کد مطلب:78300 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:396

چهره ی دنیا در چشم و دل امام











آنها كه با ایمان ناب، اخلاص زلال و عشق بی پایان امام علی (ع) آشنایند، به خوبی می دانند كه در خانه ی دل مولای پرهیزگاران و امام

[صفحه 201]

موحدان، جز عشق به حق تعالی، مهر به رسول الله (ص) و محبت بندگان پاكباز و صالح پروردگار محبت دیگری راه ندارد. چرا كه در چشم و دل امام علی (ع) جلوه و جلال هر چه و هر كه غیر از خدای، بی رنگ و بی جلوه و بی جلال است. و در آئینه ی پاك چشمان امام علیه السلام تنها جمال حق تعالی پیدا و در خلوتكده ی دل روشن و مطهر آن بزرگوار فقط حضور حضرت حق جل شانه حاضر و پیدا و دیدنی است. بر اساس این حقیقت، هر چه غیر از خدا باشد در چشم و دل امام علی (ع) بی ارزشترین و خوارترین است، اگر چه دنیا باشد كه محبوب همه ی هوس طلبان و مطلوب همه ی خدا فراموشان است.

دنیا با همه ی زیبائیها و فریبندگیها و دلربائیهایش، نه تنها در چشم حقیقت بین علی علیه السلام جلوه و ارزشی ندارد، بلكه خوارترین و پست ترین و بی ارزش ترین آفریده ی خدا است. و دنیا با همه ی قدرت و توانی كه در فریب دادن انسانها و ذلیل كردن ایشان دارد، در برابر امام علی (ع) و ایمان و اخلاص و زهد او، ضعیف ترین و بی ارزشترین مخلوقات است. در چشم و دل امام علیه السلام به گواهی نهج البلاغه، چیزی رنگ باخته تر و بی ارزشتر و خوارتر از دنیا با همه ی مظاهر فریبنده اش نیست. و امام علی (ع) انسان خداشناس و عارف روشن ضمیری است، كه در سایه ی ایمان به خدا و در پرتو عرفان و شناخت هستی، دنیا را به خوبی و كمال شناخته و به مردم حقیقت طلب شناسانده، تا هرگز فریب جلوه ی ناپایدار و لذت گذاری آن را نخورند. چرا كه هر كس دل به دنیا سپرد، از حقیقت بازماند و در دام شیطان گرفتار شد. و هر انسان خداشناس و زاهدی كه به دنیا دل نبست و

[صفحه 202]

فریب جلوه ها و بازیهای آن را نخورد، به حقیقت هستی و كمال مطلوب دست یافت. و پرواز روح امام علی (ع) تا ملكوت اعلی و جایگاه قرب حق تعالی، به دلیل عدم وابستگی به دنیا و رهایی از هر چه رنگ تعلق مادی است.

روح ملكوتی، سیمای روشن، قلب تابناك، دیدگان جاذب و كلام حكمت آفرین امام موحدان صالح و پرهیزگاران مجاهد،- علی بن ابیطالب (ع)- در محراب عبادت و نیایش حق تعالی تماشایی و شنیدنی است. ضرار ابن ضمره ضبابی كه از اصحاب خاص امام علیه السلام است، سیمای روحانی و حالت ملكوتی امام را، برای معاویه اینگونه توصیف می كند:

هنگامی كه شب پرده های تاریكی را بر سراسر گیتی گسترده بود، علی (ع) را دیدم كه در محراب عبادت ایستاده و محاسن خود را به دست گرفته، مانند انسان مار گزیده ای به خود می پیچید و در پیشگاه حق تعالی به گونه ی انسان اندوه رسیده و ماتمزده ای می گریست و درباره ی دنیا می فرمود:

یا دنیا، یا دنیا! الیك عنی، ابی تعرضت؟ ام الی تشوقت؟

لا حان حینك، هیهات! غری غیری، لا حاجه لی فیك، قد طلقتك ثلاثا لا رجعه فیها، فعیشك قصیر و خطرك یسیر و املك حقیر. آه من قله الزاد و طول الطریق و بعد السفر و عظیم المورد.[1].

[صفحه 203]

«ای دنیا، ای دنیا! از من دور شو. آیا برای فریفتن خود را به من می نمایی! یا اینكه به من مشتاق و شیفته شده ای؟

هرگز محبت تو در دل من جای نمی گیرد، دیگری را بفریب، زیرا مرا به تو نیازی نیست. ای دنیا من تو را سه طلاقه كرده ام و امكان بازگشت به سوی تو نیست. چرا كه دوره ی زندگانی تو كوتاه، ارزش و منزلت تو اندك و آرزوی بهره مندی از تو پست و حقیر است. افسوس از كمی زاد و توشه، درازی راه، دوری سفر و عظمت رستاخیز».

