کد مطلب:62593 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:174

دقیق و عادلانه بودن ارزشیابی











عدالت از شیواترین واژه هاست و چیزی گوارا تر و شیرین تر از برقراری عدالت نیست.

همان گونه كه امام جعفر صادق(ع ) می فرماید:

العدل أحلی من الشهد؛[1] عدالت از عسل شیرین تر است.

پیامبران الهی، منادیان راستین عدالت هستند، و مردم را برای به پا داشتن آن دعوت و ترغیب می كنند؛ چنان كه خداوند متعال در قرآن مجید می فرماید:

لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و أنزلنا معهم الكتاب و المیزان لیقوم الناس ‍ بالقسط؛[2] تحقیقا ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آن ها كتاب (آسمانی ) و میزان (شناسایی حق از باطل و قوانینی عادلانه ) نازل كردیم تا مردم به عدالت و دادگری قیام كنند.

پیامبر گرامی اسلام (ص ) به عنوان آخرین و برترین پیامبران الهی از سوی خداوند متعال مأمور شد كه عدالت را در جامعه بر پا دارد. خداوند متعال در مورد این مأموریت می فرماید:

قل آمنت بما أنزل الله من كتاب و أمرت لأعدل بینكم؛[3] (ای پیامبر) بگو: به هر كتابی كه خدا نازل كرده است ایمان آورده ام، و مأمور هستم كه در میان شما به عدالت رفتار كنم.

آن گاه خداوند سبحان دستور می دهد كه همه دینداران و مؤ منان باید عدالت را، هر چند به زیان خود و بستگانشان باشد، بر پای دارند. چنان كه می فرماید:

یا ایها الذین آمنوا كونوا قوامین بالقسط شهدأ لله و لو علی أنفسكم أو الوالدین و الأقربین؛[4] ای كسانی كه ایمان آورده اید! بر پای دارنده عدالت باشید، و برای خدا شهادت دهید، اگر چه به زیان شما، یا پدر و مادر و نزدیكان شما باشد.

خداوند متعال عدالت را از همه چیز به تقوا، قانون تكامل انسان هاست، نزدیك تر دانسته و مردم را از این برحذر می دارد كه به خاطر خشم ها و خشنودی های شخصی از آن دست بردارند، و چنین می فرماید:

و لا یجرمنكم شنئان قوم علی الا تعدلوا اعدلوا هو أقرب للتقوی ؛[5] و دشمنی با عده ای، شما را به ترك عدالت بكشاند. عدالت كنید، كه به تقوا نزدیك تر است.

از دیدگاه قرآن، عدالت پیشگان و دادگران محبوب خدا هستند، و خداوند آن ها را دوست دارد و كسی كه دوست حق باشد، آبشار عنایات حق بر جانش سرازیر شده و صفات خدایی در وجودش تجلی می كند؛ و انسان عادل نمودار صفت عدل خدایی است.

بنابراین، محبوب خداوند متعال است كه خود فرمود:

أقسطوا ان الله یحب المقسطین؛[6] عدالت پیشه كنید كه خداوند عدالت پیشگان را دوست می دارد.

امام علی (ع )، قرآن زنده و ناطق، و عدالتی ممثل و محقق بود. عدالت از وجود علی (ع ) می جوشید؛ از اندیشه، سخن و عمل و حكومت علی (ع ) گرفته تا قضاوت، مردمداری و پیوندهای خانوادگی و اجتماعی آن حضرت. عدالت علی (ع ) كه از عمق وجودش بر می خاست، آن قدر دقیق و عمیق بود كه می فرماید:

والله لو أعطیت الاقالیم السبعة بما تحت أفلاكها، علی أن أعصی الله فی نملة أسلبها جلب شعیرة ما فعلته؛[7] به خدا سوگند، اگر هفت اقلیم را با آنچه زیرا آسمان ها وجود دارد به من دهند، تا خدا را نافرمانی كرده و یك پوست جو را از مورچه ای به ناروا بگیرم، چنین نخواهم كرد.

یكی از شاخه ها و مصادیق اجرای عدالت در فرهنگ علوی در ارزشیابی كاركنان است. از آن جا كه ارزیابی كاركنان، به حقوق مادی و معنوی آنان مرتبط می شود، اجرای عدالت اهمیت و ضرورت بیش تری پیدا می كند.

امام علی (ع ) در یكی از فرازهای عهدنامه مالك اشتر، دقت و عدالت در ارزشیابی را به مالك متذكر شده و می فرماید:

ثم اعرف لكل امری منهم ما ابلی، و لا تضمن بلأ امریء الی غیره، ولا تقصرون به دون غایة بلائه؛[8] سپس باید زحمات و تلاش هر كدام از آن ها را به دقت بدانی، و هرگز زحمت و تلاش یكی از آنان را به دیگری نسبت ندهی، و ارزش خدمت او را كم تر از آنچه هست، به حساب نیاوری.

امام (ع ) در این سخن، توجه مالك را به این نكته جلب می كند كه هنگام ارزیابی كارگزاران باید ضمن رعایت دقت كافی و لازم، عدالت در ارزشیابی آنان مراعات گردد، نه این كه هنگام ارزیابی، زحمت و تلاش آنان كم تر از آن چه هست به حساب آید، یا این كه با بی دقتی و بی توجهی، تلاش و زحمت یكی از آنان به دیگری نسبت داده شود.

علاوه بر این دو مورد، عوامل و ملاحظات دیگری ممكن است مانع اجرای عدالت در ارزشیابی كاركنان شود، مانند بزرگی و شرافت افراد كه ممكن است كار اندك و كوچك آنان بسیار بزرگ و پرارزش تر به حساب آورده شود؛ و در مقابل، حقارت و كوچكی فرد دیگری باعث شود تا كار بزرگ و پرارزش او كوچك و كم ارزش تلقی گردد.

مولای متقیان علی (ع ) این نكته را نیز به مالك اشتر تذكر داده و از او می خواهد از این دام خطرناك اجتناب نماید. آن حضرت می فرماید:

ولا یدعونك شرف امریء الی ان تعظم من بلائه ما كان صغیرا، و لا صغة امری الی ان تستصغر من بلائه ما كان عظیما؛[9] و شرافت و بزرگی كسی موجب این نشود كه كار كوچك او را بزرگ شماری؛و همچنین حقارت و كوچكی كسی باعث نشود كه خدمت پر ارج او را كوچك به حساب آوری.









    1. بحار الانوار، ج 75، ص 39.
    2. حدید، آیه 25.
    3. شورا، آیه 15.
    4. نسأ، آیه 135.
    5. مائده، آیه 8.
    6. حجرات، آیه 9.
    7. نهج البلاغه، خطبه 224.
    8. همان، نامه 53.
    9. همان.