کد مطلب:566 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:276

رهن
س 1684: شخصی خانه خود را در برابر گرفتن وام نزد بانك گرو گذاشت ، سپس قبل از پرداخت بدهی خود فوت كرد و ورثه صغیر او نتوانستند همه قرض را بپردازند، در نتیجه بانك اقدام به توقیف و مصادره خانه مزبور نمود باآنكه قیمت آن چندین برابر مبلغ بدهی بود، این مقدار زیادی چه حكمی دارد؟ نسبت به ورثه صغیر و حق آنان حكم چیست؟





در مواردی كه جایز است مرتهن عین مرهونه را برای استیفاء دین از آن بفروشد، واجب است آن را به بالاترین قیمت ممكن بفروشد و او در صورتی كه آن را به قیمتی بیش از مقدار طلب مرتهن بفروشد، باید بعد از استیفاء حق خود، باقیمانده آن را به مالك شرعی آن برگرداند، بنابراین مقدار زیادی در فرض سؤال به ورثه می رسد.





س 1685: آیا جایز است مكلّف مبلغ معیّنی را تا مدّتی از شخصی قرض كند و ملك خود را به خاطر قرض، نزد او گرو بگذارد و سپس همان خانه را از مرتهن به مبلغ معیّن و برای مدّت مشخصی اجاره كند؟





علاوه بر اشكالی كه در اجاره كردن ملك توسط مالك آن وجود دارد، این قبیل معاملات، حیله برای دستیابی به قرض ربوی بوده و شرعا حرام و باطل هستند.





س 1686: شخصی قطعه زمین خود را نزد فرد دیگری در برابر بدهیش به او، گرو گذاشته است. بیشتر از چهل سال است كه از این جریان گذشته تا اینكه راهن و مرتهن هر دو فوت كردند، ورثه راهن بعد از فوت او چندین بار از ورثه مرتهن زمین را مطالبه نمودند، ولی آنان با ردّ تقاضای ورثه راهن مدّعی شدند كه زمین را از پدرشان به ارث برده اند، آیا جایز است ورثه راهن زمین را از آنان پس بگیرند؟





اگر ثابت شود كه مرتهن مجاز بوده كه برای استیفاء طلب خود زمین را تملك كند و قیمت آن هم به مقدار قرض و یا كمتر از آن باشد و زمین نیز تا زمانی كه فوت كرده تحت تصرف او بوده، ظاهرا ملك اوست و با فوت او جزء تركه وی بوده و ارث ورثه او محسوب می شود، والاّ زمین به عنوان ارث به ورثه راهن می رسد و می توانند آن را از آنان مطالبه كنند، و ورثه هم باید بدهی راهن را از تركه او به ورثه مرتهن بپردازند.





س 1687: آیا جایز است كسی كه خانه ای را اجاره كرده آن را بابت دین خود به فرد دیگری رهن بدهد یا آنكه در صحت رهن شرط است كه عین مرهونه، ملك راهن باشد؟





با اذن و اجازه صاحب خانه، اشكال ندارد.





س 1688: خانه ای را به شخصی در برابر طلبی كه از من داشت به مدّت یك سال رهن دادم و قراردادی دراین زمینه نوشتیم ولی خارج از عقد به او وعده دادم كه خانه به مدّت سه سال در اختیار او باشد، آیا در خصوص مدّت رهن، آنچه در قرارداد نوشته شده اعتبار دارد یا وعده ای كه طبق تعارفات معمول به او دادم؟ و بر فرض بطلان رهن، راهن و مرتهن چه تكلیفی دارند؟





در خصوص مدّت رهن نوشته یا وعده و مانند آن ملاك نیست بلكه معیار اصل عقد قرض است، در نتیجه اگر مشروط به مدّت معیّنی باشد، با حلول موعد آن منحل می شود، والاّ به صورت رهن باقی می ماند تا آنكه با پرداخت قرض یا چشم پوشی طلبكار از طلب خود، از رهن آزاد شود و در صورتی كه آن خانه از رهن آزاد شود، یا معلوم گردد كه عقد رهن از اصل باطل بوده، راهن می تواند مال مرهونه را از مرتهن طلب كند و او حق ندارد از برگرداندن آن خودداری نماید و آثار رهن صحیح را بر آن مترتّب كند.