امام علیه السلام در نامه ای به عثمان ابن حنیف انصاری، كه از سوی آن حضرت عهده دار حكومت بصره بود، در ارتباط با دنیا و موضع صریح و روشن خود پیرامون آن چنین مرقوم فرمود:

الیك عنی یا دنیا! فحبلك علی غاربك، قد انسللت من مخالبك و افلت من حبائلك و اجتنبت الذهاب فی مداحضك...[2].

«ای دنیا از من دور شو! زیرا من زمام تو را به گردنت انداخته، خود را از چنگ تو بیرون كشیده، از دامهایت گریخته و از گام نهادن در لغزشگاههای تو دوری گزیده ام...».

امام علی علیه السلام در یكی از خطبه های بلیغ نهج البلاغه، كه طی آن موضع صریح و قاطع خود را در گسترش عدل، پیكار با ستم و دفاع بی امان از مظلوم بیان كرده است. در رابطه با هدیه ای كه اشعت ابن قیس منافق به قصد فریب آن حضرت، برای امام (ع) آورده بود، تا مگر به این وسیله آن

[صفحه 204]

بزرگوار را از منهج عدل و صراط مستقیم حق، به بیراهه ی فساد و ستم بكشاند، فرمود:

... و ان دنیاكم عندی لا هون من ورقه فی فم جراده تقضمها.

ما لعلی و لنعیم یفنی و لذه لا تبقی، نعوذ بالله من سبات العقل و قبح الزلل و به نستعین.[3].

«همانا دنیای شما در نظر من از برگ جویده شده ای كه در دهان ملخی باشد، بی ارزشتر و خوارتر است. علی را با نعمتهای زوال پذیر و لذت و كامرانی ناپایدار چه كار؟

به خدا پناه می بریم از غفلت عقل و زشتی لغزش در راه خدا و تنها از او یاری می جوئیم».

امام علی (ع) در پرتو شناخت خدا، معرفت كامل رسول الله (ص) و آگاهی از فرهنگ اسلام و فلسفه ی شریعت، دنیا را به خوبی شناخته و چهره ی زشت و نامیمون آن را از پس نقابهای فریب و جلوه های كاذب و فریبا شناسایی كرده و به همین دلیل لحظه ای در ستیز با آن آرام نگرفته است. و در رابطه با پیكار با دنیا و مظاهر فریبنده ی آن، به پیروزی نهایی دست یافته و خود فرموده است:

انا كاب الدنیا لوجهها و قادرها بقدرها و ناظرها بعینها...[4].

«من دنیا را با چهره و صورتش به زمین كوبیده ام و آن را به درستی اندازه گیری كرده و به حقیقت آن بینا و آگاهم...».

[صفحه 205]

در اندیشه و رای امام علی (ع) دستیابی به آخرت و بهره مندی از رحمت و بركت و فیوضات بی پایان الهی در سرای جاویدان آخرت، در كنار برخورداری از دنیا و بهره مندی از لذتها و خوشیها و عشرتهای دنیا، امكان پذیر نیست. چرا كه دل سپاری و روی آوری به هر یك از ایندو، باعث پرهیز از دیگری است. و در همین رابطه امام علیه السلام فرمود:

ان الدنیا و الاخره عدوان متفاوتان، و سبیلان مختلفان. فمن احب الدنیا و تولاها ابغض الاخره و عاداها و هما بمنزله المشرق و المغرب و ماش بینهما كلما قرب من واحد بعد من الاخر و هما بعد ضرتان.[5].

«به راستی كه دنیا و آخرت دو دشمن متفاوت و دو راه گوناگون می باشند. بنابراین هر كس كه دنیا را دوست داشته و به آن دل می بندد، آخرت را دشمن داشته و از آن نفرت دارد. و این دو (دنیا و آخرت) در مثل مشرق و مغرب عالم را مانند. و كسی كه در میان ایندو راه می پیماید، چنانست كه هرگاه به یكی از آنها نزدیك شود، بی گمان از دیگری دور خواهد شد. و در مثالی دیگر، دنیا و آخرت مانند دو زن از یك شوهر می باشند، كه پیوسته با یكدیگر ناسازگارند».

