبی ذو كتاب جدید فیدعوا لناس و لم یجبه احد و اشر اعدائه العلماء فاذاحكم بشیئی لم یطیعوه فیقولون هذا خلاف ما عندنا من ائمة الدین.)
2 - از «بحارالانوار» جلد 13 عربی صفحه ی 195) عن ابی بصیر قال قال ابوجعفر (ع) یقوم القائم بامر جدید و كتاب جدید و قضاء جدید علی العرب شدید لیس شأنه الا بالسیف لا یستنیب احدا و لا تأخذه لومة لائم.

3 - از «بحارالانوار» جلد 13 عربی ص 194) عن عبدالله بن عطا قال سئلت اباجعفر الباقر فقلت اذا قام القائم بای سیرة یسیر فی الناس فقال (ع) یهدم ما قبله كما صنع رسول الله و یستأنف الاسلام جدیدا.)

4 - از همان كتاب ص 190 «عن ابیعبدالله قال العلم سبعة و عشرون حرفا فجمیع ما جائت به الرسل حرفان فلم یعرف الناس حتی الیوم غیر الحرفین فاذا قام قائمنا اخرج الخمسة و العشرین حرفا.» مؤلف پس از نقل این احادیث بكلمات (كتاب جدید) و «قضاء جدید» و «امر جدید» استشهاد جسته و گفته است، مراد از كتاب جدید كتاب آسمانی دیگری غیر از قرآن، و مقصود از امر جدید و قضاء جدید دین جدید و قضاوت جدید طبق دین جدید خواهد بود، و از عبارت قسمت اخیر حدیث سوم (یهدم ما قبله كما صنع رسول الله و یستأنف الاسلام جدیدا) چنین استفاده نموده كه قائم چون قیام كند، بسیره ی پیغمبر كه ادیان پیش از خود را منهدم ساخت و ابتداء بدین جدیدی نموده عمل خواهد نمود.

جواب - از جمله ی اختصاصات حضرت بقیة الله كه متواترا درباره ی آن وجود اقدس نقل گردیده آنستكه بوجود آن سرور و در عهد میمون او دین اسلام بكمال قدرت و استیلا و تجلی خود نائل میگردد، و نور توحید از مجلای قرآن بر سراسر جهان پرتو می افكند و عدل و داد و مروت و رحمت جای ستم و نار و او فساد و نقمت را بگیرد، و مصداق آیه ی شریفه ی
«لیظهره علی الدین كله» آشكار میشود و به «یملا الله الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا» بدیهی است تحقق دادن و ایجاد چنین اوضاع و احوال ملازم با اموری است نسبتا خارق العاده و بیسابقه، و بطور كلی از آثار دینی مستفاد است كه سیره ی مهدی (ع) با سیره ی اجداد امجادش ائمه ی طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین، و حتی با سیره و روش شخص پیغمبر اكرم (ص) در بعضی جهات فرق فراوان خواهد داشت، از جمله مدارا و مماشاتی كه پیغمبر اكرم با (منافقین)، آنهائی كه بظاهر مسلمان و در باطن كینه ی اسلام را در دل داشتند، امثال ابوسفیانها و معاویه ها میفرمود، و جانشینان بر حق پیغمبر با خلفای جور و غاصبین خلافت برعایت حفظ اساس اسلام مدارا مینمودند، و تقیه را شعار خود داشتند، و امثال این خصوصیات كه در قیام قائم آل محمد منتفی است، و آن حضرت چون ظاهر شود، امور جدیدی را تصدی خواهد فرمود كه لامحاله برای تشكیل مدینه ی فاضله و ریشه كن ساختن مظالم و مفاسد و استقرار حق در جایگاه آن لازم و ضروری است منجمله:

1 - مهدی موعود (ع) تقیه نخواهد فرمود و با تمام قوا با تمام مظاهر بیداد و كفر مبارزه خواهد نمود، و یكی از علل غیبت آن بزرگوار را برای نبودن بیعت حكام ستمگر در عهده ی آنحضرت نقل فرموده اند.

2 - در قضاء (قضاوت) بعلم موهوبی الهی حكم خواهد كرد و در این «قضاء قضاء جدید» برخلاف سیره ی گذشتگان مطالبه ی گواه و بینه نخواهد فرمود.

