کد مطلب:100 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:408

مُطَهِّرات
مسأله 152 ـ ده چیز، نجاست را پاك می كند و آنها را مطهرّات گویند:

اوّل: آب، دوّم: زمین، سوّم: آفتاب، چهارم: استحاله، پنجم: انتقال، ششم: اسلام، هفتم: تبعیّت، هشتم: برطرف شدن عین نجاست، نهم: استبراء حیوان نجاستخوار، دهم: غائب شدن مسلمان. و احكام اینها به طور تفصیل در مسائل آینده گفته می شود.



1 ـ آب

مسأله 153 ـ آب كر با چهار شرط، چیز نجس را پاك می كند.

اوّل: مطلق باشد، پس آب مضاف مانند گلاب و عرق بید، چیز نجس را پاك نمی كند.

دوّم: پاك باشد.

سوّم: وقتی چیز نجس را می شویند آب مضاف نشود و بو یا رنگ یا مزه نجاست هم نگیرد.

چهارم: بعد از آب كشیدن چیز نجس، عین نجاست در آن نباشد و اگر آب قلیل باشد علاوه بر این چهار شرط، شرطهای دیگری هم دارد كه بعداً ذكر می شود.

مسأله 154 ـ ظرف نجس را با آب قلیل باید سه مرتبه شست، ولی در آب كر و جاری یك مرتبه كافی است. و ظرفی را كه سگ لیسیده یا از آن ظرف آب یا چیز روان دیگری خورده، باید اول با خاك پاك، خاك مال كرد و بعد بنابر احتیاط واجب، دو مرتبه در آب كر یا جاری یا با آب قلیل شست، و همچنین ظرفی را كه آب دهان سگ در آن ریخته بنابر احتیاط واجب باید پیش از شستن، خاك مال كرد.

مسأله 155 ـ اگر دهانه ظرفی كه سگ دهن زده، تنگ باشد و نشود آن را خاك مال كرد باید خاك را در آن بریزند و به شدّت حركت دهند تا به همه ظرف برسد، و در غیر این صورت پاك شدن ظرف محل اشكال است.

مسأله 156 ـ ظرفی را كه خوك از آن چیز روانی بخورد، باید با اب قلیل هفت مرتبه شست، و بنابر احتیاط واجب در كُر و جاری نیز هفت مرتبه باید شُست و لازم نیست آن را خاك مال كنند، اگرچه احتیاط مستحب آن است كه خاك مال شود.



[39]

مسأله 157 ـ اگر بخواهند ظرفی را كه به شراب نجس شده با آب قلیل آب بكشند باید سه مرتبه بشویند، و بهتر است هفت مرتبه شسته شود.

مسأله 158 ـ كوزه ای كه از گل نجس ساخته شده و یا آب نجس در آن فرو رفته اگر در آب كر یا جاری بگذارند به هرجای آن كه آب برسد پاك می شود، و اگر بخواهند باطن آن هم پاك شود باید به قدری در آب كُر یا جاری بماند كه آب به تمام آن فرو رود و فرو رفتن رطوبت كافی نیست.

مسأله 159 ـ ظرف نجس را با آب قلیل دو جور می شود آب كشید.

اوّل: سه مرتبه پر كنند و خالی كنند.

دوّم: سه دفعه قدری آب در آن بریزند و در هر دفعه آب را طوری در آن بگردانند كه به جاهای نجس آن برسد و بیرون بریزند.

مسأله 160 ـ اگر ظرف بزرگی مثل پاتیل و خمره نجس شود چنانچه سهمرتبه آن را از آب پر كنند و خالی كنند پاك می شود و همچنین است اگر سه مرتبه از بالا آب در آن بریزند به طوری كه تمام اطراف آن را بگیرد و آبی كه در ته آن جمع شده خارج كنند و در هر دفعه ظرفی را كه با آن آبها را بیرون می آورند آب بكشند.

مسأله 161 ـ اگر چیز نجس را بعد از برطرف كردن عین نجاست، یك مرتبه در آب كر یا جاری فرو برند كه آب به تمام جاهای نجس آن برسد پاك می شود. و احتیاط واجب آن است كه فرش و لباس و مانند اینها را طوری فشار یا حركت دهند كه آب داخل آن خارج شود.

