کد مطلب:41735 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:141
به آنها گفتم: به خدا سوگند این من نبودم كه او را از شما دریغ كرد و به علی تزویج نمود؛ بلكه ازدواج فاطمه تقدیر تدبیر خدا بود. جبرئیل فرود آمد و گفت: ای محمد! خدای متعال فرموده: اگر علی را نیافریده بودم، روی زمین كفو و هم شان برای دخترت فاطمه یافت نمی شد. نه فقط امروز كه از زمان آدم تا انقراض عالم، فاطمه كفوی نداشته و نخواهد داشت. 2- بهترین حوریه بهشتی است كه در صورت انسانی آفریده شده است. 3- فاطمه از پدر شنیده بود كه: درود و سلام بر فاطمه باعث بخشودگی گناهان و موجبت همنشینی با پیامبر در جای بهشت است. 4- یك نبار كه پیامبر خدا(ص) به دیدار دخترش آمده بود گردنبندی در گردن او آویخته دید. حضرت بی آنكه سخنی بگوید از وی روی گرداند. فاطمه سبب رنجش [صفحه 214] پدر را دریافت. بی درنگ گردن بند از گردن بگشود و به كناری انداخت. پیغمبر به او فرمود: فاطمه! حقیقتا تو از من هستی سپس سائلی سر رسید و آن گردن بند را به وی بخشید. آنگاه فرمود: شدید باد خشم و غضب خدا و رسول بر آن كس كه خون مرا بریزد و مرا به آزردن عترت و خویشانم بیازارد. 5- مرد نابینایی از فاطمه رخصت حضور خواست. فاطمه در حجاب شد و خود را از وی پوشید. پیغمبر به دخترش فرمود: با اینكه او تو را نمی بیند پوشش از وی چه ضرورتی داشت؟ گفت: اگر او مرا نمی بیند، من او را می بینم. وی هر چند نابیناست اما شامه او بو را حس می كند. 6- در جنگ خندق، همراه رسول خدا(ص) سرگرم حفر خندق بودیم كه فاطمه آمد و تكه نانی كه در دست داشت به نبی مكرم داد. پیامبر خدا(ص) پرسید: این چیست دخترم؟ فاطمه پاسخ داد: قرص نانی برای حسن و حسین تهیه كرده ام و بریده ای از آن را هم برای شما آورده ام. رسول خدا فرمود: این اولین غذایی است كه ظرف سه روز به دهان پدرت می رسد. 1- عن علی (ع) قال: قال لی رسول الله یا علی! لقد عاتبنی رجال من قریش فی امر فاطمه و قالوا: خطبناها الیك فمنعتنا و زوجت علیا؟ فقلت لهم: و الله ما انا منعتكم زوجته بل الله منعكم و زوجه. فهبط علی جبرئیل فقال: یا محمد! ان الله جل جلاله [صفحه 215] یقول: لو لم اخلق علیا لما كان لفاطمه ابنتك كفو علی وجه الارض آدم فمن دونه.[1] . 2- قال رسول الله (ص): ان فاطمه خلقت حوریه فی صوره انسیه....[2] . 3- عن فاطمه فالت: قال لی رسول الله (ص): یا فاطمه! من صلی علیك غفر الله له و الحقه بی حیث كنت من الجنه.[3] . 4- ان رسول الله (ص) دخل علی ابنته فاطمه و اذا فی عنقها قلاده فاعرض د عنها فقطعتها و رمت بها فقال لها رسول الله (ص): انت من یا فاطمه! ثم جا سائل فناولته القلاده ثم قال رسول الله (ص): اشتد عضب الله و عضبی علی من اهرق دمی و آذانی فی عترتی.[4] . 5- استاذن اعمی علی فاطمه فحجبته فقال رسول الله (ص) لها:لم حجبتیه و هو لایراك؟ فقالت: ان لم یكن یرانی فانی اراه و هو یشم الریح. فقال رسول الله (ص): اشهد انك بضعه منی.[5] . 6- كنا مع النبی فی حفر الخندق اذ جاءته فاطمه بكسره من خیز. فدفعتها الیه، فقال: ما هذه یا فاطمه؟ قالت: من قرص اختبزته لابنی جئتك منه بهذه الكسره. فقال: یا بنیه، اما انها الاول طعام دخل فم ابیك منذ ثلاث.[6] . [صفحه 216]
1ی پیامبر خدا(ص) به من فرمود: قریش بر من خرده می گیرند و راجع به ازدواج تو و فاطمه گلایه می كنند و می گویند: او را از ما دریغ داشتی و بر علی تزویج كردی.
صفحه 214، 215، 216.