3 - كشتاری عظیم از دشمنان دین خواهد كرد كه در هیچ یك از
نهضتهای دینی سابقه نداشته، و از آن «ملحمه ی عظمی» كشتار گاه بزرگ، سفره ای برای طیور و هوام و سباع گسترده خواهد شد، و این «امر جدید» بر مردم علی الخصوص بر عرب گران خواهد آمد، و مردم خواهند گفت اگر این شخص از آل محمد (ص) بود چنین كشتاری نمی نمود.

4 - بر تمام اقطار عالم دست خواهد یافت و حكومت وی بر جهان مستولی و نافذ خواهد گردید.

بدیهی است صرفنظر از جهات استثنائی كه لازمه ی نهضت مهدوی است، و قسمتی مذكور گردید، مهدی موعود (ع) طبق سیره ی پیغمبر - اكرم (ص) عمل خواهد فرمود، و همچون آن بزرگوار مردم را به اسلام محض خواهد خواند، وبدعت ها كه بنام دین در طی قرون و اعصار قبل از قیام وی بدامن پاك اسلام چسبیده است، بدست آنحضرت زدوده خواهد شد، و چونان رسول خدا كه رسم بت سازی و بت پرستی و آداب و رسوم خرافی جاهلیت را منهدم ساخت، وی نیز مبانی انحراف و رسوم جهل و پایه های فساد و بدع حادثه را واژگون و یكسره محو و نابود نماید. «یهدم ما قبله كما صنع رسول الله» و كتاب خدا و دین جدش را از اندراس و كهنگی در آورده و تجدید و تازه خواهد كرد، و نیز قیام بسیف خواهد فرمود، و خداوند آن بزرگوار را بتأییدات آسمانی و غیبی مانند رسول اكرم مؤید میفرماید، و مخالفین دین را بقیام او مرعوب میسازد و آنچه در روایات راجع به امام عصر ارواحنا فداه بتعبیراتی از قبیل (امر جدید) و (قضاء جدید) و (كتاب جدید) و امثالها استعمال گردیده، منظور ذكر اموری است كه بیان آنها مذكور افتاد و احادیث مورد استشهاد بهائیه (كه عینا
نقل گردید) ناظر بهمین قضایا و امور میباشد، بخصوص در حدیث «عبداله بن عطا» جمله ی (و یستأنف الاسلام جدیدا) جالب دقت است، و حضرت ابوجعفر محمد بن علی علیهماالسلام پس از بیان سیره ی مهدی (ع) میفرمایند قائم ابتدا به اسلام میكند جدیدا، یعنی اسلام را از سر میگیرد و آن را تازه و نو میكند پس از اندارس، و همین مضمون درباره ی كتاب جدید صادق است، یعنی پس از اندراس و كهنگی آنرا تازه می گرداند، و بر فرض كه منظور از كتاب جدید واقعا كتابی غیر از قرآن ما باشد، آن كتاب شریعت كه ناسخ قرآن گردد نخواهد بود، و تأیید این گفتار روایتی است در كتاب شریف «وافی» ص 63 از حضرت صادق علیه السلام كه فرمود:

«ان لكل واحد منا صحیفة فیها ما یحتاج الیه ان یعمل به فی مدته فاذا انقضی فیها مما امر به علم اجله قد حضر.» از برای هر یك از ما كتابی است كه در آن وظایفی كه باید در زمان حیات عمل نمائیم موجود است، و چون آن وظایف بپایان رسد وانجام شود، میدانیم اجل ما فرارسیده.

