کد مطلب:182341 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:174

مناجات
اصمعی گفت: كه شبی مشغول طواف كعبه بودم كه ناگاه چشمم به جوانی خوش سیما كه مشغول مناجات بود افتاد. شنیدم كه می گفت:

پروردگارا! چشمها به خواب رفته، ستارگان جلوه گر شده اند و تو هستی سلطان زنده قیوم. خداوندا! پادشاهان درهای كاخهای خود را بسته و نگهابانان را بر آنها گمارده اند، اما درب خانه ی تو برای سائلین و طالبین باز است. من هم به درب خانه ی تو آمده ام تا به من نظر كنی، به رحمتت ای مهربانترین مهربانان. وقتی دقت كردم دیدم كه آن جوان، علی بن الحسین زین العابدین علیه السلام است. [1] .



[ صفحه 35]




[1] بحارالانوار، ج 46، ص 80.