مسأله 162 ـ اگر بخواهند چیزی را كه به بول نجس شده با آب قلیل آب بكشند، چنانچه یك مرتبه آب روی آن بریزند و از آن جدا شود در صورتی كه بول در آن چیز نمانده باشد، یك مرتبه دیگر كه آب روی آن بریزند پاك می شود. ولی در لباس و فرش و مانند اینها باید بعد از هر دفعه، فشار دهند تا غساله آن بیرون آید (غساله آبی است كه در وقت شستن و بعد از آن از چیزی كه شسته می شود خودبخود یا به وسیله فشار خارج می شود).

مسأله 163 ـ اگر چیزی به بول پسر شیرخواری كه دو سال آن تمام نشده و غذاخور نشده و شیر خوك نخورده، نجس شود، چنانچه یك مرتبه آب روی آن بریزند كه به تمام جاهای نجس آن برسد پاك می شود. ولی احتیاط مستحب آن است كه یك مرتبه دیگر هم آب روی آن بریزند، و در لباس و فرش و مانند اینها فشار لازم



[40]

نیست.

مسأله 164 ـ اگر چیزی به غیر بول نجس شود; چنانچه بعد از برطرف كردن نجاست یك مرتبه آب روی آن بریزند و از آن جدا شود پاك می گردد، و نیز اگر در دفعه اوّلی كه آب روی آن می ریزند نجاست آن برطرف شود پاك می شود. ولی در هر صورت لباس و مانند آن را باید فشار دهند تا غساله آن بیرون آید.

مسأله 165 ـ اگر حصیر نجس را كه با نخ بافته شده، در آب كر یا جاری فرو برند، بعد از برطرف شدن عین نجاست، پاك می شود.

مسأله 166 ـ اگر ظاهر گندم و برنج و صابون و مانند اینها نجس شود با فرو بردن در آب كر و جاری، پاك می گردد. و اگر باطن آنها نجس شود پاك نمی گردد.

مسأله 167 ـ اگر انسان شك كند كه آب نجس به باطن صابون رسیده یا نه، باطن آن پاك است.

مسأله 168 ـ اگر ظاهر برنج و گوشت یا چیزی مانند اینها نجس شده باشد، چنانچه آن را در ظرفی بگذارند و سه مرتبه آب روی آن بریزند و خالی كنند پاك می شود، و ظرف آن هم پاك می گردد. ولی اگر بخواهند لباس یا چیزی را كه فشار لازم دارد در ظرفی بگذارند و آب بكشند باید در هر مرتبه كه آب روی آن می ریزند آن را فشار دهند و غساله آن را كاملاً بیرون بریزند.

مسأله 169 ـ لباس نجسی را كه با نیل و مانند آن رنگ شده، اگر در آب كر یا جاری فرو برند و آب پیش از آن كه به واسطه رنگ پارچه مضاف شود به تمام آن برسد آن لباس پاك می شود. اگرچه موقع فشار دادن، آب مضاف یا رنگین از آن بیرون آید.

مسأله 170 ـ اگر لباسی را در آب كر یا جاری آب بكشند و بعد مثلاً لجن آب را در آن ببینند، چنانچه احتمال ندهند كه آن لجن مانع رسیدن آب به لباس شده، آن لباس پاك است.

مسأله 171 ـ اگر بعد از آب كشیدن لباس و مانند آن خورده گل یا اشیائی دیگر در آن دیده شود چنانچه بداند مانع رسیدن آب نشده پاك است، ولی اگر آب نجس به باطن گل یا اشیاء رسیده باشد ظاهر گل و اشیاء، پاك و باطن آنها نجس است.

مسأله 172 ـ از هر چیز نجس تا عین نجاست را برطرف نكنند پاك نمی شود، ولی اگر بو یا رنگ نجاست در آن مانده باشد اشكال ندارد. پس اگر خون را از لباس



[41]

برطرف كنند و لباس را آب بكشند و رنگ خون در آن بماند پاك می شود، اما چنانچه به واسطه بو یا رنگ یقین كنند یا احتمال دهند كه ذره های نجاست در آن چیز مانده، نجس است.

مسأله 173 ـ اگر نجاست بدن را در آب كر یا جاری برطرف كنند بدن پاك می شود و بیرون آمدن و دوباره در آب رفتن لازم نیست.

