کد مطلب:139213 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:305

پیشگفتار
بسم الله الرحمن الرحیم

نمی دانم با چه زبان و بیانی و با كدام قلم و بنانی خدای را سپاس گویم كه مرا توفیق تصحیح و تحقیق این اثر ماندنی و این داستان جاوید بخشید. باشد كه در محشر بدست راست گیرمش تا مگر با ثوابی كه از خوانندگانش مرا عاید آید، بدان سر بالا گیرم و چهره سپید دارم و شفاعت خواهم و هم والدینم را خشنود كنم.

اكنون كه مرا در این عنفوان جوانی كه سی و سه سال از آن برآمده، سعادت یار شد و توفیق قرین گشت كه خادم بارگاه دفتر نشر میراث مكتوب اسلامی و شیعی شوم، سر افتخار در بیرق احیای میراث به اهتزاز دارم. حالی كه پنچ سال از وقت تصحیح و طبع تفسیر العروة الوثقی اثر گرانقدر شیخ بهائی گذشته، خو را در همان صراطی می بینم كه آغازگر با انتشار نسخه ی سوره ی حمد بود كه فاتحه ی هر كاری است و اگر مرا خیر و بركتی واصل است از آن است كه خشت اول، نیك بنیان بود. باشد كه خاتمت كار نیز چون فاتحت آن، خوش یمن شود.

از خود نگویم كه «تزكیة المرء نفسه قبیح» چه، خود صافی داشتن، امری است زشت، و كلام در باب این مقتل شریف است. اگر در میان متون و تألیفات فارسی، نیك استقصا كنیم، در خواهیم یافت كه كتابی ادبی و مستند بدین استواری نتوان یافت. اگر چه روضة الشهدای ملا حسین كاشفی سبزواری، گویا نخستین متن فارسی ادبی در میان مقاتل است، لیكن استواری مطالب و مستندات تاریخی آن قابل خدشه و توأم با سخنان بی اساس است.نثر متین و انشای امین بدایع نگار جای خود دارد كه به تفصیل


درباره ی آن سخن خواهیم گفت. اما وی با بهره گیری صحیح از منابع معتبری چون مقتل ابی مخنف، مناقب الطاهرین ابن شهر آشوب، اللهوف سید بن طاوس، مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانی و بحارالانوار مجلسی، با دقت در انتخاب، توانسته است اثری جاوید از خود بجای نهد. مؤلف از نقل اقوال مختلف پرهیز كرده و آنچه درست تر بوده برگزیده است.

از تولد امام حسین و پرورش او در دامان جدش پیغمبر اكرم صلی الله علیه وآله وسلم آغاز كرده و با نقل روایاتی از آن حضرت كه خاطره ی تلخ شهادت آن امام همام را از پیش گفته است. وی می نویسد: «و چون از سال عمر او سه بر آمد، رسول به سفری شد. روزی ناگاه بایستاد و فرمود: انا لله و انا الیه راجعون و اشك از چشمهای مبارك او روان شد. از این معنی سؤال رفت. فرمود: حالی جبرئیل فرود آمد و مرا از زمینی در كنار فرات خبر داد كه او را كربلا گویند و بدان زمین فرزندم حسین كشته شود. كسی گفت: ای رسول خدا! كه بر كشتن او دلیری كند؟ فرمود: مردی كه او را یزید گویند. و گویی من مصرع او همی نگرم و كشته ی او همی بینم..»

