کد مطلب:62622 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:311

دشمن سازی علی











بحث خود را اختصاص می دهیم به دوران خلافت چهار ساله و اند ماهه او. علی همه وقت شخصیت دو نیروئی بوده است. علی همیشه هم جاذبه داشته است و هم دافعه. مخصوصا در دوره اسلام از اول گروهی را می بینیم كه به گرد علی بیشتر می چرخند و گروهی دیگر را می بینیم كه با او چندان میانه خوبی ندارند و احیانا از وجود او رنج می برند.

ولی دوران خلافت علی و همچنین دوره های بعد از وفاتش، یعنی دوران ظهور تاریخی علی، دوره تجلی بیشتر جاذبه و دافعه او است. به همان نسبت كه قبل از خلافت تماسش با اجتماع كمتر بود تجلی جاذبه و دافعه اش كمتر بود.

علی مردی دشمن ساز و ناراضی ساز بود. این یكی دیگر از افتخارات بزرگ او است. هر آدم مسلكی و هدفدار و مبارز و مخصوصا انقلابی كه در پی عملی ساختن هدفهای مقدس خویش است و مصداق قول خدا است كه:

[صفحه 102]

«یجاهدون فی سبیل الله و لا یخافون لومة لائم».[1] .

«در راه خدا می كوشند و از سرزنش سرزنشگری بیم نمی كنند».

دشمن ساز و ناراضی درست كن است. لهذا دشمنانش مخصوصا در زمان خودش اگر از دوستانش بیشتر نبوده اند كمتر هم نبوده و نیستند.

اگر شخصیت علی، امروز تحریف نشود و همچنانكه بوده ارائه داده شود، بسیاری از مدعیان دوستیش در ردیف دشمنانش قرار خواهند گرفت.

پیغمبر علی را به فرماندهی لشكری به یمن فرستاد. در برگشتن برای ملاقات پیغمبر عزم مكه كرد. در نزدیكیهای مكه یكی از لشكریان را به جای خویش گذاشت و خود برای گزارش سفر زودتر به سوی رسول الله شتافت. آن شخص حله هائی را كه علی همراه آورده بود در بین لشكریان تقسیم كرد تا با لباسهای نو وارد مكه شوند. علی كه برگشت به این عمل اعتراض كرد و آنرا بی انضباطی دانست، زیرا نمی بایست قبل از اینكه پیغمبر اكرم (ص) كسب تكلیف شود تصمیمی درباره حمله ها گرفته شود و در حقیقت از نظر علی (ع) این كار نوعی تصرف در بیت المال بود بدون اطلاع و اجازه پیشوای مسلمین. از اینرو علی (ع) دستور داد حله ها را از تن خود بكنند و آنها را در جایگاه مخصوص قرار داد كه تحویل پیغمبر اكرم (ص) داده شود و آن حضرت خودشان درباره آنها تصمیم بگیرد. لشكریان علی (ع) از این عمل ناراحت شدند. همینكه به حضور پیغمبر اكرم (ص) رسیدند و رسول اكرم (ص) احوال آنها را جویا شد از

[صفحه 103]

خشونت علی (ع) در مورد حله ها شكایت كردند. پیغمبر اكرم (ص) آنان را مخاطب ساخت و گفت:

«یا ایها الناس لا تشكوا علیا فو الله انه لاخشن فی ذات الله من ان یشكی».[2] .

«مردم! از علی شكوه نكنید كه به خدا سوگند او در راه خدا شدیدتر از اینست كه كسی درباره وی شكایت كند».

علی در راه خدا از كسی ملاحظه نداشت بلكه اگر به كسی عنایت می ورزید و از كسی ملاحظه می كرد به خاطر خدا بود. قهرا این حالت دشمن ساز است و روحهای پرطمع و پر آرزو را رنجیده می كند و به درد می آورد.

در میان اصحاب پیغمبر هیچكس مانند علی دوستانی فداكار نداشت، همچنانكه هیچكس مانند او دشمنانی اینچنین جسور و خطرناك نداشت. مردی بود كه حتی بعد از مرگ، جنازه اش مورد هجوم دشمنان واقع گشت. او خود از این جریان آگاه بود و آن را پیش بینی می كرد و لذا وصیت كرد كه قبرش مخفی باشد و جز فرزندانش دیگران ندانند، تا آنكه حدود یك قرن گذشت و دولت امویان منقرض گشت، خوارج نیز منقرض شدند و یا سخت ناتوان گشتند، كینه ها و كینه توزیها كم شد و به دست امام صادق تربت مقدسش اعلان گشت.

[صفحه 104]


صفحه 102، 103، 104.








    1. سوره مائده، آیه. 54.
    2. سیره ابن هشام، ج 4، ص 250.