کد مطلب:41734 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:149

سفارش











در اینجا حضرت از من خواست كه وی را با دخترش تنها بگذارم. من بیرون رفتم و آن دو با هم خلوت كردند.

رسول خدا(ص) ضمن احوال پرسی از دخترش نظرش را راجع به شوهرش جویا شد.

فاطمه در پاسخ گفت: البته كه او بهترین شوی است. اما زنانی از قریش به دیدنم آمدند و حرفهایی زدند. به من گفتند:

چرا رسول خدا(ص) تو را به مردی كه از مال دنیا بی بهره است تزویج نمود؟!حضرت فرمود: دخترم! چنین نیست، نه پدرت و نه شوهرت هیچ یك فقیر نیستند، گنجینه های طلا و نقره زمین بر من عرضه شد و من نخواستم.

دخترم! اگر آنچه كه پدرت می دانست تو نیز از آن آگاه بودی، دنیا و زینتهای آن در چشمانت زشت می نمود.

به خدا قسم در خیر خواهی برای تو كوتاهی نكردم. تو را به همسری كسی دادم كه اسلامش از همه پیشتر و علمش از همه بیشتر و حلمش از همگان بزرگتر است.دخترم! خدای متعال از جمیع اهل زمین، دو كس را برگزیده است كه یكی پدر تو و دیگری شوی تو است.

دخترم! شوهر تو نیكو شوهری است مبادا بر او عصیان كنی.

[صفحه 212]

سپس رسول خدا(ص) مرا صدا زد و به داخل فرا خواند. آنگاه فرمود:

علی! با همسرت مهربان باش، و بر او سخت نگیر و با وی مدارا كن، چه اینكه فاطمه پاره تن من است. آنچه او را برنجاند، مرا نیز برنجاند، و هر چه او را شاد كند مرا نیز شادمان سازد. شما را به خدا می سپارم و او را به پشتیبانی شما می خوانم.

به خدا قسم تا فاطمه زنده بود، هرگز او را به خشم نیاوردم و هرگز چیزی كه بر خلاف میل او بود مرتكب نشدم. فاطمه نیز چنین بود؛ هرگز مرا به خشم نیاورد و از فرمانم رخ نتافت، چون به او مین نگریستم دلم آرام می گرفت زنگار حزن و اندوه از سینه ام زدوده می گشت....

قال علی (ع): و امرنی بالخروج من البیت و خلا بابنته و قال: كیف انت یا بنیه؟ و كیف رایت زوجك؟ قالت له: یا ابه، خیر زوج الا انه دخل علی نسا من قریش و قلن لی: زوجك رسول الله (ص) من فقیر لامال له! فقال لها:

یا بنیه! ما ابوك بفقیر و لقد عرضت علی خزائن الارض من الذهب و الفضه فاخترت ما عند ربی عزوجل یا بنیه! لو تعلمین ما علم ابوك لسمجت الدنیا فی عینیك و الله یا بنیه! ما الوتك نصحا ان زوجتك اقدمهم اسلاما و اكثرهم علما و اعظمهم حلما، یا بنیه! ان اللاه عزوجل اطلع الی الارض اطلاعه فاختار مناهلها رجلین فجعل احدهما اباك و الاخر بعلك، یا بنیه! نعم الزوج زوجك لاتعصی له امرا.

ثم صاح بی رسول الله (ص) یا علی! فقلت: لبیك یا رسول الله (ص)! قال: ادخل بیتك و الطف بزوجتك و ارفق بها فان فاطمه بضعه منی، یولمنی ما یولمها و یسرنی ما یسرها، استودعكما الله و استخلفه علیكما.

فو الله ما اغضبتها و لا اكرهتها علی امر حتی قبضها الله عزوجل و لا اعضبنی و لا عصت لی امرا و لقد كنت انظر الیها فتنكشف عنی الهموم و الاحزان....[1] .

[صفحه 213]



صفحه 212، 213.





    1. كشف الغمه، ج 1، ص 372؛ بحار، ج 43، ص 133.