کد مطلب:549 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:303

انفال
س 1039: بر اساس قانون زمین شهری:

1 - زمینهای بایر جزء انفال محسوب و تحت تصرف حكومت اسلامی است.

2 - زمینهای بایر و غیر آن در شهرها اگر مالك خصوصی داشته باشد، در صورت نیاز دولت و شهرداری ها به آن می توانند آن را به قیمت متعارف در آن منطقه از مالكین استملاك نمایند.

سؤال این است:

1 - اگر شخصی زمین بایری را كه سند آن به نام او بوده، ولی بر اثر قانون زمین شهری از اعتبار ساقط شده است به عنوان سهم امام علیه السلام و سهم سادات بدهد، چه حكمی دارد؟

2 - اگر شخصی زمینی اعم از بایر یا دایر داشته باشد و از طرف دولت یا شهرداری بر اساس قانون مجبور به فروش آن شود، ولی او آن را به عنوان سهم امام و سادات بدهد، چه حكمی دارد؟





زمینی كه در اصل موات است و شرعا ملك كسی كه سند به نام اوست، نیست، واگذاری آن به عنوان خمس و احتساب آن به جای بدهی خمس صحیح نیست. همچنین زمین ملكی كه گرفتن آن توسط دولت یا شهرداری، با عوض یا بدون عوض، بر اساس قانون جایز است، مالك آن نمی تواند آن را به عنوان خمس واگذار نماید و به جای بدهی خمس حساب كند.





س 1040: اگر شخصی زمینی را در كنار كارخانه های آجرسازی برای استفاده از فروش خاك آن بخرد، آیا از انفال محسوب می شود؟ بر فرض اینكه از انفال نباشد، با توجه به اینكه به نسبت ده درصد به شهرداری داده می شود، آیا دولت حق مطالبه مالیات برای خاك آن دارد؟





زمین مورد معامله، اگر آباد و ملك خاص شرعی فروشنده باشد، گرچه با خرید آن ملك خاص خریدار می شود و جزو أنفال محسوب نیست، لیكن پرداخت مالیاتِ درآمدِ حاصل از فروش خاك آن، اگر مستند به قانون مصوب مجلس شورای اسلامی (در ایران) و مورد تأیید شورای نگهبان قانون اساسی باشد، لازم است و دولت حق مطالبه آن را دارد.





س 1041: آیا شهرداری حق بهره برداری اختصاصی از ماسه ها و شن های كف رودخانه ها برای آبادانی و احداث شهر و غیر آن را دارد، و در صورتی كه این حق را داشته باشند، اگر شخصی غیر از شهرداری مدعی مالكیت آن باشد، آیا دعوای او مسموع است یا خیر؟





این كار برای شهرداری ها جایز است و ادعاهای مالكیت خصوصی كف و بستر رودهای بزرگ و عمومی از سوی اشخاص پذیرفته نیست.





س 1042: آیا حق اولویت عشائر در استفاده از چراگاههای خود (هر قبیله ای نسبت به چراگاه خودش) با كوچ كردن از آن و تصمیم به بازگشت دوباره به آنجا از بین می رود؟ با توجه به اینكه این كوچ كردن از قدیم بوده و در طول دهها سال ادامه داشته است.





ثبوت حق اولویت شرعی برای آنان نسبت به چراگاه چهارپایانشان، بعد از كوچ كردن از آنجا، محل اشكال است و احتیاط در این مورد خوب است.





س 1043: روستائی از نظر چراگاه و زمین های زراعی در مضیقه است و هزینه های عمومی آن از راه فروش علف های چراگاه تأمین می شود، این وضعیت بعد از انقلاب اسلامی هم تاكنون استمرار داشته، ولی مسئولین آنان را از این كار منع كرده اند، با توجه به فقر مادی اهالی روستا و بایر بودن چراگاهها، آیا شورای روستا حق دارد كه اهالی را از فروش علف های چراگاه منع كرده و درآمد حاصل از فروش آن را برای تأمین هزینه های عمومی روستا اختصاص دهد؟





علف های چراگاههای عمومی طبیعی كه سابقه ملكیت خصوصی ندارد، ملك اختصاصی كسی نیست و فروش آن از سوی كسی جایز نیست، ولی كسی كه از طرفِ دولت، مسئول امور روستاست، می تواند مبلغی را برای مصالح عمومی روستا از كسانی كه اجازه چراندن چهارپایان در آن مراتع را دارند، بگیرد.





س 1044: آیا برای عشائر جایز است كه چراگاههای تابستانی و زمستانی را كه از دهها سال پیش به صورت دوره ای در آن تردد دارند، به مالكیت خود در آورند؟





چراگاههای طبیعی كه كسی نسبت به آنها سابقه ملكیت اختصاصی ندارد، از انفال و اموال عمومی است كه اختیار آن با ولیّ امر مسلمین است و سابقه تردد عشائر موجب مالكیت آنان نمی شود.





س 1045: خرید و فروش چراگاههای عشائری در چه زمانی صحیح است و در چه زمانی صحیح نیست؟





خرید و فروش چراگاههایی كه ملك كسی نیست و از انفال و اموال عمومی است، در هیچ حالی صحیح نیست.





س 1046: شغل ما دامداری است كه چهارپایان خود را در یكی از جنگلها می چرانیم و بیشتر از پنجاه سال است كه به این كار مشغول هستیم، سندی نزد ما وجود دارد كه دلالت می كند كه ما از طریق ارث مالك شرعی این جنگل هستیم، سند مزبور هم یك سند قانونی است، بعلاوه این جنگلها وقف امیرالمومنین و سیدالشهداء و ابوالفضل العباس «سلام الله علیهم اجمعین» است، و دامداران سالیانی است كه در این جنگل زندگی می كنند و خانه های مسكونی و زمین های زراعی و بستان دارند. اخیرا جنگلبانان تصمیم گرفته اند ما را از آن اخراج نموده و بر آن مسلط شوند، آیا آنان حق اخراج ما را از این جنگل دارند؟





از آنجائی كه شرعا صحت وقف متوقف بر سابقه ملكیت شرعی است، همانگونه كه انتقال از طریق ارث هم متوقف بر مالكیت شرعی مورّث است، لذا جنگلها و چراگاههای طبیعی كه تا به حال ملك كسی نبوده است و هیچگونه سابقه احیا و آباد كردن در آنها وجود ندارد، ملك اختصاصی كسی محسوب نمی شود تا وقفیّت آن صحیح باشد یا از طریق ارث انتقال یابد. به هر حال هر مقدار از جنگل كه به صورت مزرعه یا مسكن و مانند آن احیا شده و ملك شرعی گردیده، اگر وقف باشد، حق تصرف در آن با متولّی شرعی آن است و اگر وقف نباشد حق تصرف در آن با مالك آن است، و اما آن مقدار از جنگل و مراتع كه به صورت جنگل طبیعی یا مرتع طبیعی باقی مانده است، از انفال و اموال عمومی است و اختیار آن براساس مقررات قانونی، با دولت اسلامی است.





س 1047: دامدارانی كه اجازه چراندن حیوانات خود را دارند، آیا جایز است كه وارد مزرعه های خصوصی كنار چراگاه شده تا خود و چهارپایان آنان از آب مزرعه، بدون رضایت مالك آن بنوشند؟





مجرد داشتن اجازه چراندن حیوانات در چراگاههای مجاور املاك اشخاص، برای جواز ورود در ملك غیر و استفاده از آب ملكی آن كافی نیست و این كار برای آنان بدون رضایت مالك آن جایز نمی باشد.