کد مطلب:161213 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:249

بخشش
در روایتی آمده است: شخص مستمندی وارد مدینه شد و آنگاه سؤال كرد: سخی ترین مرد این شهر كیست؟ همگی حسین بن علی علیه السلام را معرفی كردند. عرب فقیر به جستجوی حسین علیه السلام پرداخت. سرانجام وی را در مسجد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم پیدا كرد كه مشغول نماز بود. عرب در برابر آن حضرت قرار گرفته و اشعاری را در مدح حسین و خانواده ی آن بزرگوار به ویژه مولا علی بن ابیطالب علیه السلام سرود. امام بعد از نماز رو به وی كرد و به قنبر فرمود: «هر چه از مال حجاز باقی مانده بیاور». قنبر 4000 درهم را آورد. امام حسین علیه السلام فرمود: «پولها را به عرب بده، زیرا او بیش از ما نیازمند است». مرد عرب نگاهی به پولها افكند و سپس خیره خیره به امام حسین علیه السلام نگریست و آنگاه به شدت گریه كرد. حضرت سؤال كرد: «از كمی بخشش ما ناراحتی؟» مرد عرب گفت: نه، از این ناراحتم كه این دستهای پر وجود و كرم، چگونه زیر خاك خواهد رفت. [1] .

همچنین نقل است كه انس بن مالك می گوید: در خدمت حسین بن علی علیه السلام نشسته بودم، كه یكی از كنیزان وارد شد و شاخه ی گلی را به آن حضرت تقدیم داشت. یادگار علی خطاب به كنیز گفت: «اینك در راه خدا آزاد هستی». انس می گوید: به حضرت گفتم مگر این شاخه ی گل چقدر ارزش دارد كه او را آزاد نمودی؟ آن حضرت پاسخ فرمود: «خداوند ما را اینطور تربیت كرده و خود در قرآن می گوید هر گاه كسی به شما نیكی كرد، شما نیز بهتر از آن یا اقلا مانند آن را انجام دهید [2] . [3] .

و نیز آورده اند كه فرزدق، از شاعران درباری بنی امیه و بنی مروان بود. نسبت به اهل بیت پیامبر علیهم السلام توجهی نمی كرد. روزی كه مروان حاكم مدینه بود، این شاعر را از مدینه تبعید كرد. [4] او به روزگار سختی گرفتار شد و بناچار خدمت امام حسین علیه السلام رسید و حضرت مبلغ 400 دینار به او مرحمت كرد. عده ای گفتند: یابن رسول الله! او شاعر


متدینی نبوده و از دوستان شما نمی باشد. حضرت فرمودند: «بهترین بخشش ها آن موردی است كه انسان خود را از شرارت دیگری حفظ كند». [5] .

و نیز همانطور كه می دانید امام حسین علیه السلام در مسیر خود به كوفه، از سرزمین شراف گذشت و به اصحاب و یاران دستور داد تا آب فراوان تهیه كرده و همه ی مشكها را پر كنند. در منزل بعدی كه به حر و سپاهیانش برخوردند، حضرت دستور داد تا آنان را سیراب نموده و حتی اسبان آنان را نیز آب دهند. [6] .


[1] بحارالأنوار، ج 44، ص 190 - جلاء العيون شبر ج 2، ص 25.

[2] نساء / 86.

[3] محجة البيضاء ج 4، ص 190.

[4] علت اين تبعيد آن بود كه فرزدق اشعاري را در مدح سعد بن عاص سرود و حسادت مروان را تحريك كرد.

[5] جلاء العيون شبر ج 2، ص 24.

[6] بحارالأنوار، ج 44، ص 376.