مؤلف از وقایع مرگ معاویه و بیعت خواستن برای یزید و گفت و گوی والی مدینه و امتناع آن حضرت سخن می راند. داستان مسلم و حركت او به سوی كوفه در پی نامه های بسیار مردم و خدعه و دسیسه در كوفه و ریختن نقشه ی توطئه قتل مسلم و عزیمت حضرت از مكه به سمت عراق و رسیدن خبر شهادت مسلم به امام، لشكركشی حر بن یزید ریاحی در مقابل امام و وقوف حضرت در سرزمین كربلا، صفحاتی از تاریخ و واقعه ی خونین كربلا را رقم می زند. شهادت یاران و سپس خاندان حضرت و آنگاه كشته شدن خود حضرت بخشی دیگر از این كتاب است. در اسارت خاندان رسول اكرم صلی الله علیه وآله وسلم قیام ونهضت حسینی متبلور می شود و اهداف آن ظهور و جلوه ی خاص می یابد. در اینجا لازم است تحلیلی كوتاه از زمینه های پیدایش این قیام خونبار


و این نهضت جاوید ارائه كنیم كه در بخش نخست مقدمه خواهد آمد.

مقدمه ی این كتاب، دارای سه بخش است. نخست: بررسی زمینه های نهضت حسینی. دوم: شرح حال مؤلف و معرفی آثار او، به همراه نمونه هایی از نثر بدایع نگار در تألیفاتش به عنوان یك نویسنده ی ادیب. سوم: گزارش از سیر تطور نثر فارسی و بررسی سبك شناسی و بیا ارزش ادبی فیض الدموع به عنوان یك اثر جاوید با نثر شیوا و شیرین كه یادآور نثر فارسی قرن چهارم و پنجم هجری است.

بار دیگر، خدای سبحان را سپاس می گزارم كه بر این كمینه منت نهاد تا لختی از این عمر عاطل را بر سر این خدمت عاطر گذارم. باشد كه فیضی از این فیض عاید آید و مقریان آن را علم و معرفتی ارزانی گردد. تا مگر این حقیر را ثوابی از پیش نهد و صوابی از پس آن حاصل شود. اگر چه چندی است در مقامی محمود، سر بر آستان خدمت به دفتر احیای میراث مكتوب تشیع به ذلت فرو فكندم، اما از آن عزت اسلام همی خواهم و فر قرآن همی طلبم. نیكترین استادان فن و مهره ی علوم از یاریم فرو نگذاشته، راه صواب و سداد را بر من می نمایند و ذیل ظلال آنها از ضلال و گمراهی به لطف حق رسته ام. و ستوده است كه از خدای سبحانه برایشان توفیق طلبم و نام نیك آنها یاد كنم كه «من لم یشكر المخلوق لم یشكر الخالق» آنكه آفریده را سپاس نگوید چگونه آفریدگار را سپاسگزارد.

نخست سپاس آن راست كه مراین حقیر را بدین كتاب كریم نمود و او جناب مستطاب آقای ناصر باقری بیدهندی است. همچنین لازم است از استادان ارجمند آقای دكتر ابوالقاسم امامی و جناب آقای دكتر محمد تهامی تشكر خود را ابراز كنم كه مرا بر برخی خطاها در ترجمه ی عبارات و ابیات عربی واقف كردند. از دیگر دوستان خوب و مهربان خود كه با پشتگرمی و لطف آنها، كارهای اجرایی دفتر نشر میراث مكتوب به سهولت میگراید و راه صواب می پیماید؛ یعنی آقایان محمود ارومیه چیها،


محمد باهر، علی اوجبی، سید حسین حسینی، رضا باقری، محمد خانی، حمید محدث، اسكندر اسفندیاری، ناصر پاكپرور، علی اكبر یزدی و سید محمد حسینی موحد كه خوشنویسی روی جلد كتابهای این دفتر را تحریر می كنند و حجة الاسلام نقدی مدیر محترم انتشارات هجرت كه طبع آن را قبول فرمودند و دیگر دوستان عزیزم فرض است كمال تقدیر و تشكر خود را اظهار داشته و از خداوند متعال برای یكایك ایشان آرزوی موفقیت و سربلندی و سعادت طلب كنم.

و الحمدلله رب العالمین بما وفقنی لتحقیق و طبع هذا الكتاب

ذخرا و شرفا لیوم الدین

اكبر ایرانی

ششم مرداد 1374 برابر با سی ام صفر 1416