کد مطلب:62603 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:315

پیشگفتار











شخصیت عظیم و گسترده امیرالمؤمنین علی علیه السلام وسیعتر و متنوعتر از اینست كه یك فرد بتواند در همه جوانب و نواحی آن وارد شود و توسن اندیشه را به جولان آورد. برای یك فرد حداكثری كه میسر است اینست كه یك یا چند ناحیه معین و محدود را برای مطالعه و بررسی انتخاب كند و به همان قناعت ورزد.

یكی از جوانب و نواحی وجود این شخصیت عظیم، ناحیه تأثیر او بر روی انسانها به شكل مثبت یا منفی است و به عبارت دیگر «جاذبه و دافعه» نیرومند او است كه هنوز هم نقش فعال خود را ایفا می نماید و در این كتاب درباره اش گفتگو شده است.

شخصیت افراد از نظر عكس العمل سازی در روحها و جانها یكسان نیست. به هر نسبت كه شخصیت حقیرتر است كمتر خاطرها را به خود مشغول می دارد و در دلها هیجان و موج ایجاد می كند و هر چه عظیمتر و پرنیروتر

[صفحه 10]

است خاطره انگیزتر و عكس العمل سازتر است، خواه عكس العمل موافق یا مخالف.

شخصیتهای خاطره انگیز و عكس العمل ساز، زیاد بر سر زبانها می افتند، موضوع مشاجره ها و مجادله ها قرار می گیرند، سوژه شعر و نقاشی و هنرهای دیگر واقع می شوند، قهرمان داستانها و نوشته ها می گردند. اینها همه چیزهائی است كه در مورد علی علیه السلام به حد اعلی وجود دارد و او در این جهت بی رقیب و یا بسیار كم رقیب است. گویند محمد بن شهرآشوب مازندرانی كه از اكابر علمای امامیه در قرن هفتم است، هنگامی كه كتاب معروف «مناقب» را تألیف می كرد، هزار كتاب به نام مناقب كه همه درباره علی علیه السلام نوشته شده بود در كتابخانه خویش داشت. این یك نمونه می رساند كه شخصیت والای مولی در طول تاریخ چه قدر خاطرها را مشغول می داشته است.

امتیاز اساسی علی علیه السلام و سایر مردانی كه از پرتو حق روشن بوده اند اینست كه علاوه بر مشغول داشتن خاطرها و سرگرم كردن اندیشه ها، به دلها و روحها نور و حرارت و عشق و نشاط و ایمان و استحكام می بخشند.

فیلسوفانی مانند سقراط و افلاطون و ارسطو و بوعلی و دكارت نیز قهرمان تسخیر اندیشه ها و سرگرم كردن خاطرها هستند. رهبران انقلابهای اجتماعی، مخصوصا در دو قرن اخیر، علاوه بر این، نوعی تعصب در پیروان خود به وجود آوردند. مشایخ عرفان پیروان خویش را احیانا

[صفحه 11]

آنچنان وارد مرحله «تسلیم» می كنند كه اگر پیر مغان اشارت كند سجاده به می رنگین می نمایند. اما در هیچكدام از آنها گرمی و حرارت توأم با نرمی و لطافت و صفا و رقتی كه در پیروان علی، تاریخ نشان می دهد نمی بینیم. اگر صفویه از دراویش لشكری جرار و مجاهدانی كارآمد ساختند با نام علی كردند نه با نام خودشان.

حسن و زیبائی معنوی كه محبت و خلوص ایجاد می كند از یك مقوله است و سیادت و منفعت و مصلحت زندگی كه كالای رهبران اجتماعی، و یا عقل و فلسفه كه كالای فیلسوف است، و یا اثبات سلطه و اقتدار كه كالای عارف است از مقوله های دیگر.

معروف است كه یكی از شاگردان بوعلی سینا به استاد می گفت اگر تو با این فهم و هوش خارق العاده مدعی نبوت شوی مردم به تو می گروند و بوعلی سكوت كرد. تا در سفری در فصل زمستان كه باهم بودند سحرگاه بوعلی از خواب بیدار شد و شاگرد را بیدار كرد و گفت تشنه ام قدری آب بیاور. شاگرد تعلل كرد و شروع كرد به عذر تراشیدن. هر چه بوعلی اصرار كرد شاگرد حاضر نشد در آن زمستان سرد بستر گرم را ترك كند. در همین وقت فریاد مؤذن از بالای مأذنه بلند شد كه الله اكبر، اشهد ان لا اله الا الله، اشهد ان محمدا رسول الله. بوعلی فرصت را مناسب دید كه جواب شاگرد را بدهد. گفت تو كه مدعی بودی اگر من ادعای پیغمبری كنم مردم ایمان خواهند آورد اكنون ببین

[صفحه 12]

فرمان حضوری من به تو كه سالها شاگرد من بوده ای و از درس من بهره برده ای آنقدر نفوذ ندارد كه لحظه ای بستر گرم را ترك كنی و آبی به من بدهی. اما این مرد مؤذن پس از چهارصد سال فرمان پیغمبر را اطاعت كرده از بستر گرم خارج شده و رفته بر روی این بلندی و به وحدانیت خدا و رسالت او گواهی می دهد. ببین تفاوت ره از كجا است تا به كجا!