س 1689: پدرم در حدود دو سال پیش یا بیشتر، تعدادی سكه طلا را به شخصی در برابر بدهی كه به او داشت به وی رهن داد و چند روز قبل از وفاتش به مرتهن اجازه داد كه آنها را بفروشد، ولی او را از این مطلب آگاه نكرد. سپس من بعد از فوت پدرم، مبلغ مذكور را قرض كرده و به مرتهن دادم ولی قصدم پرداخت دین پدرم و برئ الذّمه كردن او نبود بلكه می خواستم عین مرهونه را از او بگیرم و نزد شخص دیگری به رهن بگذارم، امّا مرتهن، تحویل آن را منوط به توافق ورثه نمود كه بعضی از آنان اجازه این كار را ندادند و در نتیجه برای گرفتن آن به مرتهن مراجعه كردم ولی او با این ادعا كه آن را در برابر طلب خود برداشته است، از تحویل آن خودداری نمود. این مسئله از نظر شرعی چه حكمی دارد؟ آیا جایز است مرتهن بعد از دریافت طلب خود از تحویل مال مرهونه خودداری كند؟ و با توجه به اینكه من مسئول پرداخت دین نبوده ام و آنچه را هم كه به او داده ام به عنوان پرداخت بدهی پدرم نبوده، آیا حق دارد آن مبلغ را در برابر طلب خود اخذ كند و برنگرداند؟ و آیا می تواند برگرداندن عین مرهونه را منوط به موافقت سایر ورثه نماید؟





اگر پرداخت آن مبلغ به مرتهن به قصد اداء دین میّت باشد، ذمّه او برئ شده و رهن آزاد و عین مرهونه نزد مرتهن تبدیل به امانت می شود. ولی چون متعلّق به همه ورثه است، نباید آن را بدون موافقت دیگران به بعضی از آنان بدهد و اگر احراز نشود كه پرداخت مبلغ مزبور به قصد اداء بدهی میّت است، خصوصا با اقرار مرتهن به آن، نمی تواند آن را در برابر طلبش برای خود بردارد بلكه واجب است آن را به كسی كه به او پرداخت كرده، برگرداند بخصوص اگر آن را مطالبه كند و سكّه های طلا هم به عنوان رهن نزد او باقی می مانند تا ورثه بدهی میّت را بپردازند و رهن را آزاد كنند و یا به مرتهن اجازه دهند كه آن را بفروشد و طلب خود را از آن بردارد.





س 1690: آیا راهن می تواند مالی را كه به رهن گذاشته، قبل از آزاد شدن از رهن، نزد شخص دیگری در قبال بدهی خود به رهن بگذارد؟





تا زمانی كه رهن قبلی آزاد نشده، رهن دوّم از طرف راهن بدون اجازه مرتهن اوّل، حكم فضولی را دارد و متوقف بر اجازه اوست.





س 1691: شخصی زمین خود را نزد فرد دیگری به رهن گذاشته تا مبلغ معیّنی را از او قرض بگیرد، ولی مرتهن عذر آورده كه مبلغ مذكور را ندارد و به جای آن ده رأس گوسفند به صاحب زمین داده است و اكنون دو طرف قصد دارند رهن را آزاد كنند و هر یك از راهن و مرتهن مال خود را بردارند، ولی مرتهن اصرار دارد كه عین ده رأس گوسفند به او برگردانده شود، آیا شرعا چنین حقّی را دارد؟





رهن باید در برابر دین ثابت و محقّق باشد نه دین و قرضی كه بعدا محقق می شود و در فرض سؤال زمین و گوسفندان باید به مالك آنها برگردانده شوند.