امام علی (ع) در بیان زشتی و شومی دنیا در چشمان خویش، كه جز جمال دوست ندیده و سوای حقیقت را نمی جوید، فرموده:

و الله لدنیاكم هذه اهون فی عینی من عراق خنزیر فی ید مجذوم.[6].

«به خدا سوگند، كه دنیای شما در چشم من، از استخوان بی گوشت

[صفحه 206]

خوك در دست بیماری كه گرفتار مرض جذام باشد، خوارتر و بی ارزشتر است».

امام علیه السلام دنیا را در چشم و نگاه خردمندان پرهیزگار، به سایه ی گذرا و ناپایداری تشبیه كرده و فرموده:

... فانها عند ذوی العقول كفی ء الظل، بینا تراه سابغا حتی قلص و زائدا حتی نقص.[7].

«بنابراین دنیا در نگاه خردمندان، مانند بازگشت سایه ای است كه تا آن را گسترده می بینی جمع شود و چون آن را زیاده بینی اندك می شود».

امام علیه السلام در توصیف دنیا و چگونگی احوال آن می فرماید:

... فان الدنیا رنق مشربها، ردغ مشرعها، یونق منظرها و یوبق مخبرها. غرور حائل و ضوء آفل و ظل زائل و سناد مائل...[8].

«به راستی كه دنیا آبشخورش تیره و تار، سرچشمه ی آن گل آلود و چشم اندازش شگفت آور است. حقیقت دنیا هلاك كننده و جانفرسا و فریبنده و نابود شونده است.

دنیا بمانند روشنایی روی در غروب نهاده، سایه ای از میان رونده و تكیه گاهی ویران شونده است...».

امام علی (ع) پیش از دوران خلافت خود در نامه ای به سلمان فارسی، كه خدایش بیامرزد چنین نوشت:

اما بعد فانما مثل الدنیا مثل الحیه، لین مسها، قاتل سمها فاعرض

[صفحه 207]

عما یعجبك فیها...[9].

«اما بعد، دنیا در مثل ماری را می ماند، كه دست كشیدن به آن نرم و خوش آیند است، ولی زهری كشنده دارد. بنابراین از آنچه كه تو را می فریبد دوری و پرهیز كن...».

و همچنین در نامه ای كه امام علیه السلام به حارث همدانی نوشتند، در رابطه با زوال پذیری و ناپایداری دنیا فرمود:

... و اعتبر بما مضی من الدنیا ما بقی منها، فان بعضها یشبه بعضا و آخرها لا حق باولها و كلها حائل مفارق... و ایاك ان ینزل بك الموت و انت ابق من ربك فی طلب الدنیا.[10].

«برای آینده از گذشته پند بگیر، چرا كه همه ی امور جهان مانند یكدیگر و پایان آنها پیوسته به آغازش و همه زوال پذیر و فراق انگیز است.

و بپرهیز از اینكه مرگ تو را دریابد، در حالی كه تو به خاطر فراهم آوردن دنیا از رحمت پروردگارت بدور باشی».

امام یكتاپرستان حق طلب علی علیه السلام، در رابطه با پرهیز از دنیا و دلبستگی به آن، طی خطبه ای بلیغ و شیوا زشتیهای دنیا را بیان فرموده، كه ما به دلیل پرهیز از زیاده گویی نسبت به سرزنش دنیا، تنها فرازی از آن خطبه را نقل می كنیم:

اما بعد فانی احذركم الدنیا فانها حلوه حضره، حفت بالشهوات و تحببت بالعاجله و راقت بالقلیل و تحلت بالامال و تزینت بالغرور، لا تدوم حبرتها

[صفحه 208]

و لا تومن فجعتها، غراره ضراره، حائله زائله، نافده بائده، اكاله غواله، لاتعدو اذا تناهت الی امنیه اهل الرغبه فیها و الرضاء بها ان تكون كما قال الله تعالی:

كماء انزلناه من السماء فاختلط به نبات الارض فاصبح هشیما تذروه الریاح و كان الله علی كل شی ء مقتدرا.[11].

لم یكن امرو منها فی حبره الا اعقبته بعدها عبره و لم یلق من سرائها بطنا الا منحته من ضرائها ظهرا و لم تطله فیها دیمه رخاء الا هتنت علیه مزنه بلاء.[12].