مسأله 174 ـ غذای نجسی كه لای دندانها مانده اگر آب در دهان بگردانند و به تمام غذای نجس برسد، با رعایت سایر شرایط تطهیر پاك می شود.

مسأله 175 ـ اگر موی سر و صورت زیاد باشد و با آب قلیل آب بكشند باید فشار دهند كه غساله آن جدا شود.

مسأله 176 ـ اگر جایی از بدن یا لباس را با آب قلیل آب بكشند، اطراف آنجا كه متّصل به آن است و معمولاً موقع آب كشیدن آن جا نجس می شود در صورتی كه آبی كه برای پاك شدن محل نجس می ریزند به آن اطراف جاری شود با پاك شدن محلّ نجاست پاك می شوند. و همچنین است اگر چیز پاكی را پهلوی چیز نجس بگذارند و روی هردو آب بریزند; مثلاً اگر برای آب كشیدن یك انگشت نجس، روی همه انگشتها آب بریزند و آب نجس به همه آنها برسد، بعد از پاك شدن انگشت نجس، تمام انگشتها پاك می شود.

مسأله 177 ـ گوشت و دنبه ای كه نجس شده مثل چیزهای دیگر آب كشیده می شود. و همچنین است اگر بدن یا لباس، چربی كمی داشته باشد كه از رسیدن آب به آنها جلوگیری نكند، با آب كشیدن پاك می شود.

مسأله 178 ـ اگر ظرف یا بدن نجس باشد و بعد به طوری چرب شود كه از رسیدن آب به آنها جلوگیری كند، چنانچه بخواهند ظرف و بدن را آب بكشند، باید چربی را برطرف كنند تا آب به آنها برسد.

مسأله 179 ـ چیز نجسی كه عین نجاست در آن نیست، اگر زیر شیری كه متصل به كر است یك دفعه بشویند پاك می شود، و نیز اگر عین نجاست در آن باشد، چنانچه عین نجاست آن، زیر شیر یا به وسیله دیگری برطرف شود و آبی كه از آن چیز می ریزد بو یا رنگ یا مزه نجاست به خود نگرفته باشد، پاك می گردد. اما اگر آبی كه از آن می ریزد بو یا رنگ یا مزّه نجاست گرفته باشد باید به قدری آب روی آن بریزند تا آبی كه از آن جدا می شود، بو یا رنگ یا مزه نجاست را نداشته باشد.



[42]

مسأله 180 ـ اگر چیزی را آب بكشد و یقین كند پاك شده و بعد شك كند كه عین نجاست را از آن برطرف كرده یا نه، آن چیز پاك است.

مسأله 181 ـ اگر زمینی كه نجس شده مثل شن و ماسه باشد كه آب در آن فرو می رود با آب قلیل آب بكشند ظاهر آن پاك می شود ولی زیر آن نجس می شود.

مسأله 182 ـ زمین سنگ فرش و آجر فرش و زمین سختی كه آب در آن فرو نمی رود اگر نجس شود با آب قلیل پاك می گردد، ولی باید به قدری آب روی آن بریزند كه جاری شود و چنانچه آبی كه روی آن ریخته اند از سوراخی بیرون رود همه زمین پاك می شود و اگر آب خودبخود تخلیه نشود چنانچه آنرا با وسیله ای مثل پارچه دستمال، یا وسیله مكنده دیگری جمع كنند و دوباره آب قلیل روی آن بریزند و بنابر احتیاط واجب به صورت سابق جمع كنند، پاك می شود.

مسأله 183 ـ اگر ظاهر نمك سنگ و مانند آن نجس شود، با آب كمتر از كر هم پاك می شود.

مسأله 184 ـ اگر با شكر نجس قند درست كنند و در آب كر یا جاری بگذارند، پاك نمی شود.



2ـ زمین

مسأله 185 ـ زمین با پنج شرط، كف پا و ته كفش نجس را پاك می كند.

اوّل: آن كه زمین پاك باشد.

دوّم: آن كه خشك باشد.

سوّم: آن كه اگر عین نجس مثل خن و بول، یا متنجّس مثل گلی كه نجس شده در كف پا و ته كفش باشد به واسطه راه رفتن یا مالیدن پا به زمین برطرف شود.

