کد مطلب:53208 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:145

فضائل آن حضرت که با قسم یاد شده است











انس بن مالك گوید: روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نماز عصر را با ما خواند و در ركعت اول مقداری درنگ كرد تا آنجا كه پنداشتیم سهو یا غفلتی روی داده است، سپس سربرداشت و گفت: سمع الله لمن حمده، و بقیه نماز را كوتاه خواند، آن گاه با چهره چون ماه شب چهارده خود به ما رو كرد و فرمود: چرا برادر و پسر عمویم علی بن ابی طالب را نمی بینم؟ گفتیم: ما هم او را ندیده ایم ای رسول خدا، حضرت با صدای بلند فرمود: ای علی، ای پسر عمو! علی علیه السلام از آخر صفها پاسخ داد: لبیك یا رسول الله، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: نزدیك من بیا.

انس گوید: او پیوسته صفها را می شكافت و از سر و دوش مهاجر و انصار خود را به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسانید و مرتضی به مصطفی نزدیك شد! پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: چرا از صف اول بازماندی؟ علی علیه السلام گفت: شك داشتم كه وضو دارم یا نه، به منزل فاطمه علیهماالسلام رفتم و حسن و حسین را صدا زدم و كسی پاسخم نگفت؛ ناگاه كسی از پشت سر مرا صدا زد و گفت: ای ابوالحسن به پشت بنگر. به پشت خود برگشتم، طشتی دیدم و در آن سطلی پر از آب و بر روی آن یك حوله. حوله را برداشتم و از آن آب وضو ساختم، آبی بود به نرمی كره و طعم عسل و بوی مشك، سپس روی برگرداندم و نفهمیدم چه كسی سطل و حوله را گذاشت و چه كسی برداشت!

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم لبخندی در چهرء علی زد و او را در آغوش كشید و پیشانیش را بوسید و فرمود: آیا تو را مژده ندهم؟ آن سطل از بهشت بود و آب از بهشت برین، و آن كه تو را برای نماز آماده ساخت جبرئیل علیه السلام بود، و آن كه حوله به دستت داد میكائیل علیه السلام، سوگند به آن كه جانم در دست اوست، اسرافیل چندان شانه مرا گرفت (و در ركوع نگاه داشت) تا تو به نماز رسیدی، و به من گفت: درنگ كن تا آن كس كه به منزله نفس تو و پسر عموی توست از راه فرا رسد![1] .

سوگند به آن كه جان محمد در دست اوست، اسرافیل پیوسته دست مرا بر روی زانوهایم (در ركوع) نگاه داشت تا تو (ای علی) به نماز من برسی و ثواب آن را دریابی. آیا مردم مرا درباره دوستی تو سرزنش می كنند حال آنكه خدا و فرشتگان او را در بالای آسمان تو را دوست می دارند؟![2] .

جابر رضی الله گوید: نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بودیم كه علی بن ابی طالب علیه السلام از راه رسید، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: همانا برادرم علی به نزد شما آمد. آن گاه رو به كعبه نمود و دست به آن نهاد و فرمود: سوگند به آن كه جانم در دست اوست، این و شیعیان او در قیامت رستگارند. سپس فرمود: او در میان شما نخستین كسی است كه با من ایمان آورده، و از همه شما به عهد خدا وفادارتر، و به امر خدا عامل تر، و در میان رعیت عادل تر، و در تقسیم منصف تر و نزد خداوند ارجمندتر است. در این وقت این آیه نازل شد:

«ان الذین آمنوا وعملوا الصالحات أولئك هم خیر البریة»[3] .

«آنان كه ایمان آورده و كار شایسته كردند بهترین آفریدگانند» و یاران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هر گاه علی علیه السلام از راه فرا می رسید می گفتند: بهترین آفریدگان آمد.[4] .

سوگند به آن كه جانم در دست اوست، اگر نه این بود كه گروهی از یاران من درباره تو همان را می گفتند كه ترسایان درباره مسیح علیه السلام گفتند، همانا سخنی درباره تو می گفتم كه بر هیچ گروهی عبور نكنی جز آنكه خاك پا و آب وضویت را برای تبرك و شفا برگیرند، ولی همین تو را بس كه تو از منی و من از تو.[5] .

سوگند به آن كه جانم در دست اوست، همانا در میان شما مردی است كه پس از من با مردم بر اساس تأویل قرآن می جنگد- چنانكه من با مشركان بر اساس تنزیل آن جنگیدم- در حالی كه آن مردم گواهی به یكتایی خداوند می دهند، و از همین رو كشتن آنان بر دیگران گران می آید و بر ولی خدا (علی) طعن می زنند و بر او خرده می گیرند.[6] .

سوگند به آنكه جانم در دست اوست، مردم به بهشت در نمی آیند تا ایمان آورند، و ایمان نیاورند تا شما (اهل بیت) را به خاطر خدا و رسولش دوست بدارند.[7] .

سوگند به آنكه جانم در دست اوست، هیچكس ما خاندان را دشمن نمی دارد مگر آنكه داخل دوزخ شود.[8] .

سوگند به آنكه مرا به پیامبری برانگیخت، آنگاه كه حلقه در بهشت را به دست گیرم نخست شما (اهل بیت) را داخل می سازم.[9] .









    1. كفایة الطالب:290.
    2. بحارالأنوار117:39.
    3. سوره بینه:7.
    4. مناقب خوارزمی:.62 بحارالانوار.81:40 مجمع الزوائد هیثمی131:9.
    5. مناقب خوارزمی:.96 بحارالانوار105:40.
    6. كنزالعمال613:5.
    7. الصواعق المحرقة:172.
    8. همان:.174 مستدرك حاكم150:3.
    9. الصواعق المحرقة:232.مستدرك حاكم150:3.

      نقل از امام علی بن ابی طالب علیه السلام، ص101-99.