کد مطلب:41790 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:141

فداکاری











(مسلمانان پیوسته در مكه زیر آزار و شكنجه بودند. آنان از ابتدای ترین چیزها، حتی امنیت محروم بودند. پس از گذشت سالیان و پایداری آنان) دستور مهاجرت از مكه به رسول خدا(ص) صادر گشت و مدتی بعد نیز مسلمانان از طرف خدا رخصت یافتند تا با مشركان به مقابله و پیكار پردازند.

(روش پیامبر خدا(ص) در جنگها چنین بود كه) چون نبرد سخت می شد و میدان رزم،هماورد می طلبید، او اهل بیت و خویشان خود را جلو می انداخت و آنها را در برابر دشمنت به صف می كرد و دیگر یاران خود را در پناه آنان، در برابر سوزش پیكانها و تیزی شمشیرها محافظت و حمایت می نمود.

عبیده در جنگ بدر و حمزه در جنگ احد و جعفر و زید در جنگ موته كشته شدند. و كسی كه اگر می خواستم، نامش را ذكر می كردم، بارها آرزومند شهادت در راه خدا بود، همچون شهادتی كه ایشان در ركاب پیامبر خدا (ص) پذیرا گشتند و بدان نایل آمدند. اما مهلت آنان زودتر فرا رسید و مرگ این یكی (مقصود وجود مبارك خودشان است) به تاءخیر افتاد. خدا ایشان را غریق لطف و احسان خویش كرد و به سبب اعمال شایسته، كه از پیش فرستادند؛ بر آنان منت نهاد.من هرگز نشنیدم و ندیدم كه در میان یاران پیامبر كسی باشد كه خدا را در فرمانبرداری از پیامبر نیك خواهتر، و پیامبرش را در فرمانبرداری از خدا گوش

[صفحه 354]

به فرمانتر و در محنت و سختی به هنگام شدت و خطر، بردبارتر از كسانی باشد كه نامشان را برایت ذكر كردم....

قال علی (ع):... ثم امر الله تعالی رسوله بالهجره و اذن له بعد ذلك فی قتال المشركین فكان اذا احمر الباس و دعیت نزال اقام اهل بیته فاستقدموا فوقی اصحابه بهم حد الاسنه و السیوف فقتل عبیده یوم بدر و حمزه یوم احد و جعفر و زید یوم موته و اراد من لو شئت ذكرت اسمه مثل الذی ارادوا من الشهاده مع النبی غیر مره الا ان اجالهم عجلت و منیته اخرت. و الله ولی الاحسان الیهم و المنه علیهم بما قد اسلفوا من الصالحات فما سمعت باحد و لارایته هم انصح لله فی طاعه رسوله و لالطوع لنبیه فی طاعه ربه و لااصبر علی اللاوا و الضرا حین الباس و مواطن المكروه مع النبی من هولا النفر الذین سمیت لك....[1] .

[صفحه 355]



صفحه 354، 355.





    1. بحار، ج 23، ص 112. بخشی از نامه حضرت به معاویه است كه قسمتی از آن در نهج البلاغه فیض الاسلام، نامه 9 آمده است.