و نیز در ص 61 ج 2 حدیث دیگری از آنحضرت نقل شده كه فرمود: «ان الوصیة نزلت من السماء علی محمد (ص) كتابا (یعنی مكتوبا) لم ینزل علی محمد (ص) كتاب مختوم الا الوصیة فقال جبرئیل یا محمد هذه وصیتك فی امتك عند اهل بیتك فقال رسول الله ای اهل بیتی یا جبرئیل قال نجیب الله منهم و ذریته لیرثك علم النبوة كما ورثه ابراهیم و میراثه لعلی (ع) و ذریتك من صلبه قال و كان علیها خواتیم قال ففتح علی (ع) الخاتم الاول و مضی لما
فیها ثم فتح الحسن (ع) الخاتم الثانی و مضی لما امر به فیها فلما توفی الحسن (ع) و مضی فتح الحسین (ع) الخاتم الثالث فوجد فیها ان قاتل فاقتل و تقتل و اخرج باقوام للشهادة لا شهادة لهم الامعك قال ففعل فلما مضی دفعها الی علی بن الحسین (ع) قبل ذلك ففتح الخاتم الرابع فوجد فیها ان اصمت و اطرق لما حجب العلم فلما توفی و مضی دفعها الی محمد بن علی علیهماالسلام ففتح الخاتم الخامس فوجد فیها ان فسر كتاب الله و صدق اباك و ورث ابنك و اصطنع الامة و قم بحق الله تعالی و قل الحق فی الخوف و الامن و لا تخش الا الله ففعل ثم دفعها الی الذی یلیه»

خلاصه ی فرمایش امام صادق علیه السلام اینست كه (مكتوبی) كتاب مختومی از آسمان بر محمد (ص) نازل گردید و كتاب مختومی جز وصیت بر محمد نازل نگردیده، و بر آن كتاب مهرهائی بود، مهر اول را علی علیه السلام گشود و بوظایف خود از آن مكتوب عمل نمود، و مهر دوم را فرزندش حضرت حسن (ع) گشود و بر آنچه مأمور بود در آن مكتوب عمل كرد، پس از وفات حضرت مجتبی مهر سوم را حضرت سیدالشهداء علیه السلام گشود و در آن مكتوب دستور قیام و قتال و شهادت را دریافت و بر طبق آن مشی فرمود، سپس آن كتاب بحضرت سجاد (ع) منتقل گردید و مهر چهارم را گشود و دستور سكوت و انزوا را نسبت بخود در آن معاینه فرمود و انجام داد، و همچنین پس از آنجناب مهر پنجم را حضرت باقر (ع) گشود و در آن ملاحظه فرمود كه مأمور است قیام علمی فرماید و كتاب خدا را تفسیر كند، و حق را در هر حال اظهار نماید و در بسط معارف قرآن و علوم دین بذل جهد فرماید و چنین فرمود، و سپس آنحضرت مكتوب
را بكسی داد كه پس از خودش میآمد (حضرت صادق علیه السلام) رد فرمود... الخ

بنابراین یكی از معانی كتاب جدید ممكن است همین صحیفه ی مختوم باشد كه با هر یك از ائمه خواهد بود و احتمال دیگری كه در معنی كتاب جدید میتوان داد كه شاید از سایر احتمالات قوی تر و صحیحتر باشد اینست كه ما میدانیم بشواهد مسلم تاریخی در عصر رسول اكرم صحابه هر كدام قرآنی داشتند كه علاوه بر رسم الخط و قرائت و ترتیب آیات و سوره، هر یك از آنها روایاتی را كه از رسول اكرم (ص) شنیده بودند در معانی آیات و تفسیر آنها در آن مینوشتندء، و لهذا قرآن هر یك از صحابه بنام خودش موسوم گردید، مانند «قرآن زید» و «قرآن ابن مسعود» و غیره و یكجهة اینكار این بود كه هنوز معمول نشده بود احادیث را جداگانه ضبط و تدوین كنند، و از جمله ی قرآنها «قرآن علی» علیه السلام بود، كه آن حضرت نیز تفاسیر آیات را از زبان پیغمبر اكرم در آن مینوشت، و چنانكه خود مولا در نهج البلاغه ی شریف میفرماید: «آیه ای نیست، مگر اینكه من ناسخ و منسوخ آن و عام و خاصش را میدانم، و میدانم كه شب نازل شده یا روز، در سفر یا در حضر، در جبل یا سهل، و مانند بچه شتری كه دنبال مادرش بیفتد، پیغمبر را دنبال میكردم و از او می پرسیدم و او همه را بمن می آموخت.» حال كجا است آن مطالب كه علی (ع) از پیغمبر پرسیده و چرا معانی قرآن برای بزرگترین محققین تماما روشن نیست. آیا حضرت آن مطالب را ضبط نكرده و گذاشته تا از میان برود؟

چنین سوء ظنی درباره ی مثل علی (ع) روانیست، پس آنها را ضبط
فرموده و چون از او نشنیده اند، نزد فرزندانش بجا گذاشته، و بالنتیجه آن قرآن بمهدی منتظر علیه الصلوة و السلام انتقال یافته، و محتمل است مراد از كتاب جدید همان باشد.