آری فیلسوفان شاگرد می سازند نه پیرو، رهبران اجتماعی پیروان متعصب می سازند نه انسانهای مهذب، اقطاب و مشایخ عرفان ارباب تسلیم می سازند نه مؤمن مجاهد فعال.

در علی هم خاصیت فیلسوف است و هم خاصیت رهبر انقلابی و هم خاصیت پیر طریقت و هم خاصیتی از نوع خاصیت پیامبران. مكتب او هم مكتب عقل و اندیشه است و هم مكتب ثوره و انقلاب و هم مكتب تسلیم و انضباط و هم مكتب حسن و زیبائی و جذبه و حركت.

علی علیه السلام پیش از آنكه امام عادل برای دیگران باشد و درباره دیگران به عدل رفتار كند، خود شخصا موجودی متعادل و متوازن بود. كمالات انسانیت را باهم جمع كرده بود. هم اندیشه ای عمیق و دور رس داشت و هم عواطفی رقیق و سرشار. كمال جسم و كمال روح را توأم داشت. شب، هنگام عبادت از ماسوی می برید و روز، در متن اجتماع فعالیت می كرد. روزها چشم انسانها مواسات و

[صفحه 13]

از خود گذشتگیهای او را می دید و گوشهایشان پند و اندرزها و گفتارهای حكیمانه اش را می شنید و شب چشم ستارگان اشكهای عابدانه اش را می دید و گوش آسمان مناجاتهای عاشقانه اش را می شنید. هم مفتی بود و هم حكیم. هم عارف بود و هم رهبر اجتماعی. هم زاهد بود و هم سرباز. هم قاضی بود و هم كارگر. هم خطیب بود و هم نویسنده. بالاخره به تمام معنی یك انسان كامل بود با همه زیبائیهایش.

كتاب حاضر مجموعه ای است از چهار سخنرانی كه در روزهای 18 تا 21 ماه مبارك رمضان سال 1388 در حسینیه ارشاد ایراد شده است. این كتاب مشتمل است بر یك مقدمه و دو بخش. در مقدمه كلیاتی درباره جذب و دفع به طور عموم و جاذبه و دافعه انسانها به طور خصوص بحث شده است. در بخش اول جاذبه علی علیه السلام كه همواره دلهائی را به سوی خود كشیده و می كشد و فلسفه آن و فائده و اثر آن، موضوع بحث قرار گرفته است. در بخش دوم دافعه نیرومند آن حضرت كه چگونه عناصری را به سختی طرد می كرد و دور می انداخت توضیح و تشریح شده است. ثابت شده كه علی علیه السلام دو نیروئی بوده است و هر كس كه بخواهد در مكتب او پرورش یابد باید دو نیروئی باشد.

نظر به اینكه دو نیروئی بودن به تنهائی كافی نیست كه

[صفحه 14]

معرف مكتب علی باشد. در این كتاب كوشش شده تا حد امكان نشان داده شود كه جاذبه 10 علی افرادی از چه طراز را جذب می كرد و دافعه او چه سنخ افرادی را طرد می نمود؟ ای بسا برخی از ما كه مدعی پیروی مكتب او هستیم آنان را كه علی جذب می كند دفع كنیم و آنان را كه او دفع می كرد جذب كنیم. در قسمت دافعه علی به بحث درباره خوارج اكتفا شده است و حال آنكه طبقات دیگری نیز هستند كه مشمول دافعه علی می باشند. شاید در وقت دیگر، و لااقل چاپ دیگر این كتاب، این نقص مانند سایر نواقص كتاب جبران شود.

زحمات اصلاح و تكمیل سخنرانیها را فاضل بلند قدر جناب آقای فتح الله امیدی متحمل شده اند. نیمی از كتاب به قلم معظم له است كه پس از استخراج از نوارهای ضبط صوت، از نو به قلم خود نوشته و احیانا اصلاح و یا تكمیل كرده اند. نیم دیگر آن تقریر لفظی خود اینجانب است و یا احیانا بعد از اصلاح معظم له به قلم خود چیزهائی اضافه كرده ام. امیدوارم مجموعا اثر مفید و آموزنده ای باشد. از خداوند متعال مسئلت داریم كه ما را از متابعان واقعی علی علیه السلام قرار دهد.

تهران، یازدهم اسفند 1349 شمسی

مطابق با چهارم محرم الحرام 1391 قمری

مرتضی مطهری

[صفحه 15]

بسم الله الرحمن الرحیم و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنكر و یقیمون الصلوش و یؤتون الزكاش و یطیعون الله و رسوله، أولئك سیرحمهم الله، ان الله عزیز حكیم.

«سوره توبه، آیه 71«

المنافقون و المنافقات بعضهم من بعض یأمرون بالمنكر و ینهون عن المعروف

«سوره توبه، آیه 67»


صفحه 10، 11، 12، 13، 14، 15.