کد مطلب:95218 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:294

زیبایی











این امتیاز نهج البلاغه برای فردی كه سخن شناس باشد و زیبایی سخن را درك كند نیاز به توضیح و توصیف ندارد، اساسا زیبایی درك كردنی است نه وصف كردنی. نهج البلاغه پس از نزدیك چهارده قرن برای شنونده امروز همان لطف و حلاوت و گیرندگی و جذابیت را دارد كه برای مردم آنروز داشته است، ما نمی خواهیم در مقام اثبات این مطلب برآئیم؛ به تناسب بحث، گفتگویی درباره تاثیر و نفوذ سخن علی در دلها و در برانگیختن اعجابها كه از زمان خود آنحضرت تا امروز با این همه تحولات و تغییراتی كه در فكرها و ذوقها پیدا شده، ادامه دارد، انجام می دهیم و از زمان خود آنحضرت آغاز می كنیم:

یاران علی علیه السلام خصوصا آنان كه از سخنوری بهره ای داشتند شیفته سخنانش بودند، ابن عباس یكی از آنهاست. ابن عباس آنچنان

[صفحه 26]

كه «جاحظ» در «البیان و التبیین» نقل می كند خود خطیبی زبردست بوده است.[1].

وی اشتیاق خود را به شنیدن سخنان علی علیه السلام و لذت بردن خویش را از سخنان نغز آن حضرت كتمان نمی كرده است، چنان كه هنگامی كه علی علیه السلام خطبه معروف شقشقیه را انشاء فرمود ابن عباس حضور داشت، در این بین، مردی از اهل سواد كوفه نامه ای كه مشتمل بر مسائلی بود به دست آن حضرت داد و سخن قطع شد. علی علیه السلام پس از قرائت آن نامه با آنكه ابن عباس تقاضا كرد سخن را ادامه دهد ادامه نداد، ابن عباس گفت هرگز در عمر خود از سخنی متاسف نشدم آنچنانكه بر قطع این سخن متاسف شدم.

ابن عباس در مورد یكی از نامه های كوتاه علی كه به عنوان خودش صادر شده می گوید: «بعد از سخن پیامبر اكرم صلی اللَّه علیه و آله از هیچ سخنی به اندازه این سخن سود نبردم».[2].

معاویه بن ابی سفیان كه سرسخت ترین دشمنان وی بود به زیبایی و فصاحت خارق العاده سخن او معترف بود.

محقن بن ابی محقن به علی علیه السلام پشت می كند و به معاویه رو می آورد و برای این كه دل معاویه را كه از كینه علی علیه السلام می جوشد خرسند سازد گفت: از نزد بی زبانترین مردم به نزد تو آمدم.

آنچنان این چاپلوسی مشمئز كننده بود كه خود معاویه او را ادب كرد. گفت: وای بر تو! علی بی زبانترین افراد است؟! قریش پیش از علی از فصاحت آگاهی نداشت، علی به قریش درس فصاحت آموخت.

[صفحه 27]


صفحه 26، 27.








    1. جلد اول صفحه 230.
    2. نهج البلاغه، بخش نامه ها، شماره 22.