کد مطلب:41781 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:155

ندامت











اما گمانم این است كه اصحاب شورا (كه عثمان را به خلافت برگزیدند) آن روز را به شب نرساندند مگر اینكه از انتخاب خود پشیمان شدد و از راءی خود بازگشتند و هر یك گناه را به گردن دیگری می انداخت و با این همه، خود و دیگران را سرزنش می كرد.

طولی نكشید كه همان سرسختها (كه در برگزیدن وی پافشاری می كردند) به تكفیر و تبری از او پرداختند و علیه او نغمه ها ساز كردند... تا جایی كه عرصه را بر عثمان تنگ نمودند و وی را مجبود ساختند تا به دوستان خود پناه برد و از آنان و دیگر اصحاب رسول خدا(ص) درخواست استعفا كند و از آشوبی كه علیه او بر پا گشته بود، بهراسد و از كردار خود اظهار پشیمانی كند.

این پیشامد از پیشامد قبلی برای من دردناكتر و بر بی صبری و بی تابی، سزاوارتر بود. رنجی كه از این رهگذر بهره من شد و بار اندوهی كه از آن بر دلم نشیت، قابل توصیف و اندازه گیری نیست. اما تصمینم من این بود كه صبر و شكیبایی پیشه سازم و بر تحمل آنچه سخت تر و دردناكبر است مهیا باشم.

قال علی (ع):... ثم لم اعلم القوم امسول من یومهم ذلك حتی ظهرت ندامتهم و نكصوا علی اعقابهم و احال بعضهم علی بعض كل یلوم نفسه و یلوم اصحابه ثم لم تطل الایام

[صفحه 332]

بالمستبد بالامر ابن عفان حتی اكفروه و تبرووا منه و مشی الی اصحابه خاصه و سائر اصحاب رسول الله (ص) عامه یستقیلهم من بیعته الی الله من فلتته فكانت هذه یا اخا الیهود اكبر من اختها و افظع و احری ان لا یصبر علیها فنالنی منها الذی لا یبلغ و صفه و لایحد وقته و لم یكن عندی فیها الا الصبر علی ما امض و ابلغ منها.[1] .

[صفحه 333]



صفحه 332، 333.





    1. خصال، ص 428؛ اختصاص، ص 174؛ بحار، ج 38، ص 177.