چهارم: زمین باید خاك یا سنگ یا آجر فرش و مانند اینها باشد و با راه رفتن روی فرش و حصیر و سبزه، كف پا و ته كفش نجس، پاك نمی شود.

پنجم: به واسطه راه رفتن نجس شده باشد و اگر به غیر از راه رفتن نجس شده باشد، پاك شدن آن با راه رفتن محل اشكال است.

مسأله 186 ـ پاك شدن كف پا و ته كفش نجس، به واسطه راه رفتن روی آسفالت و روی زمینی كه با چوب فرش شده محل اشكال است.

مسأله 187 ـ برای پاك شدن كف پا و تهِ كفش نجس، بهتر است پانزده قدم یا



[43]

بیشتر راه بروند، اگرچه با كمتر از پانزده قدم یا مالیدن پا به زمین، نجاست برطرف شود.

مسأله 188 ـ لازم نیست كف پا و ته كفش نجس تر باشد بلكه اگر خشك هم باشد با راه رفتن پاك می شود.

مسأله 189 ـ بعد از آن كه كف پا یا ته كفش نجس، با راه رفتن پاك شد مقداری از اطراف آن هم كه معمولاً به گل آلوده می شود پاك می گردد.

مسأله 190 ـ كسی كه با دست و زانو راه می رود، اگر كف دست یا زانوی او نجس شود پاك شدن دست و زانوی او به وسیله راه رفتن محل اشكال است. و همچنین است ته عصا و ته پای مصنوعی و نعل چهارپایان و چرخ اتومبیل و مانند اینها.

مسأله 191 ـ اگر بعد از راه رفتن ذره های كوچكی از نجاست كه دیده نمی شود، در كف پا یا ته كفش بماند بنابر احتیاط واجب باید آن ذره ها را هم برطرف كرد، ولی باقی بودن بو و رنگ اشكال ندارد.

مسأله 192 ـ آن قسمت از كفش و كف پا كه به زمین نمی رسد به واسطه راه رفتن پاك نمی شود و پاك شدن كف جوراب به واسطه راه رفتن، محل اشكال است، ولی اگر كف جوراب از پوست باشد به وسیله راه رفتن پاك می شود.



3ـ آفتاب

مسأله 193 ـ آفتاب، زمین و ساختمان و چیزهائی را كه مانند درب و پنجره در ساختمان به كار برده شده، و همچنین میخی را كه به دیوار كوبیده اند و جزء ساختمان حساب می شود با شش شرط پاك می كند.

اوّل: چیز نجس، تر باشد پس اگر خشك باشد باید به وسیله ای آن را تر كنند تا آفتاب آن را خشك كند.

دوّم: اگر عین نجاست در آن چیز باشد پیش از تابیدن آفتاب آن را برطرف كنند.

سوّم: چیزی از تابیدن آفتاب جلوگیری نكند، پس اگر آفتاب از پشت پرده یا ابر و مانند اینها بتابد و چیز نجس را خشك كند، آن چیز پاك نمی شود، ولی اگر ابر یا پرده به قدری نازك باشد كه از تابیدن آفتاب جلوگیری نكند اشكال ندارد.



[44]

چهارم: آفتاب به تنهایی چیز نجس را خشك كند پس اگر مثلاً چیز نجس به واسطه باد و آفتاب خشك شود پاك نمی گردد، ولی اگر باد به قدری كم باشد كه نگویند به خشك شدن چیز نجس كمك كرده، اشكال ندارد.

پنجم: آفتاب مقداری از بنا و ساختمان را كه نجاست به آن فرو رفته، یك مرتبه خشك كند، پس اگر یك مرتبه بر زمین و ساختمان نجس بتابد و روی آن را خشك كند، و دفعه دیگر زیر آن را خشك نماید، فقط روی آن پاك می شود و زیر آن نجس می ماند.

ششم: بین روی زمین یا ساختمان كه آفتاب به آن می تابد با داخل آن، هوا یا جسم پاك دیگری فاصله نباشد.

مسأله 194 ـ آفتاب حصیر نجس را پاك می كند و همچنین درخت و گیاه به واسطه آفتاب پاك می شود.