«پس از حمد و ستایش خدا و درود بر پیامبر گرامی او، من شما را از گرایش به دنیا پرهیز می دهم. چرا كه دنیا- به كام دنیاخواهان- شیرین و- در چشم آنها- با طراوت و سر سبز است. دنیا به شهوتها و خواهشهای زودگذر پوشیده شده است، و با آنچه كه به زودی از میان می رود اظهار دوستی می كند. و با زیورهای اندك دل شما را بشگفت می آورد و با آرزوهای شما خود را می آراید و با فریب و نیرنگ جلوه گری می كند. شادی دنیا پایدار نیست و كسی از درد و اندوه آن در امان نبوده و بسیار فریبا و زیان بخش است. دنیا دگرگون كننده ی احوال است و زوال پذیر، نابود كننده است و كشنده و شكمباره ایست كه همه را هلاك می كند.

هنگامی كه آرزوی دنیاطلبان و آنها كه به دنیا خشنودند به نهایت برسد، دنیا از این كه هست تجاوز نمی كند و به فرموده ی خدای سبحان:

(مثل دنیا مانند گیاه زمین است، كه با آب فرو فرستاده از آسمان

[صفحه 209]

در آمیخت (سر سبز شد)، ولی به زودی چنان خشك شد، كه بادها آن را- به هر سوی- پراكنده می سازند. و خدای بزرگ به انجام هر كاری توانا است).

هیچ كس از دنیا شادمان نبوده، مگر اینكه در پی آن گریه ی گلوگیری به او روی آورده است. و از خوشیهای دنیا به كسی نرسیده، مگر اینكه پس از آن از بدیهای آن به وی زیانی رسیده است. باران فراخی و فراوانی نعمت و خوشبختی دنیا كسی را تر نكرده، مگر اینكه ابر بلا و محنت پیاپی بر او باریده است...».

امام علی بن ابیطالب علیه صلوات الله، در خطبه ها و حكمتهای نهج البلاغه به ضرورت و مناسبتهای گوناگون، با تشبیهات و استعاره های متفاوت به بیان زشتیها و ناهنجاریها و ناپایداری دنیا پرداخته است. و با بیانی رسا و منطقی گویا اندیشمندان مومن و خردپیشگان عارف را از دلبستگی و گرایش به دنیا پرهیز داده و همه ی پیروان اسلام و رهروان مذهب تشیع را از پیوند و روی آوری به دنیا و مظاهر فریبای آن برحذر داشته است. در این رابطه به فرازی از خطبه 112 امام علیه السلام توجه كنید.

و احذركم الدنیا فانها منزل قلعه و لیست بدار نجعه و قد تزینت بغرورها و غرت بزینتها، دار هانت علی ربها:

فخلط حلالها بحرامها و خیرها بشرها و حیاتها بموتها و حلوها بمرها، لم یصفها الله تعالی لاولیائه و لم یضن بها علی اعدائه، خیرها زهید و شرها عتید و جمعها ینفد و ملكها یسلب و عامرها یخرب. فما خیر دار تنقض

[صفحه 210]

نقض البناء؟ و عمر یفنی فیها فناء الزاد؟ و مده تنقطع انقطاع السیر؟

اجعلوا ما افترض الله علیكم من طلبتكم و اسالوه من اداء حقه ما سالكم...[13].

«شما را از- دلبستگی- به دنیا پرهیز می دهم، چرا كه دنیا سرای جاویدان و خانه ی سرسبزی نیست. دنیا خود را با جلوه های فریبنده آراسته و با این آرایش- شما را- می فریبد.

دنیا در پیشگاه پروردگار سرایی خوار و ناچیز است، كه حلال آن را حرامش آمیخته، خوبی آن با بدیهایش، زندگانی آن با مرگ و شیرینی آن با تلخی و ناگواریش بهم آمیخته است.

خدای بزرگ دنیا را برای دوستان خود گوارا نساخته و از واگذاری آن به دشمنانش دریغ نكرده است. خیر و خوبی دنیا اندك و زشتی و بدی آن فراهم آمده است، آنچه از دنیا فراهم آورند فانی شود، دولت آن پاینده نیست و آبادانیش ویران شود.

چه خیریست در سرایی كه مانند ساختمان روی به ویرانی نهاده است؟

چه خیریست در عمری كه در آن توشه ی سرای جاویدان از میان می رود؟

و چه خیریست در فرصتی كه مانند زمان پیمودن راهی به پایان می رسد؟

خواست و مطلوب شما چیزهایی باشد، كه خدا انجام آن را بر شما

[صفحه 211]

واجب كرده است. و در بجا آوردن آنچه كه خدا از شما خواسته، از وی یاری بجوئید...».