در هر صورت با توجه بروایات سابق الذكرو احتمال اخیر و وجود نص صریح، بلكه نصوص متواتره بر ختم نبوت، پر واضح است كه مراد از كتاب جدید، شرع جدید و كیش تازه نمی تواند باشد، بخصوص كه در سیره ی قائم نقل شده كه آنحضرت ترویج از قرآن واسلام می فرماید، و بر سیره ی جدش (ص) رفتار می كند، و اسلام را از سر می گیرد.

«و یستأنف الاسلام جدیدا»

و همچنین راجع به امر جدید (فرمان تازه) حدیث در جلد 13 «بحار» صفحه ی 182 از «بصائر الدرجات» منقول است، مسندا از «رفیدمولی ابی هبیره» از امام صادق (ع) كه فرمود: «ای رفید چگونه خواهی بود چون اصحاب قائم را ببینی كه در مسجد كوفه خیمه های خود را زده اند.» پس آنحضرت فرمان جدید و تازه بیرون آورد كه بر عرب دشوار و شدید است، رفید گوید عرض كردم: «فدایت شوم، آن فرمان چیست؟» فرمود: «كشتن قال جعلت فداك ما هو؟ قال الذبح.»

حدیث دیگر در «وافی» جزء ثانی ص 113 از «محمد بن مجلان» از امام صادق (ع) كه فرمود:

«چون قائم قیام كند از سر نو مردم را به اسلام دعوت كند، و به امری كه كهنه و محو شده، پس جمهور مردم از آن گمراه شده اند، آنان را هدایت كند.»
و باز حدیث دیگر از جلد 13 «بحار» ص 198 از تهذیب مسندا از «محمد بن مسلم» كه گفت: «سوآل نمودم از ابوجعفر محمد بن علی (ع) كه قائم چون قیام كند؟ بچه سیره در میان مردم رفتار كند؟»

فرمود: «سیره ای كه رسول خدا سیر و رفتار نمود، تا اینكه ظاهر و غالب سازد اسلام را.» گفتم: «سیره ی رسول خدا چه بود؟» فرمود: «آنچه را در جاهلیت بود (شرك و فساد و ظلم) باطل و منهدم نمود، و بعدالت با مردم مواجه شد و همچنین است قائم، چون قیام كند آنچه را كه در دست مردم در حال واگذاری آنان است (نبودن حكومت حقه و وجود حكومت باطله) باطل و منهدم سازد و بعدالت با مردم مواجه شود.»

اینك با نقل این روایات معنی «امر جدید» و «كتاب جدید» و «دعاء جدید» و «قضاء جدید» روشن شد، و بر محقق منصف بصیر كاملا معلوم است كه مراد از انهدام امور ما قبل ظهور بدست مهدی (ع) نسخ شریعت و هدم دین قبل نیست، بلكه مقصود از اله و محو بدعت ها و رسوم باطل و ویرانی كاخهای آرزوهای مردم ستم پیشه است، و آنهم انشاء الله دور نیست «ان موعدنا الصبح الیس الصبح بقریب» و لهذا در دعای ندبه در مقام ابتهال و اظهار تأثر از مهجوری و فرقت از ساحت مقدس ولی عصر میگوئیم:

«این المؤمل لا حیاء الكتاب و حدوده، این محیی معالم الدین و اهله، این قاسم شوكة المعتدین این هادم ابنیة الشرك و النفاق»

كجاست آنكس كه امید و آرزو برای زنده كردن قرآن و حدود آن با اوست، كجاست زنده كننده ی نشانه ها و آثار معارف دین و اهل آن،
كجاست شكننده ی سطوت متجاوزین، كجاست منهدم كننده ی بناهای شرك و نفاق.

بار خدایا

از تو مسئلت میكنیم بذات مقدس خود و به اسماء حسنایت، این مهجوری و دوری را بپایان برسان، و غمام تیره ی ضلالت را كه كران تا كران افق جهان را تیره ساخته، بطلوع شمس دین و نور وجه مبین مهدوی مرتفع فرما.