کد مطلب:62454 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:295

ارزشیابی











ارزشیابی شایستگی كاركنان و سنجش عملكرد آنان، یكی از وظایف مدیران به ویژه مدیران منابع انسانی است. به طور كلی در هر سازمان عده ای تعهد بالایی نسبت به سازمان داشته و برای دستیابی به اهداف مؤ سسه از هیچ كوششی فروگذار نمی كنند. در مقابل این ها، تعدادی نیز تعهد چندانی در این زمینه ندارند و تلاش قابل قبولی برای دستیابی به اهداف سازمان از خود نشان نمی دهند.

از وظایف مهم یك نظام اداری مؤ ثر و كارآمد، تفكیك بین این دو گروه از كاركنان سازمان است؛زیرا یكی از عوامل اساسی كه انگیزه های ارزشمندانه را در افراد تحكیم كرده و رشد می دهد، ارزش گذاری كار آنان و رفتار مناسب و معقول با آن ها نسبت به عملكرد آنان می باشد.

امام علی (ع ) در عهدنامه خود به مالك اشتر، وی را به ارزشیابی كاركنان و فرق گذاشتن میان آنان بر مبنای عملكردشان ترغیب می كند، و عواقب ناخوشایند تفكیك قائل نشدن میان كاركنان خوب و بد را متذكر شده و می فرماید:

و لا یكونن المحسن و المسیء عندك بمنزلة سوأ، فان فی ذلك تزهیدا لاهل الاحسان فی الاحسان و تدریبا لاهل الاسأة و ألزم كلا منهم ما ألزم نفسه؛[1] هر گاه نباید افراد نیكوكار در نیكی هایشان بی رغبت شوند، و بدكاران در عمل بدشان تشویق گردند؛ و هر كدام از این ها را مطابق كارش پاداش بده.

اگر در سازمان نظام درست و كارآمدی برای ارزشیابی افراد وجود نداشته باشد و یا عملكردها و فعالیت ها به صورت صحیح و دقیق ارزشیابی نشوند، كاركنان سازمان انگیزه ای برای تلاش و كوشش جهت دستیابی به اهداف سازمان نخواهند داشت، در نتیجه سازمان از دستیابی به اهداف و انجام دادن مأموریت های خود باز خواهد ماند. البته وجود هر نوع نظام ارزشیابی نمی تواند برای سازمان مناسب باشد؛ بلكه مطلوب و مناسب نبودن سیستم ارزشیابی نیز مشكلاتی برای سازمان به وجود خواهد آورد؛ به طوری كه اگر مشكلات آن بیش تر از فقدان ارزشیابی نباشد، كم تر از آن نخواهد بود. بنابراین، نظام ارزشیابی برای اثر بخش بودن باید دارای ویژگی هایی باشد. در نگاه امام علی (ع )، برخی از ویژگی های نظام مطلوب برای ارزشیابی كاركنان را می توان این موارد دانست: ارزشیابی دقیق و عادلانه باشد؛ تلاش و كوشش هر فرد به همان مقدار كه هست محاسبه شود، نه كم تر و نه بیش تر؛ سعی و اهتمام افراد به یكدیگر نسبت داده نشود؛ ارزشیابی فراگیر و شامل همه اعضای سازمان باشد؛ در ارزشیابی، هم نقاط قوت آنان مورد نظر باشد و هم نقاط ضعف؛و سرانجام این كه شخصیت افراد بر ارزشیابی آنان تأثیر نگذارد، بلكه عملكرد واقعی هر شخص ملاك اصلی ارزشیابی باشد.

و لا یدعونك شرف امری الی ان تعظم من بلائه ما كان صغیرا، و لا ضعة امری الی ان تستصغر من بلائه ما كان عظیما؛[2] همانا شرافت و آبروی كسی باعث نشود كه كار كوچك و كم ارزش او را بزرگ و پرارزش بشماری؛و حقارت و كوچكی كسی موجب نگردد كه خدمت پرارج او را كوچك به حساب آوری.









    1. نهج البلاغه، نامه 53.
    2. همان.