مسأله 195 ـ اگر آفتاب به زمین نجس بتابد، بعد انسان شك كند كه زمین موقع تابیدن آفتاب تر بوده یا نه، یا تری آن به واسطه آفتاب خشك شده یا نه، آن زمین نجس است، و همچنین است اگر شك كند كه پیش از تابش آفتاب، عین نجاست از زمین برطرف شده یا نه، یا شك كند چیزی مانع تابش آفتاب بوده یا نه، آن زمین نجس است.

مسأله 196 ـ اگر آفتاب به یك طرف دیوار نجس بتابد، طرفی كه آفتاب به آن نتابیده پاك نمی شود، ولی اگر دیوار به قدری نازك باشد كه به واسطه تابش به یك طرف، طرف دیگرش هم خشك شود پاك می گردد.



4ـ اِسْتِحاله

مسأله 197 ـ اگر جنس چیز نجس به طوری عوض شود كه به صورت چیز پاكی درآید پاك می شود، و چنین تغییری را استحاله می گویند: مثل آنكه چوب نجس بسوزد و خاكستر گردد. یا سگ در نمكزار فرو رود و نمك شود ولی اگر جنس آن عوض نشود مثل آن كه گندم نجس را آرد كنند تا نان بپزند پاك نمی شود.

مسأله 198 ـ كوزه گلی و مانند آن كه از گل نجس ساخته شده نجس است، و باید از ذغالی كه از چوب نجس درست شده اجتناب نمایند.

مسأله 199 ـ چیز نجسی كه معلوم نیست استحاله شده یا نه نجس است.



[45]

مسأله 200 ـ اگر شراب به خودی خود یا به واسطه آن كه چیزی مثل سركه و نمك در آن ریخته اند سركه شود پاك می گردد.

مسأله 201 ـ شرابی كه از انگور نجس درست كنند، با سركه شدن پاك نمی شود، بلكه اگر نجاستی هم از خارج به شراب برسد احتیاط واجب آن است كه بعد از سركه شدن از آن اجتناب نمایند.

مسأله 202 ـ سركه ای كه از انگور و كشمش و خرمای نجس درست كنند نجس است.

مسأله 203 ـ اگر پوشال ریز انگور یا خرما داخل آنها باشد و سركه بریزند ضرر ندارد. و نیز اگر پیش از آن كه خرما و كشمش و انگور سركه شود خیار و بادنجان و مانند اینها در آن بریزند اشكال ندارد.



5 ـ سركه شدن آب انگور

مسأله 204 ـ آب انگوری كه جوش آمده پیش از آن كه دو ثلث آن بخار شود، یعنی دو قسمت آن كم شود و یك قسمت آن بماند نجس نیست، ولی خوردن آن حرام است، ولی اگر ثابت شود كه مست كننده است حرام و نجس می باشد، و فقط با سركه شدن پاك و حلال می شود.

مسأله 205 ـ اگر مثلاً در یك خوشه غوره یك دانه یا دو دانه انگور باشد چنانچه به آبی كه از آن خوشه گرفته می شود آبغوره بگویند و اثری از شیرینی در آن نباشد و بجوشد، پاك و خوردن آن حلال است.

مسأله 206 ـ چیزی كه معلوم نیست غوره است یا انگور، اگر جوش بیاید حرام نمی شود.



6 ـ انتقال

مسأله 207 ـ اگر خون بدن انسان یا خون حیوانی كه خون جهنده دارد، ( یعنی حیوانی كه وقتی رگ آن را ببرند خون از آن جستن می كند) به بدن حیوانی كه خون جهنده ندارد برود و خون آن حیوان حساب شود پاك می گردد، و این را انتقال گویند. پس خونی كه زالو از انسان می مكد چون خون زالو به آن گفته نمی شود و می گویند خون انسان است نجس می باشد.



[46]

مسأله 208 ـ اگر كسی پشه ای را كه به بدنش نشسته بكشد و نداند خونی كه از پشه بیرون آمده از او مكیده یا از خود پشه می باشد، پاك است و همچنین است اگر بداند از او مكیده ولی جزو بدن پشه حساب شود، اما اگر فاصله بین مكیدن خون و كشتن پشه به قدری كم باشد كه بگویند خون انسان است، یا معلوم نباشد كه می گویند خون پشه است یا خون انسان، نجس می باشد.



