کد مطلب:80296 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:317

معاویه











ذكر معاویه در نهج البلاغه از همه ی خلفا و صحابه بیشتر آمده است، علت آن روشن است زیرا امام در مدت خلافت پنج ساله خود همیشه با معاویه درگیر بود و نامه های زیادی میان آن دو رد و بدل شده است.

علی علیه السلام از كوفه سفرائی نزد معاویه فرستاد تا او را به اطاعت و صلح و حفظ وحدت اسلامی و نگاهداری خون مسلمانان و پذیرفتن آنچه مردم پذیرفته اند، دعوت نمایند مسلمانان در نواحی- شرق و غرب- بیعت علی علیه السلام را پذیرفته بودند مگر شام كه معاویه در دمشق غوغای خونخواهی عثمان را به پا كرده بود و پیشنهاد صلح را هر چه بود، رد می كرد.

هنگامی كه عثمان در محاصره ی شورشیان واقع شده بود نامه ای به معاویه نوشت و از او استمداد نمود، معاویه نیز 12 هزار سرباز مجهز تهیه و به سوی مدینه بسیج نمود و دستور داد كه لشگر در حدود شام توقف كند تا دستور ثانوی برسد ولی دستور نرسید تا عثمان كشته شد[1] یعقوبی می نویسد: معاویه به عثمان گفت: لشگر آماده است، من آمدم تا رای تو را بدانم و برگردم و آن را بیاورم. عثمان گفت:

«لا والله، و لكنك اردت ان اقتل فتقول: انا ولی الثار. ارجع، فجئنی بالناس!»:

(نه به خدا قسم، لیكن تو خواستی كه من كشته شوم پس بگویی كه منم صاحب خون،

[صفحه 136]

برگرد و مردم را نزد من برسان. پس بازگشت و به سوی او نیامد تا كشته شد.[2].

این موضوع را عده ای به معاویه گوشزد كرده اند از جمله: ابوالطفیل كنانی[3] ابن عباس[4] محمد بن مسلمه انصاری[5] اهل مكه و مدینه در پاسخ نامه ی معاویه[6] و دیگران هم در موارد مختلف كه با معاویه مواجه شده اند، این اعتراض را به معاویه كرده اند.

معاویه خون عثمان را دست آویز كرده و مردم نادان شام را بدینوسیله اغوا نمود كه چگونگی آن در همه ی تواریخ در جریان جنگ، در خطبه ها و نامه ها و سخنان معاویه روشن است.


صفحه 136.








  1. النصائح الكافیه، ص 20 و 21.
  2. تاریخ یعقوبی، ج 2 ص 175.
  3. مروج الذهب در بیان احوال معاویه و تاریخ الخلفاء، ص 134.
  4. شرح ابن ابی الحدید، ج 2 ص 289- الامامه و السیاسه، ص 96.
  5. الامامه و السیاسه، ج 1 ص 87.
  6. الامامه و السیاسه، ج 1 ص 87 و 85.