کد مطلب:41730 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:144

میهمانی











من به مسجد آمدم (تا كسانی را برای شركت در ولیمه فاطمه دعوت كنم) دیدم مسجد از جمعیت موج می زند. خواستم از آن میان عده ای را به میهمانی بخوانم و بقیه را واگذارم اما از این كار شرم كردم و تبعیض را روا ندانستم به ناچار بر بالای بلندی مسجد ایستادم و بانگ برداشتم كه: به میهمانی ولیمه فاطمه حاضر شوید.

مردم دسته دسته به راه افتادند. من از كثرت مردم و اندك بودن غذا خجالت كشیدم و ترسیدم كه به كمبود غذا مواجه شوم. رسول خدا(ص) متوجه نگرانی من شد و فرمود: علی! من دعا می كنم تا غذا با بركت شود.

شمار میهمانان بیش از چهار هزار نفر بود كه به بركت دعای پیغمبر همه از خوراكی و نوشیدنی سیر شدند و در حالی كه دعا گوی ما بودند، خانه را ترك كردند، و با این همه، چیزی از اصل غذا كاسته نشد. در پایان رسول گرامی كاسه های متعدد خواست و آنها را از خوراكی انباشت و به خانه های همسران خویش فرستاد. سپس فرمود تا كاسه دیگری آوردند، آن را هم پر از غذا كرد و گفت: این ظرف هم از فاطمه و شویش باشد.

قال علی (ع):... فاتیت المسجد و هو مشحن بالصحابه فاحییت[1] ان اشخص قوما و

[صفحه 204]

ادع، ثم صعدت علی ربوه هناك و نادیت: اجیبوا الی ولیمه فاطمه، فاقبل الناس ارسالا، فاستحییت من كثره الناس و قله الطعم، فعلم رسول الله (ص) ما تداخلنی، فقال یا علی! انی سادعوا الله بالبركه... فاكل القوم عن آخرهم طعامی و شربوا شرابی و دعوا لی بالبركه و صدروا و هم اكثر من اربعه الاف رجل و لم ینقص من الطعام شی، ثم دعا رسول الله (ص) باصحاف فملئت و وجه بها الی منازل ازواجه ثم اخذ صحفه و جعل فیها طعاما و قال: هذا لفاطمه و بعلها.[2] .

[صفحه 205]



صفحه 204، 205.





    1. در مصدر چنین است ولی ظاهرا صحیح آن فاستحییت باشد.
    2. بحار، ج 43، ص 96.