7 ـ اسـلام

مسأله 209 ـ اگر كافر شهادتین بگوید، یعنی بگوید: « اشهدان لا اله الا الله واشهد انّ محمداً رسول الله» مسلمان می شود و بعد از مسلمان شدن، بدن و آب دهان و بینی و عرق او پاك است. ولی اگر موقع مسلمان شدن عین نجاست در بدن او بوده، باید آن را برطرف كند و جای آن را آب بكشد. و نیز اگر پیش از مسلمان شدن، عین نجاست برطرف شده باشد لازم است جای آن را آب بكشد.

مسأله 210 ـ اگر موقعی كه كافر بوده لباس او با رطوبت به بدنش رسیده باشد و آن لباس در موقع مسلمان شدن در بدن او نباشد نجس است، بلكه اگر در بدن او هم باشد باید از آن اجتناب كند.

مسأله 211 ـ اگر كافر شهادتین بگوید و انسان نداند قلباً مسلمان شده یا نه، پاك است، ولی اگر بداند قلباً مسلمان نشده بنابر احتیاط واجب باید از او اجتناب كرد.



8ـ تَبَعیّت

مسأله 212 ـ تبعیّت آن است كه چیز نجسی به واسطه پاك شدن چیز نجس دیگر پاك شود.

مسأله 213 ـ اگر شراب سركه شود، ظرف آن هم تا جایی كه شراب موقع جوش آمدن به آن جا رسیده پاك می شود، و كهنه و چیزی هم كه معمولاً روی آن می گذارند اگر به آن رطوبت نجس شود، پاك می گردد. بلكه اگر موقع جوشیدن، سر برود و پشت ظرف به آن آلوده شود، بعد از سركه شدن پشت ظرف هم پاك می شود.

مسأله 214 ـ تخته یا سنگی كه روی آن میت را غسل می دهند و پارچه ای كه با آن عورت میت را می پوشانند و دست كسی كه او را غسل می دهد و همین طور كیسه و صابونی كه با آن شسته می شود بعد از تمام شدن غسل پاك می شود.



[47]

مسأله 215 ـ كسی كه چیزی را با دست خود آب می كشد اگر دست و آن چیز با هم آب كشیده شوند بعد از پاك شدن آن چیز دست او هم پاك می شود.

مسأله 216 ـ اگر لباس و مانند آن را با آب قلیل، آب بكشند و به اندازه معمول فشار دهند تا آبی كه روی آن ریخته اند جدا شود، آبی كه در آن می ماند پاك است.

مسأله 217 ـ ظرف نجس را كه با آب قلیل آب می كشند، بعد از جداشدن آبی كه برای پاك شدن، روی آن ریخته اند، آب كمی كه در آن می ماند پاك است.



9ـ برطرف شدن عین نجاست

مسأله 218 ـ اگر بدن حیوان به عین نجس مثل خون، یا متنجس مثل آب نجس، آلوده شود، چنانچه آنها برطرف شود بدن آن حیوان پاك می شود. و همچنین است باطن بدن انسان مثل توی دهان و بینی. مثلاً اگر خونی از لای دندان بیرون آید و در آب دهان از بین برود، آب كشیدن توی دهان لازم نیست.

مسأله 219 ـ اگر غذا لای دندان مانده باشد و داخل دهان خون بیاید، آن غذا پاك است و دندان مصنوعی هم همین حكم را دارد.

مسأله 220 ـ جایی را كه انسان نمی داند از ظاهر بدن است یا باطن آن، اگر نجس شود لازم نیست آب بكشد اگرچه آب كشیدن احوط است.

مسأله 221 ـ اگر گرد و خاك نجس به لباس و فرش و مانند اینها بنشیند، چنانچه هردو خشك باشند نجس نمی شود، و اگر گرد و خاك یا لباس و مانند اینها تر باشد باید محل نشستن گرد و خاك را آب بكشند.



10ـ اِسْتبْراء حیوان نجاستخوار

مسأله 222 ـ بول و غائط حیوانی كه به خوردن نجاست انسان عادت كرده نجس است، و اگر بخواهند پاك شود باید آن حیوان را استبراء كنند، یعنی تا مدّتی كه بعد از آن مدّت دیگر نجاستخوار به آن نگویند، نگذارند نجاست بخورد و خوراك پاك به آن بدهند، و باید شتر نجاستخوار را چهل روز و گاو را بیست روز، و گوسفند را ده روز و مرغابی را پنج روز، و مرغ خانگی را سه روز، نگذارند، نجاست بخورند و خوراك پاك به آنها بدهند.



