کد مطلب:37934 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:139

طلحة بن عبید اللَّه











طلحة بن عبید اللَّه از پیشتازان در اسلام بود[1] و از بزرگان صحابیان به شمار می رفت.قبل از هجرت، بین او و زبیر، عقد برادری بسته شد.[2] او تاجر بود و هنگام جنگ بدر، برای تجارت به شام رفته بود.[3] رجالیان اهل سنّت، او را ستوده اند و از عشره مبشّره (ده نفر مژده داده شده به بهشت) دانسته اند.[4] بعد از رحلت پیامبر خدا، خلفای سه گانه، احترام او را نگاه می داشتند. عمر، او را به عضویت شورای شش نفره خود درآورد؛ ولی او به نفع عثمان، از خلافت كناره گرفت.[5] طلحه بسیار باهوش و سیاستمدار بود[6] و در زمان عثمان، به سبب اموال بی حسابی كه عثمان به او داده بود،[7] ثروت بی شماری به دست آورد. یك بار عثمان، پنجاه هزار درهم بدهیِ او را [ به بیت المال، ] بخشید و گفت: تا كمكی باشد به جوان مردیِ تو![8] .

او از زمینداران بزرگ بود، به گونه ای كه درآمد غلّه او از عراق، چهارصد تا پانصد هزار دینار و از [ ناحیه] سَرات،[9] ده هزار دینار بود.[10] .

ثروت باقی مانده او پس از مرگ، سی میلیون درهمْ تخمین زده می شود.[11] .

عثمان با این كه او را بزرگ می داشت، به او مَسند و ریاستی نبخشید؛ زیرا در این جهت، بیشتر به خویشان و اطرافیان خود (بنی اُمیّه) توجّه داشت.از این رو، رابطه طلحه با او به سردی گرایید،[12] همان طور كه عثمان از مهم ترین پشتیبان قبلی خود، عبد الرحمان بن عوف نیز كناره گرفت.[13] .

طلحه، خود، ادّعای خلافت داشت.[14] لذا نامه هایی به بصره، كوفه و دیگر نواحی نوشت و مردم را برای قتل عثمان تحریك كرد.[15] وی قبل از كشته شدن عثمان، بیت المال را در دست گرفته بود؛[16] ولی بعد از آن به دلیل اتّهام شركت در قتل عثمان، نتوانست رسماً ادعای خلافت كند، با امام علی علیه السلام بیعت كرد؛ و شگفت آن كه او نخستین بیعت كننده بود.

طلحه كه علاوه بر دست نیافتن به خلافت، از امتیازات زمان عثمان هم محروم شده بود، با امام علی علیه السلام به مخالفت برخاست و با همراهی زبیر و عایشه و دیگران، جنگ جمل را به راه انداخت.

او می گفت: ما درباره خون عثمان، كوتاهی كردیم و امروز، چیزی را شایسته تر از این نمی یابیم كه خونمان را در راه عثمان بریزیم.[17] .

طلحه در سال 36 هجری، در جنگ جمل و با اصابت تیر از پشتِ سر، به دست مروان بن حكم كشته شد.[18] .

2085.الطبقات الكبری- به نقل از محمّد بن ابراهیم-: طلحة بن عبید اللَّه از سرزمین عراق، چهارصد هزار تا پانصد هزار [ دینار ] درآمد داشت و از منطقه سَرات، نزدیك به ده هزار دینار سود می كرد.[19] .

2086.الطبقات الكبری- به نقل از اسحاق بن یحیی، از موسی بن طلحه-: معاویه از موسی بن طلحه پرسید: ابو محمّد (طلحه)، از [ درآمد] منطقه عین، چه قدر به جای گذاشت؟

گفت: دومیلیون و دویست هزار درهم و دویست هزار دینار و البته ثروتش در آن جا به غارت رفت.هر سال از سرزمین عراق، یكصد هزار درآمد داشت، بجز درآمدش از منطقه سَرات و مناطق دیگر [ بیرون از عراق].خرجیِ سالانه خانواده اش را از مزرعه ای كه با كانالی آبیاری می شد، به دست می آورد كه با بیست شتر آبكش، زراعت می كرد و اوّلین كسی بود كه گندم را با آبیاری با كانال، كِشت كرد.