امام علیه السلام در تصویرنگاری دنیا و توصیف احوال گوناگون آن، طی كلام روشن و حكمت آمیزی فرمود:

ایها الناس! انما الدنیا دار مجاز و الاخره دار قرار، فخذوا من ممركم لمقركم و لا تهتكوا استاركم عند من یعلم اسراركم. و اخرجوا من الدنیا قلوبكم من قبل ان تخرج منها ابدانكم، ففیها اختبرتم و لغیرها خلقتم...[14].

«ای مردم! به راستی كه دنیا سرای گذر و آخرت سرای جاویدان و ماندگاری است. بنابراین از گذرگاه دنیا- به وسیله ی عبادت و اطاعت از خدا- برای قرارگاه اخروی خود توشه برگیرد. و در برابر كسی كه رازهای زندگانی شما را می داند- با عصیان و گناه- پرده های عصمت خود را پاره نكنید. و پیش از آنكه بدنهای شما را از دنیا خارج كنند، دلهای خود را از دنیا بیرون كنید. (مهر و محبت دنیا را از دل بزدائید)

آفرینش شما در دنیا برای آزمایش بوده و شما را برای غیر از دنیا- یعنی آخرت- آفریده اند...».

امام علیه السلام در بیان فریبندگی دنیا و توصیف گذرایی و زیان رسانی آن فرمود:

الدنیا تغر و تضر و تمر، ان الله سبحانه لم یرضها ثوابا لاولیائه و لا عقابا لا عدائه. و ان اهل الدنیا كركب بیناهم حلوا اذ صاح بهم سائقهم فارتحلوا.[15].

[صفحه 212]

«دنیا فریب می دهد، زیان می رساند و می گذرد. همانا خدای سبحان- به دلیل پستی و حقارت دنیا- راضی نشد كه دنیا را پاداش دوستان خود و كیفر دشمنانش قرار دهد. مردم در دنیا بمانند كاروانیانی هستند، كه هر جا در میان راه فرود آمده اند- تا اندكی استراحت كنند- ناگهان قافله سالار آنها فرمان حركت می دهد و كاروانیان به فرمان او كوچ می كنند».

همه ی آنچه كه تا به حال در مذمت و سرزنش دنیا از زبان و كلام امیرالمومنین امام علی (ع) نقل شد، بیان اندكی از بی ارزشی و نامباركی و ناپایداری دنیا در كلام آن بزرگوار است. صفحات روشن نهج البلاغه و خطبه ها، حكمتها، نامه ها و كلامهای آن بیانگر نهایت نفرت امام علیه السلام از دنیا و زشتیها و فریبندگیها و پستی های آن است. در این رابطه توجه خوانندگان این صحیفه را به مطالعه ی كامل خطبه های نهج البلاغه فیض الاسلام به شماره های 156 و217 و233 و232 و230 و228 و181 و172 و145 و129 و113 و52 و105 و53 و34 و28 و3 و160 و112 و110 و82 و81 و62 و نامه های امام (ع) به اشخاص مختلف به شماره های 48 و39 و43 و33 و17 و32 و31 و22 و69 و68 و49 و3 و به سخنان حكمت آمیز امام (ع) كه با عنوان حكمت در نهج البلاغه فراهم آمده به شماره های 397 و364 و362 و103 و86 و351 و336 و182 و121 و243 و223 و100 و407 و359 و به گفتارهای كوتاه امام علی ( ع) كه در نهج البلاغه با عنوان كلام جمع آوری شده به شماره های 130 و194 و42،

[صفحه 213]

200 جلب می كنیم.[16].


صفحه 201، 202، 203، 204، 205، 206، 207، 208، 209، 210، 211، 212، 213.








    1. نهج البلاغه فیض، حكمت 74.
    2. نهج البلاغه فیض، كتاب 45.
    3. نهج البلاغه فیض، خطبه 215.
    4. نهج البلاغه فیض، كلام 128.
    5. نهج البلاغه فیض، حكمت 100.
    6. نهج البلاغه فیض، حكمت 228.
    7. نهج البلاغه فیض، خطبه 62.
    8. نهج البلاغه فیض، خطبه 82.
    9. نهج البلاغه فیض، كتاب 68.
    10. نهج البلاغه فیض، كتاب 69.
    11. سوره كهف، آیه 45.
    12. نهج البلاغه فیض، خطبه 110.
    13. نهج البلاغه فیض، خطبه 112.
    14. نهج البلاغه فیض، كلام 194.
    15. نهج البلاغه فیض، حكمت 407.
    16. الدلیل علی موضوعات نهج البلاغه، ج 2، ص 1246.