[48]

11ـ غائب شدن مسلمان

مسأله 223 ـ اگر بدن یا لباس مسلمان یا چیز دیگری مانند ظرف و فرشی كه در اختیار او است نجس شود و آن مسلمان غائب گردد اگر انسان احتمال بدهد كه آن چیز را آب كشیده یا به واسطه آن كه مثلاً آن چیز در آب جاری افتاده پاك شده است، اجتناب از آن لازم نیست.

مسأله 224 ـ اگر خود انسان یقین كند كه چیزی كه نجس بوده پاك شده است یا دو عادل به پاك شدن آن خبر دهند، آن چیز پاك است. و همچنین است اگر كسی كه چیز نجس در اختیار اواست بگوید آن چیز پاك شده، یا مسلمانی چیز نجس را آب كشیده باشد، اگرچه معلوم نباشد درست آب كشیده یا نه آن چیز پاك است.

مسأله 225 ـ كسی كه وكیل شده است لباس انسان را آب بكشد و لباس هم در تصرّف او باشد اگر بگوید: آب كشیدم، آن لباس پاك است.

مسأله 226 ـ اگر انسان حالی دارد كه در آب كشیدن چیز نجس یقین پیدا نمی كند، همانند عرف مردم رفتار نماید و یقین برای او لازم نیست.



احكام ظرفها

مسأله 227 ـ ظرفی كه از پوست سگ یا خوك یا مردار ساخته شده خوردن و آشامیدن در آن ظرف حرام است، و نباید آن ظرف را در وضو و غسل و كارهایی كه باید با چیز پاك انجام داد استعمال كنند. بلكه احتیاط واجب آن است كه چرم سگ و خوك و مردار اگرچه ظرف هم نباشد استعمال نكنند.

مسأله 228 ـ خوردن و آشامیدن از ظرف طلا و نقره و استعمال آنها، حرام است، حتّی استعمال آنها در زینت اطاق حرام می باشد، ولی نگاه داشتن آنها حرام نمی باشد

مسأله 229 ـ ساختن ظرف طلا و نقره و اجرتی كه برای آن می گیرند حرام نیست.

مسأله 230 ـ خرید و فروش ظرف طلا و نقره و پولی را كه فروشنده می گیرد



[49]

حرام نیست.

مسأله 231 ـ دستگیره استكان كه از طلا یا نقره می سازند اگر بعد از برداشتن استكان، به آن ظرف گفته شود، استعمال آن چه به تنهائی و چه با استكان، حرام است و اگر ظرف به آن گفته نشود استعمال آن مانعی ندارد.

مسأله 232 ـ استعمال ظرفی كه روی آن را آب طلا یا آب نقره داده اند اشكال ندارد.

مسأله 233 ـ اگر فلزی را با طلا یا نقره مخلوط كنند و ظرف بسازند چنانچه مقدار آن فلز به قدری زیاد باشد كه ظرف طلا یا نقره به آن ظرف نگویند استعمال آن مانعی ندارد.

مسأله 234 ـ اگر انسان غذائی را كه در ظرف طلا یا نقره است فقط به قصد خالی نمودن ظرف طلا و نقره در ظرف دیگر خالی كند، این استعمال حرام می باشد. اما اگر بخواهد غذا را بخورد و چون در ظرف طلا و نقره حرام است غذا را در ظرف دیگر بریزد اشكال ندارد. و در هر صورت غذا خوردن از ظرف دوم كه طلا و نقره نیست اشكال ندارد.

مسأله 235 ـ استعمال بادگیر قلیان و غلاف شمشیر و كارد و قاب قرآن اگر از طلا یا نقره باشد اشكال ندارد و همچنین عطردان و سرمه دان و مثل اینها.

مسأله 236 ـ استعمال ظرف طلا یا نقره در حال ناچاری اشكال ندارد ولی برای وضو و غسل در حال ناچاری هم نمی شود ظرف طلا و نقره را استعمال كرد.

مسأله 237 ـ استعمال ظرفی كه معلوم نیست از طلا یا نقره است یا از چیز دیگر اشكال ندارد.