معاویه گفت: ستوده، سخاوتمند و شریفْ زندگی كرد؛ ولی فقیرانه از پای درآمد.خدایْ او را رحمت كند![20] .

2087.الطبقات الكبری- به نقل از ابراهیم بن محمّد بن طلحه-: ارزش آنچه طلحة بن عبید اللَّه از باغ و زمین و ثروت های مختلف و پول نقد بر جای گذاشت، سی میلیون درهم بود. از سرزمین عین، دو میلیون و دویست هزار درهم و دویست هزار دینار بر جای گذاشت و باقی ثروتش كالاهایی بود كه به پیمانه و وزن در نمی آمد و حیوان و زمین هم نبود.[21] .

2088.مروج الذهب- در گزارش وضعیت طلحة بن عبید اللَّه در خلافت عثمان-: او خانه اش را در كوفه ساخت (كه در این روزگار، همچنان به «خانه طلحه» مشهور است و در [ محلّه] «كُناسه» كوفه به «دارالطلحیین» شناخته می شود).درآمد او از عراق، هر روز، هزار دینار بود و برخی بیشتر گفته اند.درآمدش از منطقه شَرات،[22] بیشتر از آن بود. خانه اش را در مدینه با آجر و گچ و از چوب درخت ساج بنا كرد.[23] 2089.تاریخ الطبری- به نقل از موسی بن طلحه-: عثمان، پنجاه هزار [ سكّه ]از طلحه طلب داشت. روزی عثمان برای رفتن به مسجد، بیرون شد.طلحه به وی گفت: مال تو آماده است.آن را بستان.

عثمان گفت: برای تو باشد، ای ابو محمّد! كمكی است در برابر جوان مردی تو.[24] .

ر.ك: ج 3، ص 160 (گردش ثروت در میان توانگران).

ج 3، ص 238 (تحریكات طلحه).







    1. الإصابة: 4285/430/3، تاریخ دمشق: 54/25.
    2. تهذیب الكمال: 2975/415/13، الإصابة: 4285/431/3، تاریخ دمشق: 66/25.
    3. الاستیعاب: 1289/317/2، تاریخ دمشق: 54/25.
    4. تهذیب الكمال: 2975/412/13، سیر أعلام النبلاء: 2/24/1، الاستیعاب: 1289/317/2.
    5. ر.ك: ج 3، ص 123 (آنچه در شورا گذشت).
    6. ر.ك: ص 86 (ویژگی های ناكثین).
    7. ر.ك: ج 3، ص 168 (آنچه به طلحة بن عبید اللَّه داد).
    8. تاریخ الطبری: 405/4، تاریخ دمشق: 104/25.
    9. سر زمینی میان تهامه و یمن.(معجم البلدان: 204/3).
    10. الطبقات الكبری: 221/3، سیر أعلام النبلاء: 2/32/1، مروج الذهب: 342/2.
    11. المستدرك علی الصحیحین: 5587/417/3، الطبقات الكبری: 222/3.
    12. تاریخ المدینة: 1169/4، العقد الفرید: 303/3.
    13. أنساب الأشراف: 171/6، تاریخ الیعقوبی: 169/2.
    14. الإرشاد: 246/1.
    15. الإمامة والسیاسة: 53/1، أنساب الأشراف: 196/6، تاریخ المدینة: 1198/4.
    16. تاریخ الطبری: 407/4، تاریخ الیعقوبی: 175/2.
    17. الطبقات الكبری: 222/3، تاریخ الطبری: 476/4، سیر أعلام النبلاء: 2/35/1.
    18. المستدرك علی الصحیحین: 5586/417/3، الطبقات الكبری: 223/3.
    19. الطبقات الكبری: 221/3، سیر أعلام النبلاء: 2/32/1، تاریخ دمشق: 101/25.
    20. الطبقات الكبری: 222/3، تاریخ دمشق: 103/25، سیر أعلام النبلاء: 2/33/1.
    21. الطبقات الكبری: 222/3.
    22. منطقه ای میان دمشق و مدینه.(مجمع البلدان: 332/3).
    23. مروج الذهب: 342/2.
    24. تاریخ الطبری: 405/4، تاریخ دمشق